یعنی به بهانهی اینکه برجام راهحل نهایی و چاره تام رهایی از مخمصه امروزمان نیست، باید از آن روی برگردانیم و آدرس فربگی نقدینگی را بدهیم؟ خب مگر غیر از این است که با تنگ شدن کانال ورود ارز به کشور، معادل ارزی که به کشور نمیآید و پشتوانه نمیشود، دولت ریال چاپ میکند و به جامعه میفروشد و تزریق میکند؟ که همین، یعنی نقدینگی فسادآور. یعنی همان دغدغه اصلی سعید لیلاز که بارها بیان کرده است و اخیرا دیگر طوری گفته که گویی، از برجام برگردیم و فقط به نقدینگی و رشد و انتشارش برسیم. اتصال به برجام را هم نوعی شوخی دانسته است.
از کجا به این کنترل برسیم؟ از خلوتی دکان ارزی؟ از عسرت دورهای که عملا کالای سرمایهای و واسطهای وارد کشور نمیشود و حوزه عمران در کشور تعطیل شده است؟ لیلاز تا پیش از این به دقیق و صریح سخن گفتن معروف بود. اقتصاددانی بود که با فهم خوب از تاریخ و سیاست تحلیلهایی بدیع و شنیدنی ارائه میداد، مانند یادداشت ماندگار مجاهدین روز شنبهاش در سال ۹۲. اما چه شده که حالا ضدبرجام شده است؟ قطعا برجام تنها منجی امروز ایران نیست. اینکه خیال خام است.
اصلا چه کسی این را گفته که با پذیرش برجام ایران بهشت میشود؟ اما دو قدم یا چهار تا از این وضعیت بالاتر میآییم و مسیر برای اصلاحات عمیقتر فراهم میشود. فهم این خیلی چیز سختی نیست که از سعید لیلاز برنیاید. مخالفین برجام و دولتیهای امروز هم به این نتیجه رسیدهاند. در ادامه مصاحبه ایشان با اعتماد میشنویم که امنیت از لوله توپ میآید. گویا آقای لیلاز که اتفاقا شورویشناسی قهار است یادشان رفته است نظامی که اتفاقا قویترین زیرساختهای نظامی و امنیتی را برای بقای خود مهیا کرده بود اما از اقتصاد و مشارکت سیاسی مردمش غافل شده بود، سرنوشتش به کجا کشید.
سیستمی که فقط به توپ و تشر تکیه کرد. در جادهای اتفاقا معکوس، مگر چین که وارد منازعات نظامی نمیشود و رویکرد امنیتی به روابطش با دنیا ندارد و اقتصاد را پیشران امنیت ملیاش کرده است، به ناکجاآبادی شنزار رسیده است؟ سوئد، دانمارک، فنلاند، مالزی، امارات و برزیل و دهها نمونه دیگر است که ثابت میکند امنیت از توپ و تشر فقط نمیآید و تکیه صرف بر آن، اتفاقا ضدامنیت است.
اصولا این نگاه به مقوله امنیت ملی نگاهی برآمده از دوران جنگ سرد است که یک طرف آن جنگ و درگیریست، به خاطر همین نگاه بازنده شد. روزگارمان مانند رمان جنزدگان داستایوفسکی شده است. هر حرفی و هر سخنی از مدار خود خارج شده است و آدمها در لباسها و نقشهایی فرو میروند که تا دیروز آنطور نبودند و پرهیز میکردند…
* منتشر شده در روزنامه هم میهن/ ۲۷ مرداد ۱۴۰۱