به گزارش همشهری آنلاین، دکتر ناصر زیدی متخصص مراقبت معنوی در بیمارستان جنرال ونکوور کانادا و دانشگاه بریتیش کلمبیا در یک نشست بینالمللی با عنوان «امام حسین علیهالسلام و سلامت معنوی» با طرح این بحث که با رخدادهایی مثل حادثه کربلا، میتوانیم به سلامت روحی و معنوی و سلامت روانی برسیم، گفت: اشکهایی که در راه امام حسین علیهالسلام ریخته میشود، فداکاری و ایثاری که در کربلا میبینیم، در حد بسیار عالی وجود دارد. چگونه میتوانیم از گزارههای معرفتی عاشورا استفاده کنیم تا خودمان به سلامت معنوی دست یابیم؟ ذخیره معنوی زیادی از کربلا برایمان وجود دارد، منتها ما باید چگونه از این منابع استفاده کنیم؟ همین که ما منابع معنوی داشته باشیم و توسط آنها به سلامت معنوی برسیم، امر مهمی است.
- ببینید | موکبهای اربعین جا ندارند؛ مردم در گرما پیادهروی میکنند
- سخنگوی ستاد مرکزی اربعین حسینی: کربلا مملو از جمعیت است | زائران مدت حضور خود در کربلا را کوتاه کنند
وی افزود: هدف دوم این است که با استفاده از ظرفیت کربلا، اگر بخواهیم راهبردی معنوی ارائه دهیم و بخواهیم از بیماران مراقبت معنوی داشته باشیم، باید به این نکته توجه کنیم که چگونه میتوانیم خودمان آمادگی بیشتری پیدا کنیم و چگونه میتوانیم با استفاده از ظرفیت کربلا، مراقب معنوی خوبی باشیم. در واقع آیا خودم از حادثهی کربلا در محیط کاریام بهرهی زیادی میگیرم؟ غیر مسلمانانی که با آنها همکارم، به هیچ وجه نمیتوانند از این منبع استفاده بگیرند. بنده که مراقبتهای معنوی را لحاظ میکنم، دارای تجربیاتی هستم که برایم بسیار مفید واقع شده است. اصل مراقبت معنوی را ابتدا باید ببینیم که چه روشی را اتخاذ میکنیم، چه اصولی را مدنظر قرار دهیم، چه مسائلی را باید رعایت کنیم، با چه چالشهایی در مسیر مراقبت معنوی مواجه هستیم؟ وقتی اینها را در نظر بگیریم، میتوانیم راهکار برونرفت از این چالشها را پیدا کنیم و این را با سلامت معنوی خودمان ارتباط دهیم.
ناصر زیدی ادامه داد: کربلا منبع معنوی برایمان است، منتها برقراری ارتباط ما با این فضا مهم است؛ ممکن است در عزاداری شرکت کنیم، در سینهزنی شرکت کنیم و ممکن است اشک بریزیم، منتها وقتی دچار بحران و اضطراب میشویم، وقتی با افسردگی و استرس مواجه میشویم یا به درد و رنجی مبتلاییم، به این علت است که از این منابع معنوی به طور شایسته کمک نگرفتیم. آیا این منبع برای ما تبدیل به یک نیرو شده یا خیر؟ یعنی ممکن است من در حالت عادی خیلی ادعا کنم که عزادار هستم و خیلی در روضهخوانی شرکت میکنم، اما وقتی دچار مشکلات روحی و روانی میشوم، احساس میکنم امام حسین مرا یاری نمیکند. آن اصول ارزشی که در کربلا شاهدیم مثل ایثار و مواسات و ... ممکن است هیچکدام به ما کمکی نکنند؛ لذا مراقبت معنوی دارای حساسیت زیادی است و مهم است که چگونه این ارتباط را برقرار کنیم. ممکن است به زیارت امام حسین برویم و برگردیم، اما عملاً نه اخلاق، نه روحیات و نه برخوردمان با دیگران اصلاح شود؛ لذا ضروری است که تصورمان را باید اصلاح کنیم و به تصوری حقیقی تبدیل کنیم. ممکن است از یک بُعد خوب باشم، اما سایر ابعادم جالب نباشد. سلامت معنوی این نیست که یک بُعدم اصلاح شود.
وی افزود: سؤالی که در مراقبت معنوی وجود دارد، این است که باید چه چیزهایی را در این مسئله لحاظ کنیم؟ اولین نکته، برقراری ارتباط با بیمار است. یک پرستار راحت میتواند ارتباط برقرار کند. منِ پزشک در برخورد با بیمار چه چیزی در وجودم هست که باید از بیمار مراقبت معنوی کنم؟ من فقط قلبی دارم که میتوانم با بیمار ارتباط برقرار کنم. پس ارتباط قلبی بسیار مهم است؛ یعنی صرفاً ارتباط فکری و ذهنی کفایت نمیکند. امام حسین علیهالسلام کل حادثه کربلا را رابطهای عاطفی بخشیده بود، رنگی احساسی داده بود. هیچ وقت با یاران بحث علمی نکرد، از عقاید آنها سخن نگفت. انسان باید یاد بگیرد. یعنی اگر کسی در مقابل ما درد و رنجی دارد و آن را ابراز میکند، ما باید پاسخ این احساسات را با احساسات بدهیم.
این استاد سلامت معنوی ادامه داد: وقتی ما نزد بیمار میرویم، باید تعالی ببخشیم. آیا بیمار احساس تعالی دارد؟ احساس معنوی دادن، مربوط به درجه روحی انسان است. وقتی انسان احساس عالی میکند و میداند که اسباب مادی اصلاً پاسخگو نیستند و نمیتوانند بحران مرا از من دور کند، اما در سطح بالاتر میدانم که خدایی هست، امام حسینی هست، اینها به من کمک میکنند و به معناداریام اضافه میکنند. اینها احساس تعالی به من میدهند. وقتی تعالی بودن را در کربلا میخواهیم ببینیم، همین اشکی که برای امام حسین میریزیم، این اشک دو نوع میتواند باشد: اولاً باید این تعالی بودن را خودم تجربه کرده باشم. اگر بر امام حسین اشک میریزم و احساس تعالی نمیکنم، پس نمیتوانم مراقب معنوی بیمار باشم. بنابراین تجربه معنوی خودِ پزشک خیلی مهم است. در حالی که اشک بر امام حسین به من حس تعالی و امید میدهد؛ یعنی من وقتی به امام حسین اشک میریزم، فقط به خاطر مظلومیت نیست بلکه باید بدانم عدالت و انسانیت و حقمداری با امام حسین کشته شدند. ما اشکِ همراه با عبرت باید داشته باشیم. عبرت؛ یعنی عبور کنیم. یعنی اگر یک رذیلتی داشته باشم، به فضیلت سفر کنم. از ظلم خودم به عدالت سفر کنم.