به گزارش "ورزش سه" از روزی که برنامه زمانبندی مسابقات کشتی آزاد قهرمانی جهان در صربستان مشخص شد، کمترین علاقهای به کشتی کافی بود تا تمام قرارها و برنامههای داشته و نداشته جمعه شب را به وقت دیگری موکول کنیم.
حسن یزدانی به تنهایی چنان سطحی از محبوبیت و مقبولیت را بین مردم ایران تجربه کرده که به فوتبال با همه جذابیتهای دستنیافتنی و شادیهای عمومی عجیب و غریبی که در ایران به راه انداخته تنه میزند.
براکت دسته ۸۶ کیلوگرم نه برای ایرانیها اهمیت داشت و نه برای امریکاییها. هر دو ملت میدانستیم که مسابقه در این وزن نه از پنجشنبه ظهر و یکشانزدهم نهایی که از جمعهشب و تکبازی فینال آغاز و تمام خواهد شد. اختلاف سطح بیسابقه یزدانی و تیلور با سایر حریفان در همه سالهای گذشته باعث شده تا همه خیالشان از دیدن این رقابت در فینال راحت باشد.
البته تا وقتی بسکتبال، راگبی و بیسبال در امریکا هست، فوتبال هم قدر لازم در این کشور را نمیبیند چه برسد به کشتی اما دوگانه یزدانی - تیلور برای امریکاییها هم حساس شده بود. هرچند ورزش به خودی خود از چنان جایگاه والایی در اجتماع برخوردار است که هرگونه تقلیل آن به اختلافات سیاسی کشورهایِ دو طرف رقابت، اجحاف در حق آن ورزشکاران است.
به ساعت ۲۲:۳۰ نزدیک میشدیم. تکهای از زخم شکست یونس امامی برابر دیک، محمد نخودی برابر باروز و جا ماندن ایران در بخش تیمی مسابقات از امریکا در کنار غافلگیری های عصر جمعه ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ روی قلب ما تنها با قهرمانی یزدانی میتوانست التیام پیدا کند.
همذاتپنداری مسالمتآمیز همیشگی ایرانیها با کشتیگیرانشان به قدری آشکار است که حتی ضربالمثلهایی در نکوهش افراطیشدن آن چون" بیرون گود نشستهای و میگویی لنگش کن" رایج شده است، اما همه اینها نمیتوانست ذرهای از اضطراب و استرسی که به همراه یزدانی تحمل میکردیم بکاهد. کشتی که شروع شد، ناخودآگاه روی دو زانو، با پنجههای گرهشده روبروی تلویزیون، نیمخیز شده و دلخوش بودیم به فیلم منتشرشده توسط فدراسیون کشتی بعد از مسابقات جهانی اسلو که در آن حمید سوریان، پژمان درستکار و علیرضا دبیر سه تایی برای حسن نقاط ضعف و قدرت تیلور را انالیز میکردند تا طلسم جادوگر امریکایی را بشکند.
خوشبین بودیم که آنها بار دیگر استراتژی مناسب برای حسن را درنظر گرفتهاند تا دوباره حریف بهواقع قدرتمندش را شکست دهد. در ابتدای کشتی آنقدر دستهای حسن کار کرد و زیر کتفهای تیلور زد که داور کشتیگیر امریکایی را محکوم به کسب امتیاز کرد. حسن یک امتیاز بالا افتاد. البته که تجربه شکست در کشتی ۲-۶ برده در جهانی مجارستان باعث شده بود نه حسن به این بالا بودن دل خوش کند، نه ما. تیلور به مرور نبض کشتی را در دست گرفت و جلو افتادن او از حسن همانچیزی بود که روند سالبهسال زندگی ما را در سه چهار دقیقه باقیمانده کشتی حسن متبلور ساخت؛ تلاش کردن، چنگزدن و نرسیدن...
هربار که یزدانی دستش را به بدن تیلور میرساند در خلوتِ ناآرام خودمان تمام زور ناکافیمان را به بازوانش میدادیم تا بتواند به پشت حریفش برسد؛ حریف حرصدراری که در زور و مهارت و ذهنیت شاید بهترین در جهان است. یک کشتیگیر انفجاری که توانست یزدانی را در این کشتی با یک روش تمرین شده ببرد. حسن یزدانیای که بیشتر از هر فوقستاره دیگری در سالهای گذشته برای ما محبوب است. آنچنان محبوب که پیروزی سزاوارانه تیلور مقابل او در فینال شب گذشته هنوز برای ما هضم نشده و از الان برای جهانی ۲۰۲۳ نقشه ریختیم تا یکبار دیگر بیوزنی مطلقش در لحظه فریادکشیدن پس از پیروزی مقابل تیلور را ببینیم.
کار دنیا را چه دیدهاید، شاید باز هم به مانند اوج جوانی به مانند لحظه قهرمانی المپیک پس از شکست انور گدیف، برای خودش دست زد و ما هم مثل او از این پیروزی کف زدیم و شادمانی کردیم.
پیروزیای که حداقل دیشب وقتش نبود...