ایران به عنوان یکی از بزرگترین دارنده ذخایر گاز جهان، توسعه میدانهای گازی را با تمرکز بر توسعه پارس جنوبی از سال ۱۳۷۷ آغاز کرده و سال گذشته موفق به برداشت روزانه بیش از یک میلیارد مترمکعب گاز از ذخایر خود شده است و به همین دلیل در عین توسعه روزافزون گازرسانی شهری و روستایی و تامین گاز مصرف کنندگان داخلی، به تمامی تعهدات بینالمللی خود در قبال صادرات گاز عمل نمود که درآمدهای آن طبق قراردادهای جاری، وصول شد.
تجارت گاز صرفاً شامل صادرات گاز تولیدی کشور نیست، بلکه ترانزیت مستقیم و یا سوآپ گاز سایر عرضهکنندگان با استفاده از تاسیسات موجود، از جمله پتانسیلهای قابل توجه برای نقش آفرینی در بازار گاز است. از همین رو در دولت سیزدهم، این راهبرد نه بهزعم نویسنده گزارش «رقیب تراشی»، بلکه به منظور تقویت جایگاه ایران در بازار گاز منطقهای مورد توجه قرار گرفته و بر همین اساس تاکنون قراردادهایی برای ترانزیت و سوآپ منعقد شده است و از این ظرفیت برای توسعه نقش آفرینی در تجارت گاز استفاده شده است،
موضوعی که در دولت قبل متروک و متوقف شده و دست ایران را از این حیث بسته بود. وزارت نفت در دولت سیزدهم با اعمال دهک بندی مصرف و تعیین مشوق برای مصرف کنندگانی که مطابق الگوی بهینه مصرف میکنند و همچنین اعمال جرایم برای مصرف کنندگان مسرف، تلاش میکند تا به تدریج فرهنگ مصرف داخلی را مطابق الگوهای بهینه، تعدیل کند. از سوی دیگر نیز با بسیج تمامی امکانات و بهرهمندی از توان داخلی و بدون معطل ماندن برای «رفع تحریم» فعالیتهای توسعهای به منظور افزایش تولید گاز را کلید زده است.
در همین راستا، با پایان لوله گذاری زیردریایی فاز ۱۱ پارس جنوبی ظرف روزهای گذشته، تولید از این میدان تا پایان سال برنامهریزی شده است و برای توسعه سایر میادین نیز تفاهمنامههای امضا و مذاکرات قراردادی را مطابق رویه بینالمللی پیش میبرد.
بر اساس منطق اقتصادی و بدیهی بازاریابی گاز اولویت نخست ایران پس از تامین نیازهای داخلی، برای حضور در بازارهای گاز، صادرات به کشورهای همسایه و مقاصد نزدیک است.
در حال حاضر قرارداد صادرات گاز به ترکیه و عراق و همچنین قرارداد سوآپ گاز ترکمنستان و آذربایجان عملیاتی است. با توجه به گران بودن و در دسترس نبودن تکنولوژی ال ان جی به منظور صادرات گاز به مقاصد دوردست، حضور در بازارهای دوردست فعلاً اولویت صادرات اصلی گاز محسوب نمیشود و صادرات با خط لوله به کشورهای منطقه در اولویت است.
بنابراین اطلاق «دست خالی ایران از بازارهای جهانی گاز» یا ناشی از عدم اشراف به سازوکارهای بازار جهانی گاز و ندیدن واقعیت است و یا اینکه به هر جهت باید به دولت سیزدهم بتازند که چرا ظرف کمتر از یک سال نتوانسته ایران را جزو ۱۰ صادرکننده بزرگ گاز جهان کند.
وزارت نفت در دولت سیزدهم به فکر «حماسه سرایی» و دستاوردسازی نیست، تمام تلاش مدیران و کارکنان خدوم صنعت نفت، تامین نیازهای کشور به انرژی و کسب درآمد و قدرت بینالمللی برای جمهوری اسلامی است.
با این نگاه جهادی بود که از زمستان سرد سال گذشته بدون قطع گاز عبور کردیم، صادرات نفت و درآمدهای نفتی کشور افزایش یافت، برای سرمایهگذاری در پالایشگاههای فرا سرزمینی توافق شد، قفل ۵ سال مبادلات گازی با ترکمنستان و دیگر کشورهای منطقه در کمتر از ۵ ماه شکسته شد، مطالبات معوق نفتی و گازی وصول شد و در دشوارترین شرایط تحریمی برای میلیاردها دلار سرمایهگذاری داخلی و خارجی، مذاکره و توافق شد که گزارش این فعالیتها و توفیقات امیدآفرین به پیشگاه ملت سرفراز ایران عرضه شده است.