عصر ایران؛ سروش بامداد - روابط عمومی شبکۀ 4 سیمای جمهوری اسلامی ایران در بیانیهای از سخنان «احمد جهان بزرگی» در برنامۀ «زاویه»، تبری جسته و آن را بر خلاف رویۀ این برنامه و مخالف صریح سخنان رهبری دایر بر حفظ حرمت مسؤولین نظام دانسته است.
در این بیانیه اظهار امیدواری شده «دیگر شاهد چنین رفتارهایی از سوی میهمانان نباشیم» و در عین این که از عذرخواهی خودداری شده مسؤولیت اظهار نظر میهمانان در برنامه های زنده را متوجه خود آنها اعلام کرده است.
داستان، مربوط به سخنان فردی است نه چندان سرشناس به نام احمد جهانبزرگی که با عنوان «عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی» معرفی شد و در این برنامه گفت: «مسؤولی مینشیند خانه و ممکن است پای منقل باشد و سر نمیزند به این طرف و آن طرف و حتی وزرایش نمیتوانند با او ملاقات کنند» که توهینی آشکار به شخص رییس جمهوری تلقی شده و معاون اطلاع رسانی دفتر رییس جمهوری آن را یک «افتضاح شرمآور» و «ابتذال در صدا و سیما» دانسته است.
احمد جهانبزرگی همچنین گفته است «یکی از مسؤولان گفته بود در کودکی شیر خر خورده بود وگرنه وارد سیاست نمیشد. خیلی از مسؤولین ما انگار از این شیر خوردهاند.»
در اینجا هم اشاره او به عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت اصلاحات است که این سخن را در ترجیح فرهنگ بر سیاست و به طعنه بر زبان آورده بود. جهان بزرگی اما در سال 99 چگونه به یاد کسی افتاده که 20 سال قبل و در سال 79 استعفا کرده بود و بر اساس حرفی از او چگونه دیگران را متهم میکند و مگر نظام یک مجموعه نیست؟ چطور دیگر بهرهمندان از بودجه همه مبرایند و اجرایی ها گنهکار؟ اتفاقا مردم عادی در انتقادات خود تفکیک نمیکنند و تفکیک کار امثال جهانبزرگی است.
منظور امثال جهانبزرگی این است که هر عیب که هست از اجراست حال آن که اگر همین حالا بودجۀ نهاد متبوع خود او را مثلا به ادارۀ تئاتر بدهند بچههای بیکار شده تئاتر این همه در کرونا در مضیقه نخواهند بود و مهمترین انتقاد به دولت این است که چرا حامیان خود را رها کرده و درصدد جلب رضایت کسانی برآمده که شب و روز فحش شان میدهند؟
به بهانۀ این ماجرا 10 نکته را میتوان یادآور شد:
1. چون فردی که این الفاظ را به کار برده هم معمم است هم منسوب به نهادی که خود را علمی و پژوهشی میداند میتوان گفت این قدر سخیف، این قدر سبک و این قدر جلف سخن گفتن وهن روحانیتی است که لباس آن را میپوشد و وهن نهادی که در آن درس میدهد و وهن شبکهای که قرار بود آدم های علمی بیاورد نه هتاک. مجموعه صدا و سیما سالی 2800 میلیارد تومان از پول این مردم بودجه میگیرد و تریبون را به کسانی سپرده که غالبا نه وزن علمی دارند نه وزن سیاسی و نه اجتماعی.
این که گوینده به عنوان عضو هیأت علمی یک پژوهشگاه معرفی شده هم نشان میدهد نه تنها سطح صدا و سیما نازل شده که چنین افرادی را دعوت میکند که سطح پژوهشگاههای ما هم چقدر باید تنزل کرده باشد که اعضای هیأت علمی آنان چنین سخن بگویند. کدام استاد شناخته شده و آکادمیکی را سراغ دارید چنین ادبیات سخیف و جلفی داشته باشد؟ ظاهرا انقلاب فرهنگی مورد نظر آقایان به ثمر نشسته است!
جدای اینها سابق بر این روحانیون هوای هم را داشتند. اگر در مجلسی یک روحانی وارد میشد فرد بالای منبر به او احترام میگذاشت. حالا یک روحانی در تلویزیون به روحانی دیگر میگوید پای منقلی! کاری ندارم که حسن روحانی رییس جمهوری است اما در اسم و رسم که روحانی است. تلویزیون من و تو مسخره کند قابل فهم است چون برای آنها شیخ حسن روحانی و شیخ احمد جهان بزرگی تفاوتی ندارند. خودتان اما چرا ملاحظه خودتان را ندارید؟ به تعبیر مرحوم امام خمینی اَینَ تذهبون؟!
مجلس انقلابی دوست دارد صدا و سیما بر شبکه های اجتماعی نظارت کند ولی صدا و سیما با تولید چنین برنامههای فاخری برای ایران اینترنشنال و تلویزیون من و تو محتوا تولید میکند چون میتوانند بارها پخش کنند و ساعت ها به آن بخندند.
2. شبکۀ چهار خود را شبکۀ فرهیختگان میخواند. این شخص اما کدام فرهیختگی را از خود بروز داد و چرا مجری به او نمیگوید مؤدب باش؟ چطور وقتی که میهمانی در شب یلدا سفارش کند برای خارج شدن از فشار کرونا و خانه نشینی در همان خانه هم از حرکات بدنی و رقص غافل نشوند، خانم مجری مؤاخذه و گویا ممنوعالتصویر میشود که چرا سکوت کردی و به میهمان نگفتی ارکان عرش از این سخن تو به لرزه درآمد ولی اینجا توبیخی در کار نیست؟
3. تصور کنیم میهمان علیه مقامی دیگر این لحن را به کار میبرد. آیا باز هم واکنش صدا و سیما این گونه بود؟ یا آقای علی عسگری شخصا عذرخواهی میکرد؟ نه یک بار که ده بار شاید!
4. مطابق قانون اساسی رییس جمهوری عالی ترین مقام رسمی کشور پس از رهبری است. شگفتی یا قبح ماجرا اما به خاطر این جایگاه نیست. چرا که از ریس جمهوری هم باید انتقاد شود. چندان که ما هم نقد میکنیم. نقد اما چه کار به این الفاظ سخیف دارد؟ کار رسانه نقد است منتها مگر صدا و سیمای «جمهوری اسلامی ایران» نیست؟ مگر او رییس همین «جمهوری اسلامی ایران» نیست؟
ضمن این که با سابقهای که سراغ داریم به صدا و سیما نمیآید که ژست نقد بگیرد. اگر واقعا تریبون آزاد در اختیار افراد گذاشته اند همانگونه که این فرد اجازه دارد دیگران هم اجازه داشته باشند. نه این که توهین به رییس جمهوری آزادِ آزادِ آزاد باشد و بر دیگران نتوان خردهای گرفت.
یک بار مهران مدیری صریحا گفت اگر در «دورهمی» تنها به دولت طعنه میزند به خاطر آن است که سراغ جاهای دیگر نمیتواند برود. البته میزان درک و ادب مهران مدیریِ شومن و کمدین با میهمان شبکه فرهیختگان قابل قیاس نیست.
5. بخشی از مشکل البته به خاطر آن است که صدا وسیما تماما حکومتی است. در حالی که یکی دو شبکۀ رسمی کافی است و بقیه را باید واگذار کنند. منتها نه تنها این کار را نمیکنند بلکه میخواهند بر محتوای شبکه های اجتماعی هم نظارت کنند! آن قدر این رسانه را بزرگ و حجیم کرده اند که ناچارند آنتن را با هر برنامه بی کیفیتی پر کنند.
بودجه 2800 میلیارد تومانی و هزینۀ آگهی و کمک ها نمیگذارد دست از این انحصار ویرانگر بردارند.
6. بخش دیگری از مشکل ناشی از این است که نگاه سیاسی و ایدیولوژیک چنان غلبه کرده که از مجریان توانا تهی شده است. مجری اگر توانا و باسواد باشد اولا هر کسی را دعوت نمیکند، ثانیا برنامه را اداره میکند و در مواردی از این دست به میانۀ بحث میدود و از میهمان میخواهد مؤدب باشد.
7. در سخنان این فرد بوی تحقیر استشمام می شود. برخی از چهره های اصول گرا به مردان اجرایی به چشم پیشکار و تدارکاتچی و نوکر خود نگاه می کنند. نمی شود که از بام تا شام در مذمت استکبار سخن بگوییم و خودمان از موضع تحقیر دیگران سخن بگوییم. چرا این قدر سطح بحث سیاسی را نازل کرده اند؟ سیاسیون بی ادب شده اند یا بی ادبان در غیاب صاحب نظران سیاست و رسانه رسمی را در اختیار گرفتهاند؟
8. این هم جالب است که نشریۀ مکتوب با هزار نسخه تیراژ مسؤول تمام مندرجات خود باشد و مدیر مسؤول ناچار از سانسور شود و صدا وسیما خود را در قبال نظرات میهمانان مسؤول نداند.
این اتفاق شاید به خاطر این باشد که برای اداره صدا وسیما هنوز قانونی تدوین نشده است.
9. به نظر می رسد اصول گرایی رادیکال ایرانی از نارضایتی ها دچار بدفهمی شده و خیال می کنند اگر صدای مردم از تورم و گرانی و انزوا درآمده عاشق چشم و ابروی آنها شده اند حال آن که میزان مشارکت در انتخابات دوم اسفند 98 وزن اجتماعی آنان را نشان داد.
10. با همۀ این احوال نیاز به شکایت نیست. پاسخ روحانی باید استفاده از فرصت 100 روزۀ پیش رو برای احیای برجام و امیدآفرینی به خاطر خروج ترامپ باشد. در این 100 روز نباید از متن غافل باشد و به حواشی بپردازد.
این یادآوری هم خالی از لطف نیست که این ویدیو را رییس صدا و سیما به حساب پربیننده بودن شبکۀ کم بیننده نگذارد. اگر در تلگرام و واتس اپ و سایتها بازنشر نمیشد هرگز این قدر دیده نمیشد و بازتاب نداشت.
---------------------------------
بیشتر بخوانید/ ببینید: