شتاب گرفتن رمزارزها و به طور مشخص، بیتکوین، سبب شده تا برای بسیاری از افراد، در رابطه با چیستی، نحوه شکلگیری، پشتوانه پولی و نحوه مبادله این پولها، دچار ابهامات و شگفتی شوند. درگیری بانکهای مرکزی دنیا با این پولهای غیر دولتی هم، باعث شده که عدم قطعیت بسیاری را در این زمینه به سرمایهگذاران تزریق کند. فرزین رحیمی زنوز، پژوهشگر اقتصاد سیاسی کارشناس آیندهپژوهی، در گفتوگو با گسترش نیوز، در ارتباط با ابعاد مختلف این پدیده جدید بازارهای بینالمللی نکات مهمی را مورد اشاره قرار داده است:
در واقع ارزهای دیجیتال، حقانیت خود را به وایتپیپرهایی گره زدهاند که در حکم بیانیه استقلال شهروندان از دولتها، دستکم به لحاظ مالی است.
بر این مبنا، به باور بنده پشتوانه اساسی کریپتوکارنسیها، آزادی نهفته شده در دستیابی و مبادله آنهاست. پولهایی که برای بدست آوردنشان نیازی به مجوزهای دولتی نیست؛ برای خرج کردنشان هیچ صورتحسابی به سازمانهای مالیاتگیر ارسال نمیشود؛ تبادل با این پولها، مرزهای سیاسی را کمرنگ و افراد را از محدودیتهای نقل و انتقال داراییهایشان رهانیده است. به عبارتی، تمامی عناصری که منجر به بیاعتمادی به اسکناسهای دولتی شده است، به عنوان نقاط قوت رمزارزها قلمداد میشود و به نظر میرسد سازندگان رمزارزها و دارندگان عمده آنها، دلسوزی بسیاری بیشتری نسبت به رهبران کشورهای جهان در قبال پولهای ملی خود دارند. فیالواقع، همین ماهیت خصوصی بودن پولهای دیجیتالی، برگ برندهای است که به ستوهآمدگان از بازیهای بانکهای مرکزی را تفوق بخشیده است.
قضاوت در این رابطه سخت است. اینکه افق دید ما معطوف به چند سال یا چند دهه دیگر باشد، در پاسخ ما به این سوال بسیار تأثیرگذار است. با این حال میتوان با قطعیت گفت که در صورت تداوم روند موجود ( خلق اعتبار و چاپ افسارگسیخته اسکناسهای دولتی و همچنین عدم بروز مشکلات محاسباتی و نرمافزاری در صیانت و مبادله ارزهای دیجیتال) جهان آینده جایی برای پولهای دولتی نخواهد داشت و همان گونه که مبادله با الوار و چرم، جای خود را به سکههای نقره و مس داد، هیچ بعید نیست که حسابهای بانکی افراد که امروزه مبین میزان دارندگی ایشان از اسکناسهای دولتی است، جای خود را به کیف پولهایی بدهد که از گزند مزاحمتهای نهادهای مختلف در امان باشند. با این همه، به باور بنده نمیتوان رشد ارزش این رمزارزها را بیانتها قلمداد کرد. همانطور که طلا، و نه فقط طلا، بلکه تمامی کالاهای قابل مبادله در این جهان، ارزش نسبیای با یکدیگر دارند، کریپتوها نیز به مثابه کالاهایی نوظهور، در نقطهای به تعادل نسبی با سایر داراییها خواهند رسید و از شدت نوسانی آنها کاسته خواهد شد. در ماههای اخیر، ارزش بازار ارزهای دیجیتال رشد سرسامآوری را تجربه کرده و با سرعت بسیار زیادی خود را به ارزش مجموع خزانه طلای کشورها نزدیک میکند و این ابهام را ایجاد میکند که آیا رمزارزها، با این سازوکار خلق و مبادله، واقعاً تا بدین حد ارزشمند هستند؟ ای بسا ما اکنون در پیک قیمتی این بازار قرارداد ایستادهایم و شاید برعکس، در آستانه سقوط جایگاه فاخر طلا قرار داریم. فراموش نکنیم، پاسخ این معما نزد همگان و البته پیش هیچ کس نیست. به عبارتی، بازار آزاد تنها کاشف ارزش و قیمت تعادلی کریپتوکارنسیها در گذر زمان خواهد بود.