اقتصادآنلاین – اکرم شعبانی؛ به گزارش اکونومیست، دولت بایدن میخواهد این روند را تغییر دهد. ماه گذشته، کاخ سفید از یک طرح ۱۵ ساله برای یک ابتکار زیست محیطی بلندپروازانه – هر چند غیرمنتظره – رونمایی کرد. هدف دفتر سیاست علم و فناوری بایدن و دهها سازمان دولتی دیگر ایجاد حسابهای سرمایه طبیعی است که تغییرات موجود در منابع طبیعی آمریکا را ثبت و میزان تلفات را تعیین میکند. با استفاده از دادههای جدید، آنها قصد دارند یک آمار واحد در کنار تولید ناخالص داخلی ایجاد کنند که وضعیت منابع کشور را ارزیابی کند.
پیشبینی میشود اولین اعداد در اوایل سال آینده منتشر و تا سال ۲۰۳۶ به آمار اصلی تبدیل شوند. امید این است که برچسبهای قیمتی به خوبی تعریف شده، بده بستانهای بین رشد و پایداری را روشن و به هدایت سیاستگذاران و سرمایهگذاران از تصمیمهای آسیب زا کمک کنند.
دنبال کردن تغییرات ثروت دارایی طبیعی، همانطور که شاخص جدید نشان میدهد، کار کوچکی نیست. دانشمندان ابتدا باید تغییرات اکولوژیکی مانند آلودگی آب (معمولا برای یک آلاینده خاص بر حسب بخش در میلیون محاسبه میشود)، فرسایش خاک (مثلا محاسبه میزان خاک از دست رفته) و تخریب تالابها (مساحت کاهش یافته) را اندازهگیری کنند. سپس اقتصاددانان باید تلاش کنند تا قیمتها را تعیین کنند.
دادههای گسستهای که وجود دارد نشان میدهد که در سالهای اخیر منابع طبیعی آمریکا با شکست روبرو شده است. بر اساس گزارش بانک جهانی که تغییرات سطح بالا در ارزش برخی داراییها را با اندازهگیری قیمتهای بازار و در دسترس بودن (و همچنین هزینههای استخراج) دنبال کرده است، بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۸ ارزش جنگلها و حرا در آمریکا ۱۰ درصد کاهش یافته است. ارزش ده ماده معدنی – از جمله مس و آهن – نیز ۵۱ درصد کاهش داشه است. به گفته یک گروه غیرانتفاعی زنبورداری، زنبورداران از سال ۲۰۰۶ سالانه یک سوم کلونیهای خود را از دست دادهاند و نرخ تجدید نمیتواند جمعیت زنبورها را ثابت نگه دارد.
این داراییها برای اقتصاد دارای اهمیت هستند. حرا در برابر طوفانها محافظت میکند و گرده افشانها برای رشد یک لقمه از هر سه لقمه غذایی که مردم میخورند مورد نیاز است. ساخت وسایل نقلیه الکتریکی و توربینهای بادی بدون مس با استفاده از فناوریهای امروزی غیرممکن خواهد بود.
اما پیشرفت را هم نباید نادیده گرفت. نیکلاس مولر اقتصاددان دریافت که با نادیده گرفتن بهبود کیفیت هوا که توسط قانون هوای پاک ایجاد شده، آمارها رشد درآمد را تا ۳ درصد در سال دست کم میگیرند. هوای قابل تنفس بیشتر به این معنی بود که کارگران با مشکلات بهداشتی کمتری مواجه میشدند و میتوانستند بهرهوری بیشتری داشته باشند. اندازهگیریهای بهتر در مورد چگونگی کمک طبیعت به ثروت کشور باید زمینه اقتصادی برای حفظ آن را تقویت کند.
از دهه ۱۹۷۰، اقتصاددانان محیط زیست، فرمولهای فانتزی را برای محاسبه ارزش کالاهای طبیعی و «خدمات اکوسیستمی»، مزایایی که طبیعت به ارمغان میآورد، تغییر دادهاند. برخی از چوبها مانند الوار، در بازارهای نقدی معامله میشوند که این امکان را برای محققان فراهم میکند تا ارزش آنها را به صورت دلاری که مردم برای آنها میپردازند، تعیین کنند. برای موارد پیچیدهتر، مانند رودخانهها یا رشته کوهها، اقتصاددانان از مردم نظرسنجی میکنند تا ببیند چه اندازه حاضرند برای حفظ آنها هزینه کنند یا برای دسترسی به آنها چقدر سفر خواهند کرد. اقتصاددانان زیست محیطی به این حوزه فشار میآورند تا مجموعه گستردهتری از پیوندهای طبیعی را در نظر بگیرند. برای مثال، توجه به این واقعیت که تالابها از زیستگاهها محافظت و اقلیمهای محلی را به هم وصل میکنند، میتواند شاخص کاملتری ارائه دهد.
اگر طرح آقای بایدن آنطور که انتظار داشت اجرا شود، کشورهای دیگر نیز از آن پیروی خواهند کرد. پوشپام کومار اقتصاددان در برنامه محیط زیست سازمان ملل میگوید: در همه جای دنیا مردم تماشا میکنند. آژانس او اکنون اندازهگیری گستردهای از سرمایه طبیعی را در ۱۶۳ کشور دنبال میکند. در سال ۲۰۲۱، خزانهداری بریتانیا مروری بر اقتصاد تنوع زیستی منتشر کرد. استرالیا دارای حسابهای سرمایه طبیعی آزمایشگاهی است و کانادا سرشماری محیط زیست را به صورت آزمایشی انجام داده است. اما هیچ کشوری به اندازهای که دولت بایدن پیشنهاد میکند، سیستم ملی جامعی ندارد. اقتصاددانان آمریکایی از فرصت عملی کردن تئوریها دچار سرگیجه شدهاند. جان اریکسون از دانشگاه ورمونت میگوید: یک دموکراسی مبتنی بر علم باید اینگونه عمل کند.
آیا این بار تفاوتی وجود دارد؟
این تلاش کاملا جدید نیست. دفتر تحلیل اقتصادی، آژانسی که وظیفه تخمین تولید ناخالص داخلی را بر عهده دارد، در سال ۱۹۹۲ - قبل از اینکه ۳سال بعد کاهش بودجه، جمعآوری دادهها را متوقف کند، شانس خود را درباره حسابهای سرمایه طبیعی آزمود. بیل کلینتون برای گنجاندن طبیعت در تعریف کشور از ثروت تلاش کرد، اما با روی کار آمدن جورج دبلیو بوش در سال ۲۰۰۱، بحثها به حاشیه رفت.
دو دهه بعد، با شدت گرفتن حوادث آب و هوایی، پنجره سیاستی دوباره باز شد. ماهوارهها و قدرت محاسباتی بهتر، جمعآوری و پردازش دادهها را در حال حاضر بسیار آسانتر میکند، اما ابتکار عمل همچنان متزلزل است. در حالی که اکثریت دموکرات در کنگره ضعیفتر از آن بود که بتواند پروژهای را شروع کند، آقای بایدن به یک فرمان اجرایی متوسل شد. اگر جریانهای سیاسی تغییر کند، این تلاش ممکن است بار دیگر از بین برود.
این باعث تاسف خواهد بود. الی فنیچل دستیار مدیر دفتر سیاست علم و فناوری که به سازماندهی این ابتکار کمک میکند، معتقد است که اگر آثار خارجی کربن در حسابهای رسمی زیست محیطی – اقتصادی ملی ردیابی میشد، تغییرات آب و هوایی به سطح بحران فعلی نمیرسید. او میگوید: این فقط یک حکمرانی خوب است.