در تمام روزهای بعد از این حادثه نه تنها اعضای گروه «بدلکاران ۱۳» که ارشا آن را پایهگذاری کرده بود، بلکه دیگر همکاران بدلکارش و حتی فیلمسازانی که تجربه همکاری با او را در پروژههای مختلف داشتند در بهت بودند که این بدلکار حرفهای که چپ کردن ماشین یکی از تخصصهایش بوده چطور به راحتی جانش را از دست داده است؟ عدهای احتمال میدادند که او حتما در محاسبات خود اشتباهی داشته ولی باز هم باور انجام خطایی با این سرانجام هولناک از سوی ارشا اقدسی، برای کسانی که او را از نزدیک میشناسند، سخت بوده و هنوز هم سخت است؛ همانند مادرش که پس از گذشت یک سال امیدوار است بالاخره علت اصلی قصوری که منجر به مرگ فرزندش شده مشخص شود. فرزانه موجودی که در ماههای گذشته مصاحبهای با رسانهها نداشته و بیشتر از هر چیز قدردان لطف مردم و علاقهمندان ارشا است، میگوید: «یک سال گذشته و ما در این مدت هیچ خواسته و توقعی برای انجام کاری به نام ارشا نداشتیم و نداریم، هرچند دوستانش کارهایی انجام دادهاند، ولی برای من شخصا فقط دو مساله مهم است. اول اینکه من هنوز، هنوز و هنوز منتظرم بدانم به چه علتی ارشا از میان ما رفته؟ آیا کسی کوتاهی کرده؟ اگر کوتاهی در میان باشد باید حتما پاسخگو باشند و حتما میخواهم این موضوع برایم روشن شود بلکه دل من هم کمی آرام شود. دوم اینکه گروهی که سر صحنه فیلمبرداری در لبنان بودند، براساس فیلمهایی که ضبط شده گفتند که ارشا رکورد بینظیری در آنجا زده و آنها قول ثبت این رکورد را در گینس دادهاند. همچنین قول ساخت فیلمی از بیوگرافی و کارهای ارشا دادند که برای انجام هر دوی این کارها در انتظارم.»