روی صحبت با کسانی است که فرهنگ استفاده از مترو را ندارند. روزانه، افراد زیادی از این وسیله استفاده میکنند. با ظاهر و البته بوی متفاوت. بوی بد، آن دسته از مردم آزاریها به حساب میآید که حال مسافران را بهم میزند.
مترو، وسیله انتخابی خیلی از افراد برای جا به جایی است که هر روز شاهد اتفاقاتی عجیب در آن هستیم. برخی مسافران گویا علاقه به استحمام ندارند و بوی بدنشان تمام واگن را پر میکند. دستشان را هم که به میله بالاسر خود که میگیرند، بوی بد بیشتر احساس می شود. افرادی که با این وضعیت، وارد واگن ها می شوند، آیا می توان گفت که چیزی از فرهنگ می دانند؟
این رفتار ناپسند به جز خودخواهی نام دیگری نمیتواند داشته باشد. زدن عطر و حتی استحمام کوتاه مدت قبل از خروج از منزل زمان زیادی نمی خواهد که تعداد بسیاری آن را رعایت نمیکنند. با توجه به شلوغی بیش از حد مترو، مجبوریم تا به صورت فشرده وارد واگن ها شویم و با فاصله ای اندک کنار هم بایستیم.. خوب است تا به فرهنگ نظافت شخصی عادت کنیم و قبل از ورود به اماکن عمومی سرپوشیده، از عطر استفاده کرده و به فکر بوی دهانمان باشیم.
یکی دیگر از نشانههای بیفرهنگی در مترو، وارد کردن بار اضافی داخل واگن است. گونیهای بزرگی که به جای حمل با خودرو، در مترو حمل میشوند و توقع دارند مسیر را برایشان باز کنی و به راحتی جای چند مسافر را اشغال میکند. این افراد، مترو را با نیسان وانت اشتباه گرفتهاند و با خودخواهی، دیگران را اذیت میکنند. چندین بار هم مشاهده شده تا با کسانی که به این رفتار واکنش نشان دادند درگیر شده و با بیادبی جواب دادهاند.
واقعا مترو جای حمل بار است؟ کسانی که این کار را انجام میدهند چه فکری میکنند؟ فرهنگ استفاده از وسایل حملونقل عمومی در بین خیلی از افراد هنوز جا نیفتاده است.
عدهای از افراد منتظر برای ورود به واگن ها، انگار ارث پدری خود را از ما میخواهند و برای نشستن بر روی صندلی تمام تلاش خود را برای آسیب رساندن به دیگر مسافران انجام میدهند. آنها هرطور شده و با ضربات مشت و آرنج، اقدام به باز کردن مسیر میکنند که زود تر از دیگران بتوانند روی صندلی بنشینند. در بعضی اوقات، اقدام به هول دادن نفر جلویی میکنند و سعی در کنار زدنش دارند، گویی در یک مسابقه جهانی شرکت کرده و به نفرات اول جایزه میدهند. این حرکات تا کنون درگیریهای بسیاری را بین مسافران ایجاد کرده است. درگیری بر سر جای صندلی. شاید اگر فیلم پیاده و سوار شدن را کسی ببیند، سوژه طنز جالبی میشود و از نگاه دیگر بسیار تاسف بار است. بعد از نشستن بر روی صندلی، نگاه عمیقی به آسیب دیده گان میاندازند و زرنگی خود را به رخ میکشند.
چند سالی از آموختن آداب پیاده و سوار شدن به واگنها میگذرد.« اجازه دهید اول مسافران پیاده شوند سپس شما سوار شوید.» اما گویا روی تعداد بسیاری تاثیر ندارد. هستند کسانی که قبل از پیاده شدن مسافران میخواهند به زور وارد واگن شوند. این رفتار زشت، باعث کندی در جابهجایی، معطل ماندن قطار و گرفتن وقت دیگر مسافران میشود. بسیاری، به واسطه این بیفرهنگی، از پیاده شدن جا میمانند و مجبور هستند در ایستگاه بعد قطار را ترک کنند.
فرار از پرداخت ورودی، یکی دیگر از مسائلی است که تعدادی از همین افراد (بی فرهنگان) رعایت نمیکنند. پشت سر نفر جلویی راه میافتند و هم زمان وارد میشوند. یک فرار از پرداخت هزینه بلیت. این حرکت بارها از کسانی دیده شده که سن بالایی دارند و درواقع باید الگوی فرزند خود باشند. اما با این رفتار زشت، فرهنگ دزدی را به فرزندان خود یاد میدهند. زمانی که مامور ایستگاه با دیدن این حرکت، آنها را صدا میزند کاملا بیتوجه به مسیر خود ادامه میدهند. قطعا این افراد همان کسانی هستند که برای نشستن روی صندلی، با مشت و لگد راه خود را باز میکنند.
یکی دیگر از این مسائل، افرادی هستند که داخل واگنها روی زمین مینشینند. با این کار جا برای سایر مسافران نیست و قطعا باید به سختی ایستاد. کاملا روی زمین پهن میشوند و اصلا برایشان اهمیتی ندارد که دیگران با مشکل ایستادهاند و جا برای نفس کشیدن هم ندارند. در کنار اینها دستفروشان هم مترو را تبدیل به بازار کردند و از روی سر و صورت ما رد میشوند.
ورود آقایان به واگن بانوان، سرک کشیدن در موبایل دیگران و همچنین صحبت کردن با صدای بلند از دیگر مشکلاتی است که با آن مواجه هستیم و بیانگر فرهنگ پایین دارد.
تاخیر در ورود قطار به ایستگاه، همچنین عدم استفاده از کولر و تهویه مناسب، از دیگر مشکلات این شهر زیر زمینی است. فرهنگ استفاده از مترو، هیچ زمانی در بین تعدادی از افراد جا نمیافتد و امیدی هم نیست. با گذشت سالها از راهاندازی مترو تهران، فرهنگسازی مناسبی صورت نگرفته و از این به بعد هم صورت نخواهد گرفت. امیدوارم خواندن این گزارش به آن هایی که باید بر بخورد و دیگران ناراحت نشوند.
در سالهای گذشته، مترو تهران از نظارت بالایی برخوردار بود. به طوری که هیچ دستفروشی این اجازه را به خود نمیداد تا وارد شود. ماموران سکوها، به شدت با آنها برخورد و به بیرون محوطه هدایت میکردند. اما اکنون، دستفروشان آزادانه اجناس خود را میفروشند و دیگران را کنار میزنند. اگر نظارتی صورت میگرفت، شاهد این چنین هرج و مرج در واگنهای مترو نبودیم.
همچنین، گیتهای ورودی از نظارت اندکی برخوردار هستند. به طوری که روزانه، تعداد بالایی از پرداخت هزینه بلیط فرار میکنند. کاهش نظارت بر امورات مترو، مسئله مهمی است که باید به آن به توجه ویژهای کرد. چرا که اگر نظارتی نباشد، استفاده از این وسیله عمومی را با مشکل زیادی مواجه میکند. هرچند که اکنون مشکلات هست.
حتی در بحث کرونا، ناتوانی در فاصله گذاری اجتماعی دیده می شد. به طوری که با شرایط قبل از کرونا هیچ فرقی نکرده و فقط تعدادی نوشته و توصیه های ایمنی به چشم می خورد.
مامورین ایستگاه و یا حتی بالا دستیهای آن ها، مترو را به حال خود رها کردهاند و این تشکیلات به نوعی خود گردان اداره میشود. امید است، با افزایش نظارت و همچنین کنترل ورود و خروج ها، حال و هوای این شهر زیر زمینی بهتر شود.