به گزارش خبر گزاری صدا و سیما این کتاب داستان زندگی شهید ابوالفضل مهدیار خلبان نیروی هوایی ارتش میپردازد. ماجرای کتاب با خودگوییهای ذهنی تیمساری مسن شروع میشود که پیش از این نویسنده او را در کتاب «بینام پدر» معرفی کرده است. این بار تیمسار از طرف آمریکا مأمور شده تا کودتایی را برای ساقط کردن جمهوری اسلامی انجام دهد. این تیمسار، فردی سرمایهدار است و معتاد قمار. او در خواستگاری دختر یک ملاک قدیمی به نام حاج مقدس شکست خورده است.
با دیدن نوه حاج مقدس که خلبان است، طعم تلخ این شکست درون تیمسار زنده میشود. او خیال میکند که اگر آن روز از حاج مقدس بازی را برده بود، حالا این خلبان موفق به او تعلق داشت؛ بنابراین تلاش میکند ابوالفضل را از حاج مقدس پس بگیرد و پسر خودش بکند. تیمسار قرار است در کودتای نقاب با خلبانها به تهران پرواز کرده و منزل حضرت امام خمینی را بمباران کنند.
نویسنده با استفاده از کشمکش و تلاشهای تیمسار همراه دیگر شخصیتهای داستان، رمانی جذاب و خواندنی خلق کرده است.
سیدمیثم موسویان پیش از این انتشار کتاب «بینام پدر» را در پرونده ادبی خود دارد کتابی که جوایز متعددی از جمله در جشنوارههای قلم زرین، جلال آل احمد، کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، شهید اندرزگو و... را برای خود کسب کرده است.