حق پخش تلویزیونی برای فوتبال ایران به بحرانی جدی تبدیل شده است. در شرایطی که بسیاری از باشگاههای ایرانی بهویژه دو باشگاه مطرح استقلال و پرسپولیس، سالهای زیادی است با مشکلات اقتصادی و بدهیهای سرسامآور مواجه هستند، مطالباتشان برای دریافت حق پخش تلویزیونی به مشکل برخورده است. در جدیدترین اتفاق رخداده، دو روز پیش و در آستانه برگزاری رقابتهای فصل جدید لیگ برتر، مسئولان دو باشگاه مطرح تهرانی با نوشتن نامهای به رئیس صداوسیما خواستار آن شدهاند تا حق پخش واقعی به فوتبال پرداخت شود و اینکه شبکههای اینترنتی اجازه پخش زنده یا غیرزنده بازیهای دو تیم را نداشته باشند. ضمن اینکه خواسته شده تا تصاویر و ویدئوهای دو بازی استقلال و پرسپولیس به غیر از پخش زنده، دیگر در هیچ برنامه تلویزیونی مورد استفاده قرار نگیرد. این نامه با واکنش مسئولان صداوسیما مواجه شده و آنها اعتقاد دارند به وظیفهشان در قبال حق پخش عمل کرده و رقم دو سال اخیر، یعنی سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ را پرداخت کردهاند. حال مسئله اینجاست که رقم مورد ادعای تلویزیون چقدر است و چرا به دست فوتبالیها نرسیده است؟
قانون عجیبی که به نفع تلویزیون است
تلویزیون در شرایطی ادعا میکند که به وظیفهاش در قبال حق پخش عمل کرده که ظاهرا از یک قانون تصویبشده سودده به نفع خودش پیروی میکند. در دولت قبل تصویب شد قانون حق پخش به نسبت ۷۰ به ۳۰ تقسیم شود. این قانون هم در نوع خودش بحثبرانگیز است، ولی بهظاهر میتوانست کمککننده هم باشد. قانون تصویبشده میگوید صداوسیما موظف است درآمد حاصله از تبلیغات قبل و حین رقابتهای ورزشی را به حساب مشترک خزانهداری واریز کند. از سوی دیگر، وزارت ورزش بهعنوان نماینده ورزشیها هم باید رقم تبلیغات محیطی به علاوه رقم تبلیغات روی پیراهن بازیکنان و داوران (!) را به همان حساب مشترک واریز کند. سپس از مجموع این ارقام، ۷۰ درصد به حساب تلویزیون واریز و ۳۰ درصد بین فدراسیونهای ورزشی تقسیم شود. ناگفته پیداست قرارداد و تعهدی که در این بین چندان به نفع ورزش باشد، بسته نشده و به تصویب نرسیده است. مشکل عمدهتر، اما این است که مسئولان فدراسیون فوتبال ایران میگویند صداوسیما رقم واقعی تبلیغات را هم به حساب مشترک واریز نمیکند. آنها مدعی هستند تلویزیون فقط ۷.۵ میلیارد تومان بابت حق پخش به دست آنها رسانده است. رقمی عجیب و باورنکردنی که جنجالهای بسیاری در پی داشته است. تلویزیون ادعا کرده رقمی نزدیک به صد میلیاردتومان به حساب موردنظر واریزی داشته، ولی از آنجا که وزارت ورزش وظیفهاش را انجام نداده، این موضوع ناقص مانده است. در این بین، اما سؤالهای زیادی وجود دارد؛ همین یکی، دو روز گذشته، صادق درودگر، مدیر کمیته بازاریابی فدراسیون فوتبال در یکی از برنامههای تلویزیون حاضر و مدعی شد تلویزیون بهصورت ثانیهای ۱۳۱ میلیون تومان یعنی دقیقهای هشت میلیارد تومان از تبلیغات سود دارد و آن وقت برای یک سال حق پخش فقط ۷.۵ میلیاردتومان واریزی داشته است. اتهام اصلی به تلویزیون در این زمینه این است که رقم واقعی تبلیغات را واریز نکرده است. از طرفی حالا باشگاههای استقلال و پرسپولیس میگویند قانون مذکور اجحاف در حق باشگاههاست و خواستار این شدهاند تا قانون جدیدی برای «رقم واقعی حق پخش» تصویب شود. روز گذشته، باشگاه پرسپولیس در حمایت از باشگاه استقلال در این زمینه بیانیهای صادر و به موضوع مذکور اشاره کرد. در بخشی از بیانیه باشگاه پرسپولیس آمده است: «بعد از بیانیه مشترک باشگاههای پرسپولیس و استقلال درخصوص حق پخش، برخی از جریانات سعی بر آن داشتند که در اذهان عمومی اینگونه تداعی نمایند که این باشگاه با صداوسیما دارای زاویه بوده و بیانیه اعتراضی است به عملکرد آن سازمان، لذا در جهت تنویر افکار عمومی موارد ذیل اعلام میگردد.
الف: این باشگاه همواره پیشگام در قانونمداری و رفتار احترامآمیز بوده و منافع ملی را بر منافع باشگاهی مقدم میشمرد. ب: ما برای کسب حق پخش تلویزیونی همراه سایر باشگاهها و باشگاه استقلال به دنبال تلاش برای تعامل سازنده و ارائه راهحلهای مسئولانه هستیم و معتقدیم باید مشکلات را در کنار یکدیگر، در چارچوب قوانین کشور، بهصورت منطقی و رعایت احترام متقابل حل نماییم.
ج: با توجه به دستورات اکید ریاست محترم جمهوری برای پاسخگویی به مطالبات مردم بهصورت فوری، انقلابی و جهادی از مجلس و دولت انقلابی درخواست داریم بهصورت فوری و دوفوریتی موضوع ارزشگذاری واقعی حق پخش را در دستور کار خود قرار داده و نسبت به تأمین بودجه مذکور اقدام نمایند.
د: از حضور برنامههای تولیدی نیز در مسابقات این باشگاه استقبال نموده و درخواست داریم در مسیر تحقق حق پخش واقعی فوتبال ما را یاری رسانند».
تلویزیون زیر بار نمیرود
موضوع حق پخش که بهتازگی، دوباره سروصدا به راه انداخته اتفاق جدیدی نیست. تلویزیون خودش را محق تمام و کمال در این زمینه میداند و با استدلالهایی که سراسر به ضرر باشگاههای ایرانی از لحاظ مالی است، معتقد است پرداخت حق پخش به شیوهای که فوتبالیها میخواهند، قانونی نیست. از طرفی آنها اجازه پاگرفتن هیچ نوع تلویزیون خصوصی یا بستر خصوصی اینترنتی برای فوتبال را هم نمیدهند تا کنترل همهچیز را در دست داشته باشند. فارغ از این موارد، مدعی هستند که پول حق پخش را نه تلویزیون بلکه دولتها باید بدهند. در واقع مسئولان تلویزیون روی این مسئله تأکید دارند که مشکلی برای دادن حق پخش تلویزیونی ندارند، به این شرط که ردیف حق پخش در بودجه آنها دیده شود. به این معنی که اگر دولت میخواهد پولی بابت حق پخش به تیمها بدهد، این پول را به علاوه بودجه سالانه تلویزیون کند تا آن رقم بهعنوان حق پخش به فوتبال برگردانده شود. این مباحث بدون الزام به پاسخگویی درباره درآمدزایی چندباره از کنار یک برنامه فوتبالی چه بهصورت زنده و چه غیرزنده است. صادق درودگر میگوید خبر دارد که یک شرکت کاشیسازی با قراردادی پنجساله به ارزش سالانه ۱۰۰ میلیاردتومان و به ارزش ۵۰۰ میلیاردتومان با صداوسیما قرارداد منعقد کرده است. او همچنین میگوید شرکتی دیگر ۲۱ هزار میلیارد با صداوسیما قرارداد بسته است. این ارقام در شرایطی مطرح شده که تعرفه پخش آگهی در صداوسیما هنگام یک مسابقه فوتبال ۹۰۰ برابر میشود.
مجری و گزارشگر بر مدار مانده
فارغ از بحث لاینحلی که در دهه گذشته درباره حق پخش تلویزیونی وجود دارد، رفتار مجری و گزارشگر برنامه فوتبال برتر در جریان دیدار استقلال و سپاهان هم جای نقد بسیار دارد. واضح است که این چهرهها، همانهایی که برای ماندن بر مدار مسئولان شبکه سه، حاضر به ازدستدادن رسالت بیطرفیشان در این امر شدهاند، طرف تلویزیون را بگیرند، ولی لحن آزاردهندهشان در این پرونده حسابی مخاطب را کلافه کرده است. مجری برنامه به گونهای طلبکارانه میگوید باشگاهها باید پول تبلیغات روی پیراهنشان را هم به تلویزیون بدهند که گویی از سازوکار قانونی و واقعی در دنیای فوتبال بیخبر است. چطور میشود او و البته گزارشگر مسابقه بهجای اینکه انصاف را رعایت کنند، از وزیر ورزش بهعنوان مالک واقعی این دو باشگاه بخواهند با مسئولان پرسپولیس و استقلال برخورد کنند. درست است که عادل فردوسیپور هم زمانی که زمام امور را به دست داشت، برنامهای خاص درباره حق پخش تلویزیونی که بخواهد بد تلویزیون را در آن بگوید، تهیه و تدارک ندید، ولی مشخصا برای ماندن بر مدار هم دستور به برخورد با کسی یا باشگاهی را نداد. مجری و گزارشگر مذکور که از مدعیان جدید در تلویزیون هستند، بهتر است یک نمونه از فوتبال حرفهای یا حتی نیمهحرفهای را بیاورند که تلویزیون آنها چشم به تبلیغات روی پیراهن بازیکنان و داوران داشته و بعد از قانون بهشدت یکطرفهای که در این زمینه وضع شده، با لحنی عجیب و آزاردهنده حمایت کنند.