خبرگزاری تسنیم، کارگروه اندیشه اقتصاد؛ دور جدید پیادهروی اربعین، پس از سقوط حکومت 24 سالۀ صدام در سال 2003 آغاز شد، و در قوارهای جدید و با قواعدی نو تطور یافت و آرایش بدیعی را در برابر جبهۀ غرب به نمایش گذاشت. این آیین، هرساله شکوهی افزونتر و فزاینده یافته و با توجه به آمارهای اعلام شده از سوی وزارت راه عراق، شمار شرکتکنندگان در این مناسک، حوالی سی میلیون نفر برآورد میشود.
میدانیم که خدمات بسیار متنوعی توسط حدود 10هزار موکب مستقر در مسیرهای راهپیمایی به زائران اباعبدالله ارائه میشود. این موکبها که از کشورهای متنوعی مانند عراق، لبنان، کویت، ایران، جمهوری آذربایجان، عربستان، هند، انگلیس، سوئد، آلمان، ترکیه، تایلند، فرانسه و هلند حضور دارند، خدماتی مانند سرو غذا، ارائۀ انواع دمنوش و نوشیدنی، ارائۀ خدمات بهداشتی و درمانی، ماساژ، خدمات متنوع فرهنگی، تعمیر کالسکه و ویلچر، خیاطی و تعمیر کیف و کوله و لباس، تعمیر عینک، تعمیر و واکس کفش، حمل و نقل، سرویس بهداشتی و حمام، اسکان، شستن لباس و خدمات بیشمار دیگری را به زائران ارائه میکنند؛ حتی اخیراً به همت برخی مواکب برنامههایی با عنوان «مادر و کودک» راهاندازی شده که برنامههایی از فرهنگسازی در حوزۀ جمعیت، تا ارائۀ مشاوره و خدمات آموزشی و تربیتی کودک به زائران را دربرمیگیرد.
شکوه این حرکت بزرگ شیعی، ناظران را متحیر کرده است، اما مجد و عظمت این حرکت عظیم الهی، نباید نافی دقت در نقایص و کاستیها، و توجه به لزوم رفع آنها و انجام وظایف و تعهدات برزمین مانده باشد. به بیان بهتر، شکوهمندی این حرکت نباید پردهای باشد برای ستر و پوشش نقایص و انتقاداتی که عمدتاً بهصورت نهادی بر این حرکت وارد است. کمی بیشتر به این نکته بپردازیم.
خدماتدهی در این اجتماع سالانۀ بیهمتا در جهان، عمدتاً «مردمنهاد» است و مواکب دولتی و حکومتی در پشتیبانی از خدمات متنوع ارائه شده به زوار سیدالشهدا سهمی اندک دارند. این مردمنهاد بودن، گرچه مزایای فوقالعادهای ایجاد کرده اما خصوصاً در حوزۀ انضباطدهی، ساختارمندی و نظم عمومی از خلأ جدی رنج میبرد. میتوان گفت وجهی از خدمترسانی که بر عهدۀ عموم مردم است، بهنحو احسن و با رویهای متعالی و وصفناپذیر در حال انجام است، اما مطابق رویۀ معمول، حاکمیتها و دولتها از وجوه نهادی خدمترسانی غافل و عقب ماندهاند. بخصوص از دولت عراق انتظار میرفت ساماندهی و انسجامبخشی به این مواکب را با متودهای بهروز انجام دهد، تا خدمات با نظم شایسته ارائه شود. و انتقاد به حاکمیت عراق البته، نافی قصور دستگاههای دولتی و حاکمیتی ایرانی، در اعتنا به وجوه نهادی این رویداد نیست. به بیان فنیتر اتفاقاً پیشتازی در توجه به اکناف تبلور نهادسازی و اصطلاحاً «دولتسازی اسلامی» در رویداد اربعین، از نهادها و دستگاههای ایرانی بیشتر مورد انتظار بوده و هست، تا نهادهای عراقی. کمی سخت شد؛ به مثال زیر توجه فرمایید تا بحث روشن شود:
ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات، نهاد متولی صدور مجوز برای مواکب ایرانی است. برای مثال چه خوب بود اپلیکیشن یا سامانهای طراحی میشد تا مشخصات و خدمات ارائه شده در هر موکب و سایر نهادهای خدماتدهی (مانند ترمینالها، جادهها، پایانههای مرزی و الخ) بهصورت پویا و بهروز و برخط به زائران اطلاعرسانی شود، و متقابلاً هر موکب در معرض امتیازدهی و نقد خدماتگیرندگان قرار داشته باشد. به این ترتیب هر زائر، در هر لحظه و حتی پیش از حرکت، میداند که با چه فضایی مواجه است؛ و این امکان را خواهد یافت که هر لحظه برای تأمین خدمات مورد نیاز و شناخت امکانات موجود در حوالی خود، برنامهریزی کند. ثبت اطلاعات در یک اپلیکیشن تعاملی ساده، زوار اباعبدالله را از سردرگمی و حرکت بیبرنامه نجات خواهد داد.
عنایت بفرمایید اولاً امکان تهیۀ این اپلیکیشن تعاملی ساده و راهگشا، تقریباً برای تمامی دستگاههایی که بهنوعی در این رویداد دخیل هستند فراهم است و لذا این تکلیف منحصر به ستاد بازسازی عتبات نیست (برای مثال آیا این مهم از عهدۀ سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران خارج است؟!)؛ و ثانیاً همانگونه که عرض شد یک رویکرد تسهیلگر «حاکمیتی» و «نهادی» است که از عهدۀ مواکب و مردم خارج است؛ و ثالثاً چنانچه نسخۀ ایرانی آن بهخوبی کار کند، بهسهولت به یک اپلیکیشن مرجع چندزبانه و تسری به مواکب کشورهای دیگر قابل تبدیل شدن است؛ و رابعاً و مهمتر آنکه صاحب این اپلیکیشن، امکان جهتدهی سیاسی و ادراکی به خیل عظیم عشاق اباعبدالله را خواهد داشت، که هم یک فرصت بزرگ است و هم یک تهدید بزرگ.
این سامانه تنها یک مثال بود از اقدامات نهادی برزمین مانده. مثالهای متعددی در این زمینه میتوان ذکر کرد. ملاحظه میفرمایید که خلأها و نیازهای اجابتنشدۀ نهادی، هم یک تهدید و هم یک فرصت قابلاعتنا در انسجامبخشی و ارتقاء این حرکت عظیم الهی و سیاسی است.
انتهای پیام/