امروزه بسیاری از کشورهایی که از لحاظ سابقه و قدمت در صنایع دستی نسبت به ایران عقبتر هستند به پیشرفتهای قابل توجهی در این زمینه دست پیدا کردند. اما میزان درآمدی که از این کار سهم ایران میشود، فاصله زیادی با سایر کشورها دارد. متاسفانه با وجود زحمات زیادی که برای خلق این آثار کشیده شده است، تقاضای چشمگیری از صنایع دستی نمیشود.
دلیل این بازار داخلب ضعیف هنوز برایمان روشن نیست. در صورتیکه امروزه میتوان از صنایع دستی در چیدمان خانهها استفاده کرد. برای مثال سفالهای میناکاری شده از زیباترین و پرطرفدارترین محصولات سفالی هستند. امروزه حکاکیهای هیجان انگیز، بهکارگیری گیاهان در نقش زدن روی سفال، طراحیهای مینیمال، بازآفرینی نقشهای جذاب باستانی و ابتکاراتی از این دست، محصولات سفالی را تبدیل به صنایع دستی دکوری کرده که تقاضای زیادی برای خرید آن وجود دارد. محصولات خاتمکاری نیز بسیار متنوع است از جای دستمال کاغذی و سطل پذیرایی گرفته تا ساعت و گلدانهای بزرگ زینتی که تنها جنبه دکوری و لوکس دارند. هنر میناکاری بیشتر در قالب بشقابهای دیوارکوب عرضه میشود اما همه نوع ظرف میناکاری را میتوان در بازار پیدا کرد. محصولات میناکاری از مشهورترین صنایع دستی دکوری هستند که بیشتر در شهر اصفهان تولید و عرضه میشوند. رودوزیها اما از جذابترین صنایع دستی دکوری هستند که کاربردهای متنوعی در تزئین خانه دارند. معروفترین آنها پته دوزی، سوزن دوزیهای خطه جنوب، پیله دوزی، سرمه دوزی، مروارید دوزی و گلابتون دوزی است. این محصولات برای خانهای که در چیدمان آن از نمادهای سنتی استفاده شده است، پافها یا پشتیهای گلیم بافی یا کوسنهای جاجیمی میتوانند مکملهای زینتی جذابی باشند. اما با این وجود نباید بر هزینههای بالای این محصولات چشم بست. نرخ صنایع دستی در برخی موارد به گونهای است که با وجود زیباییهای آن قدرت خریدی برای این محصولات وجود ندارد.
از سوی دیگر صادرات صنایع دستی، فرصت ویژهای برای پیشرفت تجارت در سطح بینالملل است. در فرآیند صادرات هنرهای دستی به خارج از ایران، فروشنده و خریدار کالاها، باید هزینههایی پرداخت کند که بخشی از آن تعرفه صادرات یا تعرفه گمرکی نام دارد. حقوق گمرکی یا تعرفه صادرات صنایع دستی، همان مالیات یا عوارضی است که دولت برای حمایت از کالاهای تولیدی از صادرکنندگان و واردکنندگان میگیرد. هر چند که صادرات محصولات صنایع دستی، تعرفه یا حقوق گمرکی ندارند و صادرکننده این نوع محصولات، ملزم به پرداخت هیچ مبلغی به عنوان هزینه گمرک یا تعرفه صادرات صنایع دستی نیست و تنها باید هزینه باربری، بازرسی و غیره را پرداخت کند. این نقطه روشنی در توجه دولت به این هنر زیبا است که گفتن آن خالی از لطف نبود.
اما با توجه به اینکه بازار داخلی صنایع دستی ضعیف است و صادرات آن نیز چنگی به دل نمیزند، به نظر میرسد که صنایع دستی کشور به توجه جدی مسئولان نیازمند است.
یکی از بزرگترین صنایعی که در ایران وجود دارد صنایع دستی اصفهان است. برای بررسی بیشتر چالشها و راهکارهای کمک به توسعه صنایع دستی کشور صمت به گفتوگو با عباس شیردل، رئیس سابق اتحادیه صنایعدستی استان اصفهان پرداخت.
صنایع دستی ایرانی سابقه دیرینهای دارد اما همچنان نتوانسته به جایگاه اصلی خود دست پیدا کند و ضعفهایی در این زمینه شاهد هستیم. به نظر شما ریشه این مشکلات کجاست؟
سوء مدیریت، دلیل اصلی کم و کاستیها در این حوزه است. برخی از مسئولانی که برای این حوزه انتخاب میشوند تخصص لازم را ندارند. معاونان وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی ایران و مدیران کل در استانها هیچ یک تخصصی در حوزه صنایع دستی ندارند. متاسفانه کار تخصصی بهدست آدمهای غیر متخصص افتاده است.
عملکرد وزارت میراث فرهنگی چطور بوده است؟ آیا حمایتهای لازم از هنرمندان این حوزه صورت میگیرد؟
در این زمینه باید گفت زمانیکه هنرمندان میراث فرهنگی اقدام به دریافت درجه هنری میکنند، باید دست گدایی خود را به سمت وزارت ارشاد دراز کنند. این موضوع به این دلیل رخ میدهد که مسئولان میراث فرهنگی حاضر به تلاش برای اتخاذ قانونی نیستند که به واسطه آن خود وزارتخانه این درجه را به هنرمندان بدهد زیرا تخصص لازم برای این کار را ندارند.
وضعیت درآمد و اشتغال هنرمندان صنایع دستی چطور است؟ آیا آنها توانستهاند در پساکرونا به شغل خود برگردند و امرار معاش مناسبی داشته باشند؟
بسیاری از هنرمندان صنایع دستی در بحران کرونا کار خود را از دست دادند. تعداد زیادی از متخصصان فعال در حوزه صنایع دستی در شهرستانها بیکار هستند یا برای کسب درآمد بیشتر گرایش به سمت مشاغل دیگر پیدا کردهاند.
یک سوال مهم که ذهن بسیاری را نیز به خود مشغول کرده؛ چرا صنایع دستی گران است؟
مواد اولیه این محصولات به وفور در کشور موجود است اما این مواد با نرخ بسیار بالا به هنرمندان فروخته میشود. در صورتیکه با انعقاد تفاهمنامهای بین وزارت صمت و بورس میتوانستند این هزینه را بسیار کمتر کنند. رویکرد دنیا به هنر مینیمال است. هنرمندان نباید از میزان کیفیت کار خود بکاهند بلکه باید زمان لازم برای خلق اثر را کاهش داده تا یک اثر مینیمال تولید کنند. هنرمندان باید آثار مصرفی تولید کنند تا در زندگی روزمره از آنها اسفاده شود.
شاید بتوان گفت یکی از راههای مهم کسب درآمد در این حوزه از طرق صادرات است. وضعیت صادرات صنایع دستی را چطور ارزیابی میکنید؟ چقدر درآمد داریم؟
قانونی در حوزه صادرات با عنوان «پیمان ارزی» وجود دارد که این قانون به تعهد انتقال ارز حاصل از صدور کالا به کشور گفته میشود. این تعهد طبق سندی رسمی موسوم به پیماننامه ارزی عرضه شده و براساس آن، صادرکننده کالا میپذیرد که ارز بهدستآمده از فروش کالا در خارج را در مدت معینی به کشور انتقال دهد. سپس آن را بر اساس مقررات ارزی و نرخ تعیینشده از سوی بانک مرکزی به یکی از بانکهای مجاز بفروشد و واریزنامه پیمان ارزی دریافت کند. متأسفانه این قانون به صادرات صنایعدستی تعلق نگرفته است و زمانیکه تولیدکننده یا هنرمند صنایع دستی نتواند هنر خود را صادر کند قطعا درآمدزایی ندارند. در نتیجه مجبور است برای درآمدزایی بیشتر، دعوت کشورهای خارجی برای ادامه فعالیت در آن کشور را بپذیرد. همین موضوع باعث شده است که در چند سال اخیر بسیاری از هنرمندان از کشور خارج شوند.
با توجه به این که صادرات صنایع دستی با چالشهای اساسی روبهرو است، وضعیت فروش این محصولات در کشور چگونه پیش میرود؟
در اثر اجرای قانون پیمان ارزی، صادرات صنایعدستی و فرش در کشور صفر شده است. علاوه بر آن در اثر اجرای این قانون، تجارت صنایعدستی نیز بهطور کامل قطع شده است. به همین دلیل درخواست اصلاح و بازنگری قانون پیمان ارزی در حوزه صنایع دستی را داریم که در صورت امکان شاهد لغو این قانون باشیم که در نتیجه آن رونق بیشتر صادرات صنایع دستی کشور مهیا میشود.
آیا وزات میراث فرهنگی با وجود تمام مشکلاتی که برای فعالان این حوزه وجود دارد حمایتی از تولیدکنندگان صنایع دستی کشور کرده است؟
برای حمایت بیشتر از صنایعدستی کشور، سال ۹۶ «قانون حمایت از هنرمندان، استادکاران و فعالان صنایعدستی» در قالب ۱۵ ماده تصویب شد. بر اساس این قانون باید تشکلهایی در داخل سازمان میراث فرهنگی که هماکنون تبدیل به وزارتخانه شده ایجاد شود و تشکلهای غیر میراث فرهنگی منحل شوند.
با وجود این قانون حمایتی از فعالان صورت گرفت؟ راه چاره چیست؟
پس از تصویب این قانون در مجلس شورای اسلامی به دولت وقت سه ماه فرصت داده شد که آئیننامه اجرایی آن را تدوین کند؛ اما متأسفانه تا همین لحظه اقدامی نسبت به تدوین این آئیننامه صورت نگرفته است. اگر مجلس قانون پیمان ارزی را حذف کند بسیاری از مشکلات حوزه صنایع دستی حل میشود زیرا بخش خصوصی کار خود را بلد است.
برای صحبت پایانی چه نکته دیگری در خصوص چالشها با وزارت میراث فرهنگی دارید؟
درحالحاضر برای ثبت جغرافیایی اصفهان که حدود ۱۹۶ رسته دارد، حدود ۱۰ رسته آن ثبت ملی شده است. از سوی دیگر طبق قانون تنها ثبت ملی دو رسته در سال امکانپذیر است. در نتیجه این قانون ۲۰۰ سال زمان میبرد تا ثبت جغرافیایی خود را انجام دهیم. در رابطه با ثبت جهانی نیز آمادگی لازم را در اصفهان داریم. اتاق بازرگانی اصفهان آمادگی این را دارد که همه هزینههای لازم برای این اقدام را پرداخت کند. اما متاسفانه هیچ تلاشی از سمت میراث فرهنگی وجود ندارد.
مدیریت ضعیف و تصمیمات غیرکارشناسی بلایی به جان صنایع دستی کشور انداخته است که روز به روز جایگاه ویژه خود در کشور را بیشتر از دست دهند.
همچنین شاهد بیکاری بسیاری از هنرمندان این عرصه در شهرستانها هستیم که به سمت مشاغل دیگر رفتند و گویی به هنر پشت کردهاند. این روزها سوء مدیریت باعث شنیده شدن یک جمله شده است: هنر که نون و آب نمیشود! اینکه مسئولان ذیربط چه بر سر این هنر زیبا آوردهاند و این مسیر به کجا ختم میشود هنوز هم در هالهای از ابهام است. اما با بررسی عملکرد دولت سیزدهم و شنیدن برخی از وعدههای آنها میتوان کمی به آینده این صنعت خوشبین بود.