به گزارش اقتصادنیوز، پس از گذشت حدود ۱۷ ماه از آغاز مذاکرات احیای برجام، درحالی که دولتهای ایران، آمریکا و سایر طرفهای توافق هستهای میگویند در حال بررسی متن پیشنهادی اتحادیه اروپا برای احیای برجام هستند، تحلیلگران توجه خود را معطوف به موضوع پادمانها و درخواست کلیدی ایران برای حل و فصل تحقیقات آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیرامون پرونده ادعایی PMD کرده اند، که به عنوان پیششرط تهران برای توافق مطرح شده است,
آخرین گزارشها از مذاکرات برجامی اخیر حاکی است که مسائل اختلافی کلیدی مذاکرات به یک مورد تقلیل یافته و ایران پس از نشان دادن تساهل در زمینه حذف سپاه از لیست FTO، خواستار پایان دادن به تحقیقات آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد پرونده PMD است که بر مبنای ادعای کشف مواد هستهای در سایتهای اعلام نشده در ایران در سال 2019 گشوده شده است.
در همین حال، برخی منابع غربی با ادعای رؤیت متن پیشنویس به انتشار جزئیاتی از مفاد مناقشهبرانگیز آن پرداختهاند که صحت و سقم این اطلاعات احتمالاً تا زمان اعلام رسمی توافق احتمالی، مورد تردید باقی خواهد ماند.این گزارشها مدعی اند که متن پیشنهادی اروپا شامل ارائه امتیازات تعدیل شدهای به ایران در مورد هر دو موضوع یاد شده (تحریمها علیه سپاه و پرونده PMD) است.
با این وجود، مقامات دولتی آمریکا و ایران نیز چنین گزارشهایی را غیردقیق و فاقد اعتبار خواندند.
در همین زمینه مارک فیتزپاتریک دیپلمات سابق آمریکایی و عضو ارشد موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک که بین سالهای ۱۹۷۹ تا ۲۰۰۵ در وزارت خارجه آمریکا از جمله به عنوان معاون دستیار وزیر خارجه در امور عدم اشاعه در مقالهای برای المانیتور، به مناقشه پادمانی که به نوعی به عنوان آخرین نقطه اختلافی در راستای حصول توافق احیای برجام تلقی میشود پرداخته و راهکاری برای رفع این مانع ارائه کرده است.
آقای فیتزپاتریک در این مقاله با عنوان «احیای برجام ممکن است دوباره شاهد مصالحه بین دانش گذشته و حال باشد»، نوشته است: نقاط اختلافی برای شروع دوباره توافق هسته ای ایران عبارت است از "تقاضای ایران از آژانس بین المللی انرژی اتمی برای پایان دادن به تحقیقات خود در مورد ذرات اورانیوم [ادعایی] یافت شده در سه سایت در سال 2019".
در این یادداشت آمده است: توافق هستهای ایران، پس از ماهها بنبست و نزدیکی با مرگ، فرصت جدیدی برای احیای مجدد دارد. در 8 آگوست، اتحادیه اروپا که در 16 ماه گذشته به عنوان میانجی بین ایران و ایالات متحده در مذاکرات برای احیای برجام عمل کرده است، آنچه را که متن نهایی یک بسته مصالحه نامید ارائه کرد که امیدوار است خواستهها همه طرفها را به بهترین وجه ممکن برآورده کند.
متن اتحادیه اروپا مستلزم مصالحه برای هر دو آنتاگونیست اصلی (ایران و آمریکا) است. ماهیت یک مذاکره چنین است، همانطور که در مورد توافق 2015 معروف به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بود.
نویسنده مدعی است، آنچه ماهها به عنوان مانع اصلی مذاکرات تلقی میشد، کنار رفت و ظاهراً ایران پذیرفته است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) از فهرست سازمانهای تروریستی خارجی آمریکا حذف نشود، در عوض موافقت کرده است که این موضوع را برای بحث بعدی به تعویق بیندازد. اتهامات [ادعایی] مطرح شده در 10 اوت علیه یکی از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای آنچه «توطئه ترور جان بولتون»، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا خوانده شد، نشانهای بود ازاینکه چرا رئیس جمهور جو بایدن نمی تواند ر واشنگتن نسبت به این گروه نرمش نشان دهد.
همچنین به نظر می رسد ایران درخواست خود برای تضمین عدم خروج ایالات متحده از این توافق را [در ازای دریافت تضمینهای اقتصادی جایگزین و تضمین ذاتی] متوقف کرده است. از آنجایی که برجام یک تفاهم سیاسی است، نه یک معاهده که نیاز به رای تایید توسط سنای دوشقه شده ایالات متحده دارد، هیچ مبنایی برای تضمین قانونی آن وجود ندارد.
در هر صورت، ایران یک تضمین ضمنی در قالب اهرم خود دارد: اگر ایالات متحده دوباره از توافق خارج شود، ایران می تواند دوباره به سرعت غنی سازی اورانیوم را افزایش دهد.
به نوشته فیتزپاتریک، نقطه گیر باقیمانده مربوط به درخواست ایران از آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) است که تحقیقات خود را در مورد ذرات اورانیومی که آژانس [مدعی است] در سه سایت در سال 2019 پیدا کرده است، پایان دهد. همانطور که توسط وال استریت ژورنال گزارش شده، آخرین متن اتحادیه اروپا تضمین میکند که اگر ایران در فاصله امضا تا اجرای توافق به سوالات پاسخ قانعکننده دهد، ایالات متحده و سایر طرفهای توافق از آژانس بینالمللی انرژی اتمی میخواهند که تحقیقات خود را به پایان برساند.
این بند احتمالاً همان چیزی است که محمد مرندی، مشاور تیم مذاکره کننده ایران، در گفتگو با المانیتور اشاره کرد که ایران امتیازات کلیدی را به دست آورده است.
زبان غیردقیق به کار رفته در این بند «با هدف شفافسازی» نشان میدهد که ممکن است شفافسازی کامل صورت نگیرد. در واقع، بسیار بعید است که ایران هرگز اعلام کند که ذرات اورانیوم [ادعایی] در سایتهای اعلام نشده مربوط به فعالیتهای هسته ای ابتدای دهه ۲۰۰۰ بوده است. ایالات متحده، شرکای آن و همچنین آژانس بین المللی انرژی اتمی این را میدانند.
آنها همچنین میدانند که صرف نظر کردن از احیای احتمالی توافق هستهای صرفاً به این دلیل که ایران چنین چیزی را اعلام نمیکند، بیمعنی است.
به همان اندازه که آژانس مایل است تصویر کاملی از چگونگی رسیدن ذرات اورانیوم مورد بحث به آنجا داشته باشد، موضوع مهمتر مربوط به محل فعلی اورانیومهای مذکور و هرگونه تجهیزات مرتبط است. این موضوعی است که به قلب مسئولیت پادمانهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی میزند: تأیید اینکه هیچ بخشی از مواد و فعالیتهای هستهای در ایران برای استفاده نظامی منحرف نمیشوند.
اگر ایران بتواند ثابت کند که اورانیومی که قبلا گزارش نشده بود اکنون تحت پادمان آژانس بین المللی انرژی اتمی است، ماموریت اصلی آژانس انجام خواهد شد.
اطمینان از هدف صلح آمیز فعالیت هسته ای فعلی و آینده در ایران، تز اصلی توافق 2015 بود. در آن زمان، توافق آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای پایان دادن به تحقیقات درباره فعالیتهای هستهای گذشته با [ادعای] «بعد نظامی احتمالی» (PMD) شرط ایران برای اجرای برجام بود.
اگرچه پاسخهای ایران درباره فعالیتهای گذشته ناکافی بود، اما یک قضاوت سیاسی برای بسته شدن پرونده انجام شد، زیرا آژانس بینالمللی انرژی اتمی و آژانسهای اطلاعاتی غربی در هر صورت تصویر خوبی از آن فعالیتهای گذشته داشتند.
تفاوت بین موضوع PMD و تحقیقات امروز آژانس در مورد ذرات اورانیوم این است که مورد دوم به نقش اصلی آژانس در حفاظت از مواد هسته ای مربوط میشود. هر تصمیمی که در مورد بررسی گذشته انجام دهد، نمی تواند از دانستن اینکه اورانیوم در حال حاضر کجاست صرف نظر کند.
این احتمال وجود دارد که اورانیوم مورد بحث متعاقباً به ذخایری که در حال حاضر تحت نظارت آژانس هستند، راه پیدا کند. در این صورت، ایران باید بتواند پاسخ هایی را ارائه دهد که امکان احیای برجام را فراهم میکند.
اما اگر مواد در حال حاضر تحت پادمان نیستند، احتمالاً ایران به موضع قبلی ادامه خواهد داد. و در هر صورت ممکن است مطالبات قبلی درباره تضمین رفع تحریمها و سایر موارد را نیز احیا کند. با این حال، ایران باید بدون اذعان به نقضهای [ادعایی] گذشته، مکان فعلی اورانیوم را روشن کند.
کسانی در غرب که همیشه از برجام انتقاد کردهاند، با این پیشنهاد که میتوان نقضهای [ادعایی] گذشته ایران را نادیده گرفت، فریاد خواهند زد. با این حال، آنها خود عواقب محکومیت توافق 2015 را نادیده میگیرند. ترامپ با نادیده گرفتن آن، ایران را به کنار گذاشتن محدودیتهای غنیسازی اورانیوم تشویق کرد، تا جایی که زمان «گریز هستهای» برای شناسایی بهموقع، به کمتر از مرز خطا رسیده است. در عرض چند هفته، ایران می تواند اورانیوم غنی شده کافی برای عبور از آستانه هستهای را تولید کند. برای اینکه بتوان دوره شناسایی به موقع را احیا کرد، به ناچار باید برای خروج ترامپ جریمه بپرداخت.
اگر ایران به محدودیتها و شفافیت غنیسازی ذیل برجام بازگردد، امنیت منطقه ای و جهانی به بهترین وجه تامین خواهد شد. در حالی که در جهان جایگزین ممکن است ترجیح داده شود که ایران اصلاً مواد هسته ای نداشته باشد، تأیید آژانس بین المللی اتمی مبنی بر اینکه تمام مواد هسته ای ایران در مسیر صلح آمیز استفاده میشود ارزش پذیرش مصالحه در متن نهایی اتحادیه اروپا را دارد.