حادثه تروریستی بغداد و برنامه‌های جدید برای بی‌ثبات‌سازی منطقه

خبرگزاری میزان -  بنا به اعلام نورنیوز ، صبح روز پنجشنبه دو تروریست انتحاری تحت تعقیب نیرو‌های امنیتی، در منطقه الباب الشرقی بغداد خود رامیان مردم عادی منفجر کردند که منجر به شهادت و زخمی شدن شماری از شهروندان شد.

«حسن التمیمی» وزیر بهداشت عراق آمار تلفات دو انفجار تروریستی مذکور را که روز جمعه سوم بهمن ماه داعش مسئولیت آن را رسما پذیرفت، ۳۲ شهید و ۱۱۰ مجروح اعلام کرد.

در پی این حادثه، دفتر حضرت آیةالله سیستانی مرجعیت عالی عراق با صدور بیانیه‌ای ضمن تسلیت به مردم و خانواده شهدا از نیرو‌های امنیتی خواست تلاش‌های خود را در راه حفظ امنیت و خنثی‌سازی طرح‌های دشمنان شدت ببخشند.

مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق بلافاصله پس از این حادثه با تشکیل نشست امنیتی فوق‌العاده ضمن اعلام حالت آماده‌باش و تاکید بر انجام اقدامات لازم میدانی، دستور داد تا تغییراتی در دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی مسئول انجام و فورا تحقیقات درباره علل وقوع این دو انفجار آغاز شود.

تغییرات الکاظمی در رده‌های مختلف فرماندهی سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی که برخی آن را به «زلزله در ساختار سرویس‌های امنیتی عراق» تعبیر کردند از این قرار بود: عزل سرلشکر «عامر صدام» معاون وزیر کشور در امور اطلاعات و انتصاب سرلشکر «احمد ابو رغیف» به جای او، برکناری «عبدالکریم عبد فاضل» (ابوعلی البصری) مدیرکل اطلاعات و مبارزه با تروریسم در وزارت کشور و انتصاب «حمید الشطری» به جای او، انتقال «قیس المحمداوی» فرمانده عملیات بغداد به وزارت دفاع و تعیین سرلشکر «احمد سلیم» به جای او، برکناری «سرلشکر جعفر البطاط» فرمانده پلیس فدرال و تعیین سرلشکر «رائد شاکر جودت» به جای او و برکناری سرلشکر «باسم مجید» مدیر بخش اطلاعات و امنیت عملیات بغداد.

این حادثه تروریستی واکنش‌های زیادی را نیز در پی داشت. «برهم صالح» رئیس جمهوری عراق، «محمد الحلبوسی» رئیس پارلمان، «فواد حسین» وزیر خارجه، «فالح الفیاض» رئیس سازمان الحشد الشعبی و «سید عمار الحکیم» رهبر جریان حکمت از جمله شخصیت‌های داخلی بودند که این حادثه را محکوم کردند.

«ایرج مسجدی» سفیر ایران، حزب الله لبنان، «مارتین هوث» سفیر اتحادیه اروپا، «اولریک شانون» سفیر کانادا، «فاتح یلدیز» سفیر ترکیه، «احمد ابوالغیط» دبیرکل اتحادیه عرب، «عادل العسومی» رئیس پارلمان کشور‌های عربی، وزارت خارجه مصر، اردن، هیات سازمان ملل متحد در عراق و وزارت خارجه قطر نیز این حادثه را محکوم کردند.

سفارت آمریکا و وزارت خارجه عربستان نیز در حالی این حادثه تروریستی را محکوم کرده‌اند که داعش به عنوان مسئول این عملیات، بنابر اعتراف خود آمریکایی‌ها مولود آن‌ها بوده و آل‌سعود نیز مسئولیت تامین مالی آن‌ها را به عهده داشته است.

دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا در مناظرات انتخاباتی ۲۰۱۶ مستند به ادعا‌های هیلاری کلینتون در کتاب خاطراتش، دولت آمریکا را موسس و حامی داعش عنوان کرد.

آمریکا پس از آغاز دومینوی انقلاب‌های عربی در سال ۲۰۱۱ به دلیل نگرانی‌های امنیتی که رژیم صهیونیستی و دیکتاتور‌های دست‌نشانده عربی را تهدید می‌کرد، اقدام به تاسیس و پشتیبانی گروه‌های تروریستی تکفیری از جمله داعش کرد.

به دلیل سرمایه‌گذاری جدی محور غربی، سعودی، صهیونیستی برای بهره‌گیری ابزاری از گروه‌های تروریستی تکفیری، هم زمان تلاش وافری برای محدودسازی و از میان برداشتن ظرفیت‌های بالقوه و بالفعلی که امکان مقابله با این جریان دست نشانده را داشتند به عمل آمد.

از زمان ظهور تروریسم تکفیری در منطقه، نقش بی‌بدیل جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت در مقابله جدی و تاثیرگذار با گروه‌های تروریستی تکفیری به ویژه داعش و فرماندهی و هدایت مجموعه نیرو‌های ضد تروریسم در عراق، سوریه، لبنان و افغانستان از سوی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس یکی از اصلی‌ترین عوامل بازدارنده در مسیر تحقق اهداف محور حامی تروریسم بوده است.

ترور فرماندهان ارشد ضد تروریسم از سوی آمریکا و تحریم افرادی، چون «فالح الفیاض» رئیس سازمان حشد و «ابو فدک المحمداوی» جانشین ابومهدی بدون شک باید در چارچوب حمایت از تروریسم تکفیری و از میان برداشتن عوامل مضمحل کننده این جریان در متطقه مورد توجه و بررسی قرار بگیرد.

به عبارت دقیق‌تر؛ چنانچه برآورد‌های اتاق فکر‌های جنگ‌طلب ضدایرانی مانند «FDD» نشان می‌داد، اگر هوش‌مندی و توان‌مندی محور مقاومت و فرماندهان آن نبود، سناریوی آمریکایی ـ صهیونیستی برای تجزیه منطقه و تامین کامل امنیت اسرائیل بدون هیچ دردسری تحقق می‌یافت، بر همین اساس با فشار صهیونیست‌ها و سران سعودی و امارات، ترامپ مجاب به ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس شد.

از سوی دیگر؛ نقش ویژه نیروی زبده‌ای، چون الحشد الشعبی در حذف سایه شوم داعش از سر مردم عراق و برقراری امنیت در این کشور موجب شده طی سال‌های گذشته آمریکا با حربه‌های مختلفی، چون اختلاف‌افکنی و عملیات روانی برای بدنام کردن حشد، حمله به مواضع نظامی آنها، تحریک سیاسیون برای برخورد با حشد و استفاده از جریانات نفوذی در درون این سازمان مردمی، اقدام به مقابله با آن کند.

در واقع آمریکا مهمترین مانع خود برای تداوم حضور نظامی در عراق را محور مقاومت و گروه‌هایی، چون الحشد الشعبی می‌داند و آل‌سعود و رژیم صهیونیستی نیز انگیزه‌های زیادی برای بقای آمریکا در منطقه و نابودی گروه‌های مقاومت در سایه تشدید ناآرامی‌ها دارند، لذا بدیهی است که تمام تلاش خود را برای روحیه دادن به عناصر باقی‌مانده داعش و بازسازی مجدد آن‌ها به کار بگیرند.

اکنون و در آستانه جلوس دموکرات‌ها در کاخ سفید، بازسازی داعش و ناامن‌سازی و بی‌ثبات‌سازی مجدد عراق، هم زمان با تضعیف حشد کلید خورده تا پروژه آمریکایی‌ها برای تداوم حضور در عراق به ویژه برای تاثیرگذاری بر انتخابات آتی این کشور تکمیل شود.

باید توجه داشت که چنانچه سابقه دموکرات‌ها نشان می‌دهد، عطش حضور آن‌ها در غرب آسیا کمتر از جمهوری‌خواهان نیست.

انفجار‌های اخیر بغداد و افزایش تحرک رژیم صهیونیستی در ضربه زدن به مواضع ارتش سوریه و نیرو‌های ضد تروریسم در این کشور، به طور قطع در چارچوب راهبرد واحد تقویت جریان تروریسم تکفیری و تلاش برای پیگیری برنامه‌های جدید بر مبنای بی‌ثبات‌سازی و ایجاد شکاف‌های امنیتی جدید صورت می‌گیرد و نیازمند افزایش هوشیاری کشور‌ها و گروه‌های حاضر در خط اول مقابله با تروریسم است.