محمد علی الستی در گفتوگو با میزان بیان کرد: هر انسانی دو نوع فاصله را در زندگی خود درک میکند، یک نوع فاصله سبب جدایی، سد و مانع شدن میشود و انسانها این فاصله را به رسیمت میشناسند و برای هر فرد یک میزان از این فاصله را رعایت میکنند.
وی ضمن اشاره به اینکه به این نوع فاصله مادی گری گفته میشود، ادامه داد: دراین فاصله حریم شخصی و محدوده انفردای به رسمیت شناخته میشود؛ اگر کسی حریم شخصی را نقض کند، احساس امنیت به خطر میافتد، در این نوع فاصله افراد به یک تنهایی خوب و آرامش میرسند.
این جامعه شناس گفت: نوع دیگر فاصله که با آن واصل گفته میشود، سبب وصل شدن انسانها به یکدیگر میشود، در نوع فاصله تنهایی بد است و افراد دوست ندارند با سایر افراد فاصله داشته باشند و کسانی که در این نوع فاصله قرار دارند، دچار انزوا و افسردگی میشوند؛ بنابراین کسانی که وارد فاصله اول میشوند به تعرض کرده و افردای که وارد فاصله دوم میشوند، به ما توجه کرده اند.
الستی با بیان اینکه در گذشته بازه فاصل که ایجاد امنیت میکرد، بزرگ بود و بازه واصل که افراد را به یکدیگر وصل میکرد، کوچک بود، افزود:، اما در زندگی صنعتی و آپارتمان نشینی سبب کوچک شدن بازه فاصل و احساس عدم ایمنی و همچنین بزرگ شدن بازه واصل و دوری عاطفی و بی خبری افراد از یکدیگر شد؛ بنا براین افراد از دوجهت احساس ناامنی میکردند، یکی از لحاظ رعایت نشدن فاصله و برهم خوردن امنیت افراد و دیگری از جهت تنهایی افراد و اینکه از اوضاع یکدیگر خبر ندارند..
وی عنوان کرد: کرونا وضعیت جدیدی در ارتباط میان افراد جامعه را به وجود آورد، در این دوران به سبب شیوع یک بیماری مهلک افراد فاصله فیزیکی با یکدیگر برای امنیت در برابر کرونا رعایت کردند و احساس ناامنی در آنها ادامه پیدا نکرد و این نکته مثبت برای جامعه بعد از شیوع ویروس کرونا محسوب میشود، اما به سبب اینکه افراد یک مشکل مشترک داشتند و همه باهم برای نابودی آن تلاش میکردند نوعی بازه واصل میان آنها ایجاد از نظر معنوی و دیجتال بین آنها ایجاد شد.
این جامعه شناس اظهار کرد: بعد از شیوع کرونا اگرچه افراد با یکدیگر فاصله فیزیکی داشتند، اما به سبب امکانات دیجیتالی و اقتضائات ارتباطی با یدیگر رابطه برقرار میکردند و بازه واصل بین آنها وجود داشت و از نظر اجتماعی تا حدودی ارتباط افراد مثل زمان گذشته و قبل از به وجود آمدن جوامع صنعتی شد، چرا آنها در عین حال که احساس امنیت دارند، با اطرافیان خود ارتباط بر قرار میکنند.
الستی بیان کرد: یکی از عواملی که در وضعیت روانی افراد در دوران شیوع کرونا تاثیر دارد، روح حاکم بر خانه بندان با همان قرنطینه است، در حالت عادی و قبل از شیوع ویروس کرونا هنگامی که فردی را در جایی نگه میداریم، به او احساس زندانی بودن دست میدهد و او از این وضعیت ناراحت است، چرا امکان جولان ندارد و مانند پرندهای در قفس است.
وی توضیح داد:، اما اگر بر اساس یک الگوی روانی و رفتاری متناسب با شرایط افراد را در خانه بندان نگه داریم، تجسم پرنده در قفس تبدیل به ماهی در آب میشود و فرد به این نتیجه میرسد که اگر از خانه بیرون بیاید از بین میرود مانند ماهی که اگر از آب جدا شود، بنا براین افراد سازگاری و انطباق بیشتری با این شرایط پیدا میکنند.
الستی اشاره کرد: هنگامی که ما از شرکت در مراسمهای عزا و عروسی خود داری و فاصله گذاری اجتماعی را رعایت میکنیم در واقع باید شرایط کرونا سازگاز شدیم و حس ماهی در آب را داریم چرا که اگر احساس پرندهای در قفس را داشتیم، نابود میشدیم.
کرونا موجب حرکتی رو به جلو از لحاظ جامعه شناسی شد
این جامعه شناس اضافه کرد: جامعهای که به دلیل شیوع کرونا به احساس ماهی در آب میرسد، ساز و کارها و مناسبات ارتباطی خود را به توجه به اقتضاعات اجتماعی هماهنگ میکنند و بنا براین جامعه بعد از شیوع این بیماری از وضعیت انبوه تنهایی که در جوامع مدرن وجود داشت به تنهایی تجمعی تغییر پیدا کرد و به با وجود همه مضراتی که کرونا دارد، این امر از منظر جامعه شناختی حرکتی رو به جلو محسوب میشود.
وی ضمن اشاره به اینکه در وضعیت تنهایی تجمعی افراد تنها هستند، اما قبل و دلشان با هم است، گفت: از طرفی دیگر یکی از مشکلاتی که در جوامع صنعتی وجود داشت و در دوارن کرونا از بین رفت مسئله شکاف دیجیتال بود؛ افرادی از دوران کودکی با وسایل و تکنولوژیهایی نظیر رایانه و موبایل در ارتباط بوده اند، بومیان و افرادی که در دوران کودکی و جوانی چنین امکاناتی نداشتند، مهاجرین جهان دیجیتال هستند که بین این دو گروه شکاف دیجیتال و تفاوت رفتاری وجود دارد و موجب بروز مشکلات فروانی در خانوادهها میشود.
الستی افزود: شیوع بیماری کرونا و اجبار افراد به رعایت فاصله فیزیکی و ارتباط برقرار کردن از طریق تکنولوزی موجب شد تا مهاجرین دیجیتال مهارتهای خود را در این زمینه افزایش دهند و این شکاف به سرعت پر شد.
این جامعه شناس بیان کرد: کرونا موجب شد تا فاصله کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه کم شود، چرا که حجم آسیبهای اقتصادی که به کشور توسعه یافته وارد شد، بیشتر از سایر کشورها بود.
انتهای پیام/