به گزارش خبر گزاری صدا و سیما خانم صفایی راد در این کتاب تجربیات خود و همسرش را از حضور در دهه نخست محرم در شهر استانبول، به مخاطبان عرضه میکند. در این ده روز صفاییراد و شفیعی که عکاس است و اتفاقا عکسهای کتاب هم به دست او گرفته شده، به اماکن مختلف در استانبول سر زدند و در عزاداریهای مردم استانبول که با سبک و سیاقی متفاوت انجام میشود، شرکت کردهاند.
زبان ساده و روان کتاب، سرک کشیدن این دو مسافر در اماکن تاریخی و مذهبی شهر استانبول، بازگویی جزییات و ترجمه فارسی اشعار ترکی که بر در دیوار شهر استانبول درج شده از ویژگیهای برجسته کتاب است که به سوالات مخاطب کنجکاو ایرانی پاسخ میدهد.
کتاب شامل این فصلهاست: دو حسینچی در استانبول، ولی افتاد مشکلها، دیدار در گالاتا، معصومیت اشیا، شهر شیبها، من ترک هستم، شهر گنبدها، حریم سلطان، حضرت شهریار، زن باید شبیه استانبول باشد و گوله گوله استانبول.
نویسنده در بخشی از متن کتاب با اشاره به دلیل نامگذاری کتاب نوشته است: «دهخدا: چی (ترکی، پسوند) در ترکی پسوند نسبت شغل است و دارنده و متصدی معنی میدهد. چون در آخر کلمه درآید به معنی «گر» و «کار» فارسی باشد.... ترکها قشنگ واژه میسازند. به کسی که سر و کارش با حسین فاطمه باشد، میگویند «حسینچی». این خطها اولین تجربه دو حسینچی در سفر است و تلاششان برای استانبولچی بودن. صرفا تلاششان!»
صفاییراد پیش از این، در کتابی با عنوان «به صرف قهوه و پیتا» حاصل تجربیاتش از سفر به کشور بوسنی را جمعآوری کرده بود که انتشارات سوره مهر آن را چاپ رساند.
«استانبولچی» در دفتر سوره مهر و با شمارگان ۱۲۵۰ راهی بازار نشر شده است.