خبرگزاری مهر، سرویس بین الملل - شبنم شکوهی: دوره چهارساله ریاستجمهوری «دونالد ترامپ» جنجالیترین رئیس جمهور نیم قرن اخیر آمریکا در حالی به پایان رسید که جامعه آمریکا آبستن شکافهای عمیق نژادی و اختلافهای سیاسی درون حزبی است که هر لحظه انتظار میرود فرزندان نامشروعشان، خشونت و افراط گرایی، پا به عرصه واقعیت گذارند: از یکسو سفیدپوستان برتری طلب و مورد حمایت دولت وقت در برابر سیاهپوستان محروم از حقوق حقه خود صف آرایی کردهاند و از سوی دیگر، حزب جمهوریخواه به دو جناح رقیب و بالقوه خطرناک طرفداران و مخالفان ترامپ تقسیم شده است.
شکاف نژادی در جامعه آمریکا پیشینهای به درازای تاریخ شکلگیری این کشور نسبتاً جوان جهان دارد که پرداختن به آن مجالی دیگر میطلبد. از این رو، در این نوشتار میکوشیم با نگاهی مختصر به دیدگاههای سیاسی دو جناح نوظهور و بالقوه متخاصم در درون حزب جمهوریخواه، به تشریح بحرانی درون زاد بپردازیم که محصول دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ و سیاستها و اقدامات افراط گرایانم و به دور از شئون سیاسی اوست؛ سیاستهایی که باعث شکلگیری دو اردوگاه کاملاً مجزا در میان جمهوریخواهان آمریکا و تحمیل انتخاب یکی از این دو اردوگاه بر اعضا و طرفداران این حزب شده است.
یورش به کنگره آمریکا: اقدامی بجا علیه «سرقت ادعایی آرا» یا زیاده روی در طرح مطالبات!
پس از حمله هواداران دونالد ترامپ به ساختمان کنگره در ششم ژانویه سال جاری که به تحریک و تهییج ترامپ و با هدف اختلال در روند برگزاری نشست مشترک کنگره و تأیید پیروزی «جو بایدن» دموکرات در انتخابات ۲۰۲۰ صورت گرفت، حزب جمهوریخواه آمریکا شاهد ظهور دو اردوگاه متخاصم در میان اعضا و همچنین رأی دهندگان هوادار خود شد: در حالی که یک اردوگاه اقدامات حقوقی و غیرحقوقی ترامپ و متحدانش در اعتراض به پیروزی جو بایدن را کافی نمیدانند، اردوگاه مقابل معتقدند که ترامپ و دارو دستهاش در پافشاری بر تقلب در انتخابات و پیروزی ادعایی خود راه افراط در پیش گرفتهاند!
در واقع شکلگیری این دیدگاههای متضاد و کم سابقه در درون حزب جمهوریخواه نشان میدهد که آینده این «حزب بزرگ قدیمی» (Grand Old Party/GOP) در هالهای از ابهام فرو رفته و رهبران آن در آستانه ورود جو بایدن و تیم وزرا و منصوبانش به کاخ سفید، با امتحانی سخت روبرو هستند: لزوم انتخاب میان حمایت از ترامپ یا رویگردانی از او؛ انتخابی که در هر حال با حذف بالقوه آرای یکی از این دو اردوگاه احتمال پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات آینده را با چالشی جدی مواجه میسازد. شکست اخیر جمهوریخواهان در راهیابی دوباره به کاخ سفید و کسب یا حفظ اکثریت کرسیها در مجالس نمایندگان و سنای فدرال اهمیت این موضوع را دو چندان میکند.
اردوگاه هواداران ترامپ
مجموع آرای عمومی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا ۷۴ میلیون رأی بود که این بالاترین تعداد آرای داده شده به یک نامزد مغلوب در انتخابات آمریکا و همچنین بیشترین رأی مأخوده برای یک نامزد جمهوریخواه در تاریخ این حزب بود. افزون بر مشارکت بی سابقه رأی دهندگان جمهوریخواه در این انتخابات، نتایج نظرسنجی اخیر رویترز / مؤسسه ایپسوس نیز نشان میدهد که هواداران ترامپ اکثریت چشمگیری از رأی دهندگان جمهوریخواه (حدود ۷۰ درصد) را تشکیل میدهند؛ گروهی در خور توجه که در صورت مشاهده هرگونه رویگردانی و بی اعتنایی چهرههای برجسته حزب جمهوریخواه از رهبر خود، آماده خروج از حزب جمهوریخواه هستند.
اکثر اعضای این اردوگاه، سفیدپوستان طبقه کارگر و حاشیه نشین هستند که به دلیل سالها غفلت و بی اعتنایی دولتمردان آمریکایی- چه دموکرات و چه جمهوریخواه- به نیازهای اساسی این طبقه و همچنین شکلگیری تدریجی یک جامعه متنوع به لحاظ نژادی در آمریکا، احساس میکنند قشری فراموش شده در جامعه آمریکا هستند. از این رو، زمانی که ترامپ خطاب به آنها گفت که «دیگر جزء فراموش شدگان نیستند»، او را منجی خود قلمداد کردند.
محبوبیت بالای ترامپ در میان این طبقه فرودست از سفیدپوستان نشان میدهد که قدرت سیاسی ترامپ تا حد زیادی ریشه در توانایی او برای ارائه یک ژست عوام گرایانه داشت؛ یک توانایی منحصر به فرد که از خشم و رنجش چندین دههای کارگران سفیدپوست و حاشیه نشین به نفعِ خود بهره برداری میکرد. اما این خشم که پیشتر نوک پیکان آن متوجه دموکراتها بود، حال به یُمن ادعاهای انتخاباتی ترامپ و تحریک هوادارانش به یورش به کنگره شامل حال جمهوریخواهانی میشود که به دومین طرح استیضاح ترامپ رأی موافق دادهاند. گستره این خشم تا جایی پیش میرود که حتی طرح تشکیل یک حزب جدید به رهبری ترامپ دیگر ایدهای دور از ذهن و دست نیافتنی به نظر نمیرسد؛ چرا که به زعم هواداران پروپاقرص ترامپ، تشکیل یک حزب جدید میتواند «جمهوریخواهان اصیل» را از «خائنانی که تنها نام جمهوریخواه را یدک می کشند»، متمایز کند.
اردوگاه مخالفان ترامپ
تا پیش از شورش ششم ژانویه در کنگره، اختلاف نظرها میان دونالد ترامپ و چهرههای سرشناس حزب جمهوریخواه در برخی حوزههای داخلی و خارجی هیچگاه موجودیت حزب جمهوریخواه و پایگاه آن را در میان رأی دهندگان تا این حد متزلزل نساخته بود. در واقع، میتوان گفت که ترامپ با شیوه خاص سیاستورزی خود توانست به شماری از اولویتهای حزبی جمهوریخواهان جامه عمل بپوشاند که از مهمترین آنها میتوان به اهتمام وی برای انتصاب شمار بیشتری از قضات محافظه کار در دیوان عالی آمریکا اشاره کرد.
یکی دیگر از اقدامات وی در حوزه داخلی که با اقبال جمهوریخواهان روبرو شد، کاهش چشمگیر نرخ مالیات شرکتها بود که به رشد سریعتر اقتصاد و پایین آمدن نرخ بیکاری کمک شایان توجهی کرد؛ هرچند این امتیاز برجسته ترامپ که شانس او را برای کسب آرای بیشتر در انتخابات ۲۰۲۰ مضاعف میکرد، در موج سهمگین شیوع کرونا و رکود اقتصادی برآمده از آن ناپدید شد. از دیگر سیاستهای او که مورد تحسین هم حزبیهایش قرار گرفت، میانجیگری برای عقد توافقنامه سازش میان اسرائیل و چهار کشور عربی و همچنین کاهش نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان، عراق و سوریه بود.
اما این بخت و اقبال مساعد در روز ششم ژانویه با یورش هواداران ترامپ به ساختمان کنگره رنگ دیگری به خود گرفت و باعث شد که برخی از هواداران او، چه در درون حزب و چه در میان رأی دهندگان، با متهم کردن او به تفرقه افکنی هدفمند و تداوم بخشیدن به ادعاهای عاری از حقیقت در مورد انتخابات و در نتیجه تضعیف دموکراسی آمریکایی، از او رویگردان شوند؛ تا جایی که از دید این گروه از جمهوریخواهان، لزوم بازتعریف اصول اساسی حزب جمهوریخواه در دوره پسا ترامپ به یک ضرورت تبدیل شد.
کلام پایانی
ترامپ صبح روز چهارشنبه بیستم ژانویه ۲۰۲۱ به وقت محلی کاخ سفید را پس از چهار سال جنجال آفرینی ترک میکند. میراثی که او از خود به جای میگذارد، آمریکایی است که در آن مردم بیش از گذشته به لحاظ فرهنگی و سیاسی نسبت به یکدیگر احساس بیگانگی میکنند. با اطمینان میتوان گفت که هسته اصلی این حس بیگانگی و تفرقه، اختلافهای نژادی است.
اما ترامپ که ظرف چهار سال ریاست جمهوری خود آمریکا را به کشوری عملاً دو دسته و متفرق تبدیل کرد؛ در جریان انتخابات ۲۰۲۰ نیز این دودستگی را به حزب متبوع خود تحمیل کرد؛ وضعیتی که چشمانداز پیروزی جمهوریخواهان را در انتخابات آتی بسیار مخدوش کرده و آنها را بر سر دوراهی حمایت از ترامپ و یا رویگردانی از او قرار داده است؛ انتخابی که در هر صورت ریزش آرای یکی از دو اردوگاه را به همراه خواهد داشت.
انتخاب از میان این دو گزینه از آن جهت حائز اهمیت است که از یکسو، حمایت از ادعاهای واهی ترامپ در مورد تقلب انتخاباتی هرچند ممکن است مزایایی کوتاه مدت در پی داشته باشد، اما در بلند مدت به بهای تضعیف اعتماد رأی دهندگان به صحت انتخابات در آمریکا و همچنین اعتبار و یکپارچگی حزب جمهوریخواه تمام خواهد شد. اما از سوی دیگر، در کشوری که به لحاظ تنوع نژادی به سرعت در حال دگرگونی است، پیروزی حزب جمهوریخواه در انتخابات به طور چشمگیری به جلب آرای سفیدپوستان کارگر و حاشیه نشینی وابسته است که هرگونه رویگردانی از رهبر خود را با «به حاشیه رانده شدن مجدد» خود برابر میدانند.