بیست و نهم ۲۹ تیرماه سال 98 جسد خونین یک مرد 30 ساله به نام سعید در حاشیه اتوبان سعیدی پیدا شد.راننده خودروهای عبوری که متوجه جسد شده بودند با پلیس تماس گرفتند و جسد خونین با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد. کارشناسان وجود ۱۹ بریدگی را روی بدن قربانی تایید کردند.
پلیس در نخستین گام از بررسیها به شناسایی خانواده سعید پرداخت و همسر 25 ساله وی به نام سوگند گفت :شوهرم پیک موتوری بود و شب ها به عنوان نگهبان خوابگاه دختران کار می کرد.شوهرم آخرین بار با یک مرد جوان قرار ملاقات داشت .او از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت .من نمیدانم چه کسی شوهرم را کشته است.
وقتی بررسی های پلیسی پرده از رابطه پنهانی همسر قربانی با یک مرد غریبه به نام میلاد برداشت ، یک ماه بعد میلاد29ساله در اسلامشهر ردیابی و بازداشت شد .وی به قتل سعید با همدستی یکی از دوستانش به نام مصطفی اعتراف کرد .
میلاد در بازجویی ها گفت :مدتی قبل در فضای مجازی با سوگند آشنا شدم .او می گفت در شبکه بازاریابی هرمی مشغول به کار است .ما چند بار در این رابطه با هم صحبت کردیم تا اینکه به او گفتم مخدر گل مصرف می کنم .ما چندبار هم در رابطه با مصرف گل با هم صحبت کردیم. مدتی از آشنایی ما گذشته بود که یکدیگر را ملاقات کردیم و به هم علاقه مند شدیم. من قصد داشتم با سوگند ازدواج کنم به همین خاطر موضوع را به خانواده ام گفتم .
میلاد ادامه داد: اعضای خانوادهام از آشنایی ما مطلع بودند تا اینکه یک روز سوگند با من تماس گرفت و رازی را برایم برملا کرد. وی گفت متاهل است. من از شنیدن این حرف شوکه شدم اما سوگند گفت شوهرش اعتیاد دارد و درآمد خوبی ندارد و می خواهد از او جدا شود.
این متهم گفت: سوگند پیشنهاد داد تا شوهرش را بکشیم .به همین خاطر طبق نقشه با شوهر سوگند تماس گرفتم و از او خواستم تا بسته ای را به محلی در نزدیکی کوره آجرپزی ببرد . من آن روز به همراه دوست صمیمی ام مصطفی به پشت کوره آجرپزی رفته بودم . وقتی سعید به آنجا آمد با او صحبت کردم و به او گفتم پلیس و از اقوام همسرش هستم. من از او خواستم تا از همسرش جدا شود اما با هم درگیر شدیم و من چند ضربه چاقو به او زدم .سعید میخواست فرار کند که دوستم هم چند ضربه به او زد و بلافاصله فرار کردیم .
به دنبال اظهارات تکان دهنده این مرد ،سوگند ردیابی و بازداشت شد .اما ادعا کرد از نقشه قتل شوهرش اطلاعی نداشته است .
این زن گفت: قبول دارم اشتباه کردم و در فضای مجازی با میلاد آشنا شدم .او گفت به من علاقه مند شده و قصد دارد با من ازدواج کند .اما من از نقشه قتل شوهرم بی اطلاع بودم. او به تنهایی نقشه قتل شوهرم را کشیده بود .
با افشای این ماجرا مصطفی نیز ردیابی و بازداشت شد و به مشارکت در قتل اعتراف کرد .
میلاد و مصطفی هر دو گفتند قبل از وقوع جنایت گل مصرف کرده و حال طبیعی نداشتند .
پرونده آنها با صدور کیفرخواست به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و آنها پای میز محاکمه ایستادند.
درخواست اشد مجازات برای زن شوهر دار و دو پسرجوان
در ابتدای جلسه اولیای دم که قیم فرزند خردسال قربانی هستند درخواست قصاص را مطرح کردند.
سپس میلاد روبه روی قضات ایستاد و گفت: وقتی درد دل های سوگند را شنیدم دلم برایش سوخت.او می گفت شوهرش مرد بدخلقی است و او را کتک می زند.به همین خاطر با سعید قرار گذاشتم. من خودم را پلیس معرفی کردم و گفتم باید از همسرش جدا شود اما با من درگیر شد.من چند ضربه چاقو به او زدم و وقتی سعید می خواست فرار کند دوستم هم چند ضربه به او زد.
این متهم ادامه داد: سوگند اصلا از نقشه من برای ملاقات با شوهرش اطلاعی نداشت و بی گناه است.من می خواستم بعد از جدایی سوگند از همسرش با او ازدواح کنم.
مصطفی نیز گفت: من به خواست خودم همراه دوست صمیمی ام به پشت کوره های آجرپزی رفتم و و وقتی دیدم میلاد و سعید با هم درگیر شده اند و سعید قصد فرار دارد چند ضربه چاقو به او زدم. من اتهام مشارکت در قتل را قبول ندارم.
وقتی نوبت دفاع به زن جوان رسید منکر معاونت در قتل شد.
وی گفت: من اصلا خبر نداشتم میلاد با شوهرم قرار گذاشته است. او خودسرانه چنین تصمیم گرفته بود. من از زمان و مکان قرار آنها بی اطلاع بودم و اتهام معاونت در قتل را قبول ندارم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده میلاد و مصطفی را به قصاص محکوم کردند. زن جوان نیز به خاطر معاونت در قتل به زندان محکوم شد.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.