به گزارش همشهری آنلاین، طالبان ماهها تلاش کرده بود تا مجاهد را به زیر چتر حکومت خود بازگرداند زیرا نگران نفوذ او در میان شیعیان هزارهای بود که مشتاق شورش علیه طالبان بودند؛ جنبشی که سالها شیعیان را تعقیب، سرکوب و به قتل رسانده است. مولوی مهدی اعلام کرده بود که بهدنبال ایجاد حکومتی فراگیر در افغانستان است که حق دختران، زنان و شیعیان را به رسمیت بشناسد. قیام ولایت سرپل حدود ۲.۵ماه پیش آغاز شد و آخرین درگیری بود که در آن گروهی کوچک، طالبان تا بن دندان مسلح را به چالش میکشید. این قیام یادآور آن است که افغانستان با گذشت حدود ۳دهه از آغاز حکومت اول طالبان تا به امروز، هنوز نتوانسته از دور باطل خشونت، خونریزی و درگیریهای مسلحانه رهایی یابد.
مقامات طالبان برای نمایش توانایی خود در تامین امنیت، تلاش کردهاند هرگونه قیامی را در افغانستان کماهمیت جلوه دهند. نباید فراموش کرد که هیچیک از گروههایی که تاکنون علیه طالبان دست به مقاومت زدهاند، نتوانستهاند تهدیدی جدی برای حکومت طالبان ایجاد کنند زیرا این گروهها کمبودهای شدید تسلیحاتی و مالی دارند و تاکنون نتوانستهاند توجه هیچ دولت خارجیای را برای دریافت کمک بهخود جلب کنند. با وجود این، طالبان با هدف از بین بردن کوچکترین آثار مقاومت، واکنشی بیرحمانه به این گروهها نشان میدهد.
براساس گزارشهای دیدهبان حقوق بشر و عفو بینالملل، حکومت طالبان طی این مدت نیروهای اسیرشده را اعدام صحرایی کرده و ساکنان مناطقی که بهگفته آنها حامی نیروهای مخالف هستند را شکنجه کردهاند. این سرکوبها یکی از نشانههایی است که ثابت میکند این حکومت مانند حکومت اول طالبان برای سرکوب مخالفان از زور و ارعاب استفاده میکند. همزمان اما این تاکتیکهای بیرحمانه، خطر ضدیت افغانهایی که از اقتصاد فروپاشیده کشور و بازگشت مقررات سختگیرانه و تندرویهای طالبان بهشدت ناراضی هستند را هم بهدنبال دارد.
جرقههای یک قیام
کمی بیش از ۲.۵ماه پیش بود که مهدی مجاهد بخشی از ولایت سرپل به نام بلخاب واقع در شمال افغانستان را تحت کنترل خود گرفت و نیروهای طالبان را وادار کرد برای پس گرفتن این منطقه در امتداد مرزهای منطقه تجمع کنند. بیش از ۴۰هزار نفر از ساکنان این منطقه را هزارههای افغانستان تشکیل میدهند؛ اقلیتی متشکل از شیعیان که طالبان طی حکومت اول خود هزاران نفر از آنها را قتلعام کرده است. مجاهد ۳۳ساله، در زندان حکومت پیشین افغانستان با شماری از نیروهای ارشد طالبان آشنا شد و در میان آنها متحدانی علیه فساد دولت یافت. همین موضوع باعث پیوستن او به طالبان شد.
طالبان همیشه از مولوی مهدی هزاره بهعنوان عنصری تبلیغاتی برای نمایش فراگیری جنبش خود که عمدتا یک جنبش پشتون است در میان تمام قومیتهای افغانستان استفاده میکرد اما پس از آغاز حکومت، اختلافات شروع شد. عدهای معتقدند او بر سر درآمد معادن زغالسنگ پرسود بلخ از طالبان جدا شد. خود او اما میگفت که اختلافات او با طالبان بر سر نوع رفتار طالبها با هزارهها بوده است. با این همه، برای بسیاری از طرفداران مجاهد، انگیزههای او اهمیتی نداشت. آنها فقط بهدنبال مبارزه با طالبان بودند. بیشتر نیروهای مولوی مهدی مردانی بودند که در دهههای۶۰ یا ۷۰ زندگی تشکیل داده بودند و اعضای سابق پلیس، سربازان و کهنه سربازان سابق بودند؛ مردانی که تمام زندگی خود را صرف جنگ با شوروی و پس از آن با طالبان کرده بودند.
نبرد بلخاب
حمله نیروهای طالب به مواضع نیروهای مولوی مهدی بیش از ۱.۵ماه پیش آغاز شد. هزاران نفر از نیروهای طالب در این یورش به نیروهای مجاهد در کوهستان «قُمکتل» یورش بردند. هلیکوپترهای ارتش افغانستان هم که اکنون در اختیار طالبان هستند، این نیروها را از آسمان هدف قرار دادند. در ابتدا نیروهای مجاهد تصور میکردند شناختشان از منطقه کوهستانی صعبالعبور و پیچیده موجب برتری آنها نسبت به طالبان خواهد شد اما طالبها هم بیکار ننشستند و از محلیها برای یافتن مسیرهای کمتر شناخته شده جهت دور زدن نیروهای مجاهد استفاده کردند. به این ترتیب، نیروهای مولوی مهدی توسط طالبها محاصره شدند و نبرد نابرابر بهمدت ۲روز ادامه یافت. طالبان با ارسال خودروهای زرهی مناطق تحت کنترل مجاهد را پس گرفت و نیروهای مجاهد در نهایت تسلیم شدند تا جدیدترین قیام مسلحانه علیه طالبان با شکست به پایان برسد.
اگرچه در ابتدا تصور مخالفان طالبان بر این بود که مولوی مهدی که موفق به فرار شده، بار دیگر بازخواهد گشت و قیامی دیگر ترتیب خواهد داد، اما هفته گذشته، قیام او برای همیشه به پایان رسید. عنایتالله خوارزمی، سخنگوی وزارت دفاع طالبان کشته شدن مهدی مجاهد را تأیید کرده است؛ درحالیکه گفته میشود همراهان دیگر او همچنان متواری هستند.