خبرگزاری فارس-رشت؛ فاطمه احمدی، در شب عاشورا پسازاینکه حسینابنعلی (ع) به یاران خود خبر داد که همه آنها در روز به شهادت خواهند رسید، قاسم بن حسن (ع) که در زمان شهادت ۱۳ یا ۱۶ ساله بود؛ از عموی خویش سؤال کرد: «آیا من نیز در شمار شهیدانم؟» امام (ع) پاسخ داد: «ای فرزندم، مرگ در نزد تو چگونه است؟» حضرت قاسم عرض کرد: «عمو جان، مرگ در کام من از عسل شیرینتر است!»
گرچه من خود کودکی نورستهام / لیک دست از زندگانی شستهام
کرده در روز ولادت مام من / باز با شهد شهادت کام من
از آن روز که قاسم ابن الحسن جانانه در میدان شهید شد تا سر و جان محو در امام شود و خونش را نذر راه حسین کند تا به امروز هر سال بر مصیبتی که بر سرمان آمده اشک ماتم ریختهایم و روضهها و سوگواریها در رثای ثارالله سر دادهایم تا غم بزرگی که از این مصیبت در سینه داریم اندکی آرام گیرد، اما آیا تمام کاری که حسین از ما انتظار دارد همین مویه کردن است؟
آیا نباید قاسمهای دیگری را برای این راه پروراند تا بار دیگر امام به فرزندانش مفتخر باشد؟ همیشه فرزندان این خاک عاشق اهل بیت(ع) بودهاند اما آیا همیشه در هیئات و تکایا به خوبی از آنان استقبال شده است؟ و آیا تمامی محتوای این هیئات در قواره نوجوانانی است که میخواهند همچون قاسم در راه حسین غرق شوند و سرباز امام زمانشان باشند؟
مدتی بود که این اقدامات فرهنگی را کمتر دیده بودیم، اینکه برای کودکان و نوجوانان کار فرهنگی مذهبی بشود را ندیده بودیم تا روزهایی که برخی از مداحان شروع به خواندن مداحی و سرودهای مذهبی با محتوایی مخصوص کودکان و نوجوانان کردند تا جایی که سرود سلام فرمانده به واسطه خلوص نیت سازندگان آن و اخلاص و صفا و پاکی کودکانی که بیریا امامشان را صدا میزنند آنقدر اثربخش و همه گیر شد و در آن سوی مرزها نیز راهش را پیدا کرد که امروز زمزمه تمام مسلمانان عالم سلام یا مهدی شده است.
اما همین نزدیکیها در رشت خودمان یک روحانی جوان به همراه برادرش و با یاری سایر دوستان امسال به یاد این گلهای آفرینش افتادند و هیئتی نوجوان محور در شهرک قدس رشت برپا کردند، این روزها که به دنبال یک اتفاق خاص و یک گزارش ویژه برای ماه محرم بودم، دعوت نامه این هیئت را دیدم و از مداح هیئت در این باره پرسیدم که حاج آقای حسن خواه روحانی این هیئت را معرفی کرد.
آقای احمدی میگفت فقط به این دلیل که قرار است برای نوجوانان مداحی کند این فرصت را غنیمت شمرده تا امسال رزق محرمش را این گونه از ارباب بیکفن بگیرد، میگفت سالهاست درب این مکان فرهنگی قفل بوده مگر برای نماز که آن هم جمعیتی کم از افراد سالخورده داشت اما امسال به همت حاج آقای حسن خواه اتفاقات فرهنگی خوبی آن هم برای کودکان و نوجوانان به راه افتاده و هیئتی نوجوان محور برای سوگواری سید و سالار شهیدان به راه افتاده، درب مسجد و حسینیه حضرت ابالفضل گشوده شده و حدود ۳۰ - ۴۰ نوجوان را پا بند مسجد کرده است.
شیرینتر از عسل
نوجوانانی که به تبعیت از قاسم ابن الحسن میگویند: «حسین جان، آقای من، چگونه میتوانم مانند برادرزادهات در نوجوانی اینگونه عاشق تو باشم که شهادت و مرگ در مسیر آرمان الهی تو را مرگی شیرینتر از عسل بنامم و با سر جان دهم در مسیر ولای تو؟»
آقای من، یک نوجوان ۱۳ ساله چگونه تو را شناخته که از جان دادن در این راه هراسی ندارد و خود را در مسیر ارباََ ارباََ شدن قرار میدهد تا به دنیا ثابت کند عاشق بودن شجاعت میخواهد و عاشق ماندن هزینه دارد.
حاج آقای حسن خواه میگفت امسال حال و هوای مسجد رنگ دیگری به خود گرفته و شور و شوقی خالص از حضور نوجوانان صفای عزاداری امام حسین (ع) را دو چندان کرده است، و علاوه بر عزاداری در ایام محرم کلاسهای ورزشی و علمی نیز در این مسجد و حسینیه برای نوجوانان محل از اوایل تابستان برقرار شده که موجب رضایت والدین و خود بچههای محل شده است.
راستش را بخواهید، شاید در وهله اول نه من نه خیلیها شبیه به من، اهمیت این اقدام را متوجه نشوند، شاید با خود بگویید اصلا هیئت برای بچهها دیگر چه صیغهایست اما وقتی عمیقتر میشویم، دقیقتر فکر میکنیم به اهمیت این موضوع پی میبریم، مگر نه اینکه حُب اهل بیت(ع) را پدر و مادرهایمان در وجودمان نهادینه کردهاند؟ مگر نه اینکه امام گفته بودند امیدشان به دبستانیهاست؟
اما ما وقتی از کار فرهنگی و اجتماعی حرف میزنیم کمتر حواسمان به بچهها و نسل جدیدی است که در تهاجم همه جانبه جنگ نرم و سایبری قرار دارند و تمام خوراک ذهنی و عقیدههایشان را رسانههای غرب دستکاری کردهاند اما متأسفانه ما دست روی دست گذاشتیم و از آنها غافل شدیم!
غافل از اینکه اگر این کودکان را با محبت آل پیامبر (ص) آشنا کنیم بسیار بهتر از ما روضهخوان اباعبدالله و به امید خدا داعیه دار پرچم ظهور خواهند شد، چنان که وقتی با کودکان مسجد و حسینیه حضرت اباالفضل شهرک قدس رشت صحبت میکردم میگفتند که عاشق امام حسین (ع) هستند و دلشان میخواهد در ایام محرم هر طور شده در مسجد و هیئت حضور پیدا کنند و با هم سن و سالهای خود دسته عزای حسین (ع) را برپا کنند و بهترین دوستانشان را در همین هیئت پیدا کردهاند.
کار با کودکان و نوجوانان بسیار سخت است، اینکه با آنان هم صحبت شوی، هم سن و سالشان شوی و دغدغههایشان را بشنوی و برایشان راهکار و راه حل ارائه کنی، باید تمام وقتت را بگذاری تا دنیای تازه و بدیعشان را بشناسی، رفیق امنشان شوی و گوش شنوا و همپای بازیگوشیهایشان بشوی و وقتی محرم شدی آموزگار و مربیای شوی که حالا هر آنچه دارند را در طبق اخلاص میگذارند تا رضایتت را به دست بیاورند، اما هر چقدر سخت ولی شیرین است و نتیجهای دلچسبتر دارد، چرا که در نهایتش رضای الله و تشکیل سپاهی از سربازان خالص و مخلص جبهه حق را در برابر خود مییابی.
همگی اسیران زندان دنیاییم
امید بستهایم به آرزوهای دورودرازی که نمیدانیم روز تحققشان را خواهیم دید یا نه خیالپردازیهای شبانه برای آمدن فردایی پر از زرقوبرق دنیا، چشممان را به روی آنچه باید ببینیم بسته است، خیالات روزانه ما را از تلاش برای رسیدن به بارگاه امن الهی بازمیدارد و چونان در آمال دورودراز خویش غوطهور شدهایم که در مسیری پرپیچوخم سرگردانیم؛ و پایان این سرگردانی چیزی جز مرگ تدریجی حقایق دستیافتنی نیست.
خدای خوب حسین (ع)، این ماه که نشانمان میدهی، دوست دار اباعبدالله بودن سخت است اما رسیدنی، نشانمان نیز بده چگونه مسیر را پیدا کنیم، چگونه به زیباییهای فریبنده این دنیایی که برای ابتلایمان ساختهای مبتلا نشویم و دل بسپاریم به سرای عاشقی، همان سرایی که حسین (ع) با تمامی داراییاش قدم نهاد درراه شهادت، چراکه میدانست اگر معصوم نیز باشد برای اثبات دلدادگیاش همهچیزش را بدهد.
او یادمان داد، باید از این دنیا گذر کرد، یادمان داد قرار نیست تا ابد در جان ضعیف بمانیم و دل به دنیا بسپاریم، آغشته شویم به خوب و بد دنیا و سرای باقی را از یاد ببریم، یادمان داد عصمت هم که داشته باشی باید همهچیز را بگذاری و بگذری و چه نیکو گذشتنی بود شهادت در عاشورای حسین (ع).
سیلی محکم قاسم
و قاسم ابن حسن (ع)، نیکوترینشان بود که از جوانی گذر کرد و به دام گناه آلوده نشد؛ که اگر میشد اینگونه یارای گذشتن برای خدای حسین (ع) را نداشت، چقدر دورودراز است راه ما تا حسین (ع) و چه دورتر از برادرزاده پاکسرشتش که از دنیای نوجوانی و جوانی گذشت، ما که عذرمان برای هرچه نیک و بد میکنیم جوانی است، قاسم چه سیلی محکمی به صورتمان میزند که های! جوان، باید در جوانی حسینی زیست کنی تا خریدارت شوند این خاندان، باید ادعای عاشقی حسین (ع) را با اعمال خود نشان دهی نه به لفظ، حسین وار بمانی تا حسین وار بمیری.
انتهای پیام/۸۴۰۰۷