گشودن پرونده ظالمانه هسته ای از سوی نظام سلطه علیه ایران اسلامی برای اتهامات واهی و جرمی بود که هرگز رخ نداده است.
با این حال نظام اسلامی به خاطر جوسازیهای نظام سلطه علیه ایران و تحت تأثیر فشارها و شانتاژهای خبری خارجی و بعضاً داخلی و همچنین در جهت اثبات بیگناهی خود، با مذاکرات برجام موافقت کرد.
سرانجام مذاکرات با 5+1 توسط دولت یازدهم و دوازدهم کلید خورد و اگرچه کاملا یکسویه و به نفع غربیها، اما توافق حاصل شد و حتی دولت وقت با ذوق زدگی فراوان پیشاپیش به تمام تعهدات تحمیلی طرفهای مقابل عمل کرد.، اما طرف مقابل بدون انجام حتی یکی بند از تعهداتش خیلی راحت از برجام خارج شد.
حالا دولت جدید با توجه به تجارب قبلی برجام و آگاهی از عهدشکنیهای مکرر غربیها در روابط با سایر کشور، در یک چارچوب کاملا منطقی و معقولانه و برای جلوگیری از تکرار عهدشکنی غربیها، از آنها درخواست ضمانت و راستیآزمایی برای رفع کامل تحریمها و تأمین منافع ملت و مملکت را نموده است.
اما غربیها و به خصوص آمریکاییها نهتنها از باز شدن راه تبادلات بانکی که عمداً در برجام حذف شده است، حرفی نمیزنند، بلکه گستاخانه و با بیشرمی تمام میگویند، هیچ ضمانتی وجود ندارد و ممکن است پس از توافق مجدداً برخی از تحریمها احیا مجدداً شود.
به عبارت دیگر حتی اگر غربیها بهتمام تعهدات خود در برجام عمل کنند، ما همچنان نمیتوانیم پول کالاهایی را که به کشورهای مختلف فروخته یا میفروشیم را دریافت نماییم و تنها راه تهاتر یا معاوضه کالا با کالا خواهد بود، که طبیعتاً در بسیاری از موارد متناسب با نیازهای واقعی کشور نیست.
بدیهی است که نتیجه چنین توافقی (بهخصوص با توجه به تداوم ممنوعیت تبادلات مالی و پولی بین بانکی)، عملا یعنی هیچ و لذا توجیهناپذیر و عین حماقت و به معنای نادیده انگاشتن منافع جمهوری اسلامی و مصالح مردم ایران است.
این در حالی است که برخی از افراد ناآگاه و عمدتاً مغرض این گونه القاء میکنند که عدم توافق به خاطر اصرار ایران برای خروچ سپاه از لیست سیاه آمریکا و یا مثلا پرتاب موشکهای جدید ساخت ایران است.
اگرچه موضوع آزمایش موشک کاملا نامرتبط با متن توافق و قرار دادن یک سازمان رسمی دولتی در فهرست سازمانهای تروریستی نیز یک اقدام نامتعارف و ناجوانمردانه است و درخواست ایران برای رفع آن کاملا منطقی و قانونی و حق ماست، اما از آنجا که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سالهاست که مورد کینه دشمنان قرار دارد لذا هرگونه اقدام سیاسی دشمن در مورد آن خنثی و بی اثر است و تفاوت چندانی در توانمندی و کارائی آن ندارد.
بنابراین به نظر میرسد خروج و عدم خروج سپاه از این لیست شرط اصلی نبوده و نیست، مشروط به آنکه غربی ها تن دادن به خواسته های ایران بدهند و به تعهداتشان به طور کامل عمل نمایند.
به عبارت دیگر؛ حالا که غربیها به خاطر جنگ اوکراین و روسیه در زمینههای مختلف از جمله تأمین سوخت زمستان و کالاهای ضروری (غلات) در تنگنا قرار گرفتهاند، تمام سنگاندازی های آنها، بهانههایی هستند تا افکار عمومی را مخدوش و امکان فرار از تضمین دادن در این شرایط سخت را برای خود فراهم نماید.
کارشناس ارشد مدیریت