به گزارش همشهری آنلاین به نقل ازایسنا، پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر که از ۱۲ تا ۲۲ بهمن ماه در سال ۶۵ به دبیری سید محمد بهشتی (مدیرعامل وقت بنیاد سینمایی فارابی) برگزار شد، شاهد حضور دو نسل از سینماگران ایرانی مانند ناصر تقوایی، داریوش مهرجویی، عباس کیارستمی و مسعود کیمیایی، در کنار ابراهیم حاتمی کیا، کیومرث پوراحمد، رسول ملاقلی پور، کیانوش عیاری، مسعود جعفری جوزانی، پوران درخشنده و عزیز الله حمیدنژاد بود.
در حالی که استان های مناطق جنگی زیر حملات شدید هوایی دشمن بودند، جشنواره همزمان با تهران به صورت سراسری در ۲۳ مرکز استان نیز برگزار شد.
لوح زرین بهترین فیلم به "پرواز در شب" رسول ملاقلی پور، جایزه ویژه هیات داوران به "خانه دوست کجاست؟ " عباس کیارستمی رسید.
همچنین لوح زرین کارگردانی به "خانه دوست کجاست؟ " عباس کیارستمی اهدا شد. لوح زرین فیلم نامه به مسعود جعفری جوزانی برای "شیر سنگی"، لوح زرین بازیگر مرد نقش دوم سعید پورصمیمی "ناخدا خورشید"، لوح زرین نقش اول مرد داریوش ارجمند برای "ناخدا خورشید"نعلق گرفت.
بازیگر زن جایزه ای اهدا نشد.
سیدمحمد بهشتی که از دوره سوم تا دوازدهم دبیر جشنواره فیلم فجر را برعهده داشت، در گفتگویی که به تازگی با بولتن جشنواره داشته است، درباره دوره پنجم گفته است:
"چهار سال از شروع و برگزاری جشنواره فجر گذشته بود؛ چهار سال از زمانی که یک حرکت تازه در سینما شروع شده بود. آن زمان ما شاهد فراوانتر شدن تولید فیلمها، بلوغ فیلمسازها و تنوع آثارشان بودیم. طبیعی بود که همه این اتفاقها بعد از چهار دوره برگزاری در دوره پنجم خودش را آشکار کند.
در هر دورهای برخی از دوستان مطبوعاتی و کسانی که در رسانهها هستند، گاهی با شیطنتهایی اینطور وانمود میکردند که مدیران سینمایی جایزه میدادند و پیکان انتقاد هم به سوی آنها بود. در صورتی که مدیران سینمایی هیچوقت دخالتی در جایزه دادن نداشتند.
هیئت داوران مستقل از مدیریت سینمایی برندهها را انتخاب میکردند و در آن دوره هم آن افراد را مستحق دریافت جایزه دیدند. البته گاهی هم اتفاق میافتاد که نظر هیئت داوران با نظر مدیران سینمایی مغایر باشد. اما باز هم درنهایت نظر هیئت داوران بود که باید اجرا میشد و بر اساس آن جایزه به برگزیدهها تعلق میگرفت. نکته دیگر اینکه وقتی شما به آن سالها نگاه کنید و شرایط را با قبل از انقلاب مقایسه میکنید، متوجه میشوید که فیلمسازهای ما مثل مرحوم حاتمی، آقای مهرجویی و آقای بیضایی که بعد از انقلاب فیلم ساختند و در جشنواره هم شرکت کردند، قبل از انقلاب در متن سینمای تجاری ایران حضور نداشتند و عمدتاً در بخش فیلمهای فرهنگی که شاید مواقعی هم به حاشیه رانده میشد فعالیت میکردند. متن سینما فیلمفارسی بود و بازیگران و کارگردانهای دیگری حضور داشتند. این دوستان فیلمساز که دارای فکر و اندیشه بودند، مانند فیلمفارسیسازان چندان عرصهای برای عرض اندام پیدا نمیکردند، هرچند حیات پراهمیتی داشتند. این سینماگران، اما در سالهای بعد از انقلاب بیشتر به متن سینما آمدند و موقعیتشان عوض شد و در شرایط ویژهای قرار گرفتند. همانطور که نسل جدید در متن قرار گرفته بود، این نسل هم در کنار آنها به فعالیت مشغول بودند. وقتی این دو گروه در تراز همدیگر قرار داشتند، با یکدیگر مقایسه میشدند. یک دوره نسل جدیدتر برنده میشدند، در دوره دیگر فیلمسازان نسل قدیم. همه کسانی که در سینما فعالیت میکنند، علاقهمندند که برنده جایزه شوند. طبیعی است وقتی هم جایزه را نمیبرند، اعتراض کنند، چراکه فکر میکنند حقشان به نوعی ضایع شده است. این نکته به عنوان یک قاعده کلی وجود دارد و مختص یک دوره خاص از جشنواره نیست. من به عنوان کسی که ۱۰ دوره مسئول برگزاری جشنواره بودم، با قاطعیت میگویم هیچ دورهای اعمال نظری راجع به نتیجهگیریای که داوران درباره فیلمها و جایزهها داشتند، نداشتیم؛ نه من و نه مدیران دیگر سینمایی. من این اجازه را نمیدادم که چنین اتفاقی بیفتد. برای اولین بار است که این موضوع را بازگو میکنم، یادم میآید در همه این سالها فقط یک بار یکی از مدیران سینمایی سعی کرد یک اعمال نظری کند و من سه روز قهر کردم و به دفتر جشنواره نرفتم.
دورهاش را یادم نمیآید، ولی در یکی از همان سالهایی بود که من دبیر جشنواره بودم و دقیقا در روزهایی که جشنواره برگزار میشد، به دلیل اینکه یکی از مدیران میخواست اعمال نظر کند، جشنواره را ترک کردم. چون به این قضیه بهشدت اعتراض داشتم. نظر من این بود که وقتی ما هیئت داوران انتخاب کردیم، آنها باید مستقل عمل کنند و استقلال رأیشان هم حفظ شود. من بارها و بارها روی این قضیه تاکید کردم که داوران در آن دوره از برگزاری جشنواره که من به عنوان دبیر حضور داشتم، همیشه استقلال رأیشان را داشتهاند، اما متاسفانه کسانی که نمیخواهند بشنوند، نمیشنوند و کاری هم نمیشود کرد. "