به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، صبح روز نهم مردادماه، روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از شناسایی هویت پیکرهای مطهر پنج شهید مدافع حرم محور خان طومان خبر داد.
در میان نام این شهدای تازه تفحص شده، نام شهید عبدالله اسکندری نیز میدرخشید، نخستین شهید بیسر مدافع حرم که پس از ۸ سال پیکرش به میهن بازگشت.
شهیدی که در سال 1393 به دست تروریستهای «اجناد الشام» به شهادت رسیده بود و ابوجعفر نامی که از فرماندهان این گروهک تروریستی بود، پس از شهادت سر از پیکر بیجاناش جدا کرده و تصاویر آن را در فضای مجازی منتشر کرد.
هرچند اندکی پس از شهادت سردار اسکندری، وعده خدا محقق شد و ابوجعفر نامی به درک واصل شد اما داغ این شهید بزرگوار در دلهای دوستداران و ارادتمندانش همواره تازه مانده است.
شهید اسکندری که بود؟
سردار شهید عبدالله اسکندری در سال ۱۳۳۷ در محله قصرالدشت شیراز به دنیا آمد و در سال ۱۳۵۸ وارد سپاه شد و در تمام ۸ سال دفاع مقدس در جبهه حضور داشت و اولین حضور وی در جبهه سوسنگرد بود.
شهید اسکندری از یاران و همرزمان سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان بود و در مدت حضور در جبهه ها بهعنوان تک تیرانداز، تیربارچی، نیروی اطلاعات شناسایی و… حضور داشت. این شهید والامقام در عملیات خیبر فرمانده سپاه لار بود و در عملیات بدر جانشین فرمانده گردان بود، در والفجر ۸ جانشین رئیس ستاد تیپ الهادی و در عملیات کربلای ۱، ۳، ۴، ۵ و ۸ رئیس ستاد تیپ الهادی بود.
شهید اسکندری در عملیات والفجر ۱۰ جانشین تیپ مهندسی و در عملیات بیت المقدس ۴ فرماندهی تیپ مهندسی را بر عهده داشت.
از دیگر مسئولیتهای وی میتوان به فرماندهی مهندسی رزمی ۴۶ امام هادی (ع)، فرماندهی تیپ ۴۶ امام هادی (ع)، فرماندهی مهندسی رزمی قرارگاه مدینه منوره، فرماندهی مهندسی تیپ ۴۲ قدر و فرماندهی مهندسی رزمی جبهه مقاومت اشاره کرد.
او همچنین در عرصههای سازندگی هم فعالیت داشت و در احداث سد کرخه، احداث جاده نیریز در استان فارس، طرح توسعه نیشکر، اجرای طرحهای سد و بسیاری دیگر از فعالیتهای جهادی سهم ویژهای داشت.
شهید اسکندری، انسان مسئولیت پذیری بود که در نهادهای مختلف و سمتهای گوناگون خدمت کرد، اما در طول دوران خدمت به هیچ عنوان به دنبال پست و شغل نبود، به همین دلیل به هر جایی که به او ماموریت خدمت میدادند، میرفت و زمانی که مدت زمان خدمت و ماموریت تمام می شد، بسیار راحت پست و محل خدمت خود را تحویل میداد. بعد از پایان جنگ، سردار دو سالی در منطقه فعالیت داشت، اما بعد به شیراز آمد و در پنج سال از اواخر دهه ۸۰ تا ابتدای دهه ۹۰ مدیریت بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس را بر عهده داشت.
سردار اسکندری بسیار با خانواده شهدا مانوس بود و در زمان تصدی بنیاد شهید هر پنجشنبه با خانواده شهدا دیدار میکرد.
پس از بازنشستگی نیز به تبعیت از امر رهبری در دفاع از حرم اهل بیت(ع) به سوریه رفت و در دفاع از حرم حضرت زینب کبری (س) در اولین روزهای خرداد در حلب ۱۳۹۳ به شهادت رسید.
بنا به روایتهای منتشر شده پیکر ایشان به دست گروه اجناد الشام افتاد و سر وی توسط یکی از فرماندهان این گروه تروریستی تکفیری از تن جدا شد.
از سردار اسکندری به عنوان نخستین مدافع حرمی یاد میکنند، که به مانند مولایش حضرت سیدالشهدا (ع) سر از بدنش جدا شده است.
و حالا پس از گذشت ۸ سال ان هم در ماه محرم پیکر مطهرش به وطن باز میگردد تا در روز عاشورا و در روز شهادت سیدالشهدا تشییع و تدفین شود.
همسر شهید پس از شنیدن خبر شناسایی پیکر همسرش به خبرگزاری فارس میگوید: از خرداد سال ۹۳ که همسرم شهید شد، در همه این چند سال چشم انتظاری، همیشه دلم را سپردم به خدا و گفتم هر چه او بخواهد من هم میخواهم. با اینکه نبود همسرم بسیار سخت بود، اما چند روزی بیتاب عبدالله بودم. حس میکردم قرار است اتفاقی بیفتد؛ خصوصا در روزهایی که به محرم نزدیکتر میشدیم.
اعظم سالاری درباره حضور شهید اسکندری در جبهه دفاع از حرم بیان میکند: کمی قبل از اعزامشان به سوریه به من گفتند که احتمالاً سفری به لبنان داشته باشند، من هم ساک ایشان را آماده کرده بودم. مأموریتهای ایشان همیشگی بود اما این بار همه چیز رنگ و شکلی دیگر داشت.
کمی بعد یعنی نزدیک مراسم اعتکاف بود که به من گفتند دوست دارند در این اعتکاف شرکت کنند و بعد راهی شوند. هنوز دستور اعزام ایشان صادر نشده بود که شهید به مراسم اعتکاف رفتند. روز دوازدهم ماه رجب سال 1393 بود، خیلی خوشحال بود که میتواند در اعتکاف شرکت کند. زمانی که در اعتکاف بودند، دلتنگشان میشدم و چند باری گوشی را بر داشتم تا زنگ بزنم، اما پشیمان شدم گفتم مزاحم نشوم.
وی ادامه میدهد: بعد از بازگشت به من گفتند که سفر ایشان به لبنان نیست، بلکه ایشان باید راهی سوریه شوند. من هیچ حرفی به نشانه اعتراض نزدم، چون اصولاً روی حرفها و تصمیمات ایشان حرفی نمیزدم. من همسرم را کامل قبول داشتم و هر تصمیمی که در طول 33 سال زندگی مشترک گرفته بودند من هم همراهیشان میکردم.
وی میافزاید: دو سه روز بعد از اعتکاف بود که صبح زود از خانه خارج شدند. یک ساعت بعد تماس گرفتند و به من گفتند: ساک من را آماده کن میخواهم به تهران بروم. به خانه آمدند ساکشان را برداشتند من هم همراهشان تا فرودگاه رفتم، بچهها هم همراه ما بودند. در مسیر تا فرودگاه دائم ذکر میگفتند و من میخواستم حرف بزنم اما ایشان در حال ذکر بودند نگاهشان میکردم و دیدم در حال و هوای خودشان هستند، برای همین حرفی نزدم. زمان خداحافظی در فرودگاه به ایشان گفتم: کی بر میگردید؟ گفتند: دو ماه دیگر. گفتم: نه، من تاب نمیآورم؛ شما دو هفته دیگر یک سری به من بزنید بعد بروید، گفتند: ببینم خدا چه میخواهد. به ایشان گفتم: اگر بگویم هرروز با من تماس بگیرید برایتان مشکل خواهد بود اما از شما خواهش میکنم یک روز در میان با من تماس بگیرید. گفتند: حتماً.
وی اضافه میکند: طبق وعده یک روز در میان با من حرف زدند. درست شب قبل از شهادت زنگ زدند و با تک تک بچهها صحبت کردند. فردای آن روز که با من صحبت کردند گفتند من سوریه هستم، به خانوادهام هم بگویید. روزی که خبر شهادت ایشان را به ما دادند خواهرها و برادرهایش نمیدانستند که ایشان کجا رفتهاند.
حضور سردار سلیمانی برای رونمایی از یادمان شهید اسکندری
۱۲ بهمن ۹۶ در نخستین روز از دهه فجر، یادمان آرامگاه شهید عبدالله اسکندری با حضور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و جمعی از فرماندهان سپاه فجر فارس، در گلزار شهدای شیراز رونمایی شد.
در این آئین مسؤولان بنیاد شهید استان فارس، خانواده شهید عبدالله اسکندری، فرزند آیتالله حائری و جمعی از علاقهمندان به شهدا در گلزار شهدای شیراز حضور داشتند.
تحقق ایجاد یادمان آرامگاه شهید عبدالله اسکندری در پی تلاش پویش مردمی شهید اسکندری با همکاری کنگره سرداران و بنیاد شهید استان فارس صورت گرفت.
پیکر مطهر شهید که پس از ۸ سال در تاریخ ۹ مردادماه ۱۴۰۱ به وطن بازگشته است ابتدا در مشهد و امروز در تهران در میان مردم تشییع شد و امشب به زادگاهش شیراز میاید تا با خانوادهاش که چند روز است این خبر را شنیدهاند و دلشان بیقرار است وداع کند و همزمان با عاشورای حسینی به خاک سپرده شود.
انتهای پیام/م/ ق