به گزارش اقتصاد آنلاین، آیا سن والدین در مهارتهای اجتماعی و فردی کودکان تأثیر دارد؟ شاید شما هم شنیدهاید که میگویند: «والدین جوان انرژی و حوصلهی بیشتری برای سروکلهزدن با بچههایشان دارند ولی والدینی که اختلاف سنی بیشتری با فرزندان خود دارند، از تجربه و امکانات بیشتری برای تربیت فرزندان برخوردارند.»
شما چه فکر میکنید؟ آیا واقعا سن والدین در تربیت فرزندان تأثیرگذار است؟ آیا باید فاصلهی سنی مناسب و مشخصی میان فرزندان و والدین وجود داشته باشد؟
شرایط زندگیهای امروزی باعث شده است خانوادهها کوچکتر و سن فرزندآوری بیشتر از گذشتهها شود. میانگین سن والدینی که اولین فرزندشان را به دنیا میآورند، بالا رفته است. شاید در ظاهر این موضوع چندان مهم به نظر نرسد اما در واقع، «سن» در سلامت فرزندان و والدین نقش بسیار مهمی بازی میکند. به همین دلیل است که مسائل مربوط به سن فرزندآوری، مورد توجه پزشکان و محققان اجتماعی قرار گرفته است.
علیرغم حساسیتهایی که برای بارداری در سنین پایین وجود دارد، تحقیقات نشان میدهند بارداری در سنین بالا نیز موجب بروز مشکلات عصبشناختی در نوزادان میشود. براساس یکی از پژوهشهایی که اخیرا در آمریکا صورت گرفته است، پدرانی که در سنین بالا صاحب فرزند میشوند، فرزندانی خواهند داشت که در دوران رشد و کودکی با نقصهای نامحسوسی در زمینههای عصبشناختی روبهرو خواهند بود.
در این تحقیق ۵۶ هزار کودک ۸ ماهه، ۴ ساله و ۷ ساله مورد آزمایشهایی در زمینهی تواناییهای عصبشناختی قرار گرفتند. در این آزمایشها تواناییهایی مانند قدرت استدلال، حافظه، تمرکز در یادگیری، ادراک، صحبت کردن، خواندن و برخی مهارتهای حرکتی مورد توجه قرار گرفتند.
در این پژوهش، کودکانی که پدران مُسنتری داشتند، در تمام آزمایشها بهجز آزمایشهای مربوط به مهارتهای حرکتی، نمرات کمتری بهدست آوردند. در واقع بالا بودن سن پدران، رابطهی معکوسی با تواناییهای شناختی فرزندان دارد. نکتهی جالب این بود کودکانی که مادران مُسنتری داشتند، از امتیازات بالاتری در زمینهی مهارتهای شناختی برخوردار بودند.
این افسانه که مردان در سنین پیری نیز بهخوبی توانایی فرزندآوری دارند و عواقب خاصی فرزندانشان را تهدید نخواهد کرد، با تحقیقات امروزی کمکم نقض میشود و زیر سؤال میرود. سایر تحقیقات نیز نشان میدهند بالا بودن سن پدران در افزایش آمار بیماری اوتیسم در کودکان نقش دارد. علیرغم تأثیر سن والدین در سلامت فرزندان و با وجود گستردگی این موضوع در جوامع امروزی، پزشکان این مسئله را نگرانکننده نمیدانند.
بارداری مادران در سنین بالاتر موجب نارساییهایی در هنگام تولد، وزن کم نوزاد و همچنین زایمان زودرس میشود. اما نارساییها و نواقص تنها به مادران مُسنتر محدود نمیشود. بسیاری از تحقیقات نشان میدهند که مادران خیلی جوان نیز مشکلاتی را به فرزندان خود تحمیل میکنند. تحقیقات گسترده نشان میدهند که بارداری در سنین زیر ۲۵ سال باعث مشکلات بدتری در زمینهی سلامت نوزادان میشود و مشکلاتی در زمینهی قد نوزادان، چاقی مفرط، سلامت عمومی و سایر مشکلات را به همراه میآورد.
اثرات بیولوژیکی بارداری و فرزندآوری در سنین بالا یا پایین تا حدود زیادی مشخص است، اما اثرات روانی این مسئله چگونه بروز میکند؟
با وجود تفاوتهای زیادی که میان مادران با سنین مختلف وجود دارد، نمیتوان تفاوت زیادی در زمینهی ابعاد روانشناسی میان آنها قائل شد. حتی این نکته نیز عنوان میشود که مادران در سنین بالاتر معمولا دارای درآمد بیشتر و تحصیلات بهتری هستند، در دوران بارداری رفتارهایشان را بیشتر تحت کنترل دارند و با خطرات کمتری روبهرو میشوند. درهرحال، سنوسال اثرات احتمالی و بالقوهای بر سلامت والدین و فرزندان دارد. برای مثال، مادرانی که در اواخر سنین نوجوانی و اوایل سنین جوانی یعنی سالهای ابتدایی دههی سوم (۲۰ سالگی به بعد) باردار میشوند، بیشتر با خطر مرگومیر مواجه هستند. یا بارداری در سنین ۲۲ و ۲۳ سالگی، اثرات نامناسب و خطرناکی بر سلامت افراد در سالهای بعدی زندگی میگذارد. بچهدار شدن در سنین پایین امکان ابتلا به افسردگی را نیز افزایش میدهد. برخی پژوهشها نشان میدهند که ۲۸ تا ۴۸ درصد از مادران جوان، از افسردگی رنج میبرند.
تحقیقات مختلف دربارهی سلامت روانی والدینی که در سنین بالاتر اقدام به فرزندآوری میکنند، نتایج گوناگونی نشان میدهند. برخی مطالعات از تأثیرات نامناسب بارداری در سن بالا بر سلامت جسمی مادران سخن میگویند و برخی دیگر از افسردگی مادرانی صحبت میکنند که در سنین بالای ۳۵ سال باردار میشوند.
از سوی دیگر، بارداری در سنین بالاتر به زنان فرصت تحصیل در مقاطع بالاتر و دستیابی به امنیت مالی میدهد. یافتههای پژوهشها دربارهی تأثیر سن بر بارداری تا حدودی ضدونقیض است. مثلا علیرغم شرایط عمومی مطلوبی که مادران باردار در سنین بالاتر میتوانند داشته باشند، در معرض مشکلاتی نظیر پرهاکلامپسی، فشار خون بالا در بارداری و دیابت هستند. این مشکلات میتوانند در تمام عمر آنها را تحت تأثیر قرار بدهند. (پرهاکلامپسی یکی از عوارض دوران بارداری است که تنها راه درمان آن، خارج کردن جنین و پایان دادن به حاملگی است.)
فارغ از تأثیرات زیستشناسیِ فرزندآوری در سنین بالاتر، شیوهی تربیت نیز در این سنین متفاوت خواهد بود. مثلا بعضی از تحقیقات نشان میدهد که والدین بالای ۴۰ سال معتقدند بهترین سن برای بچهدارشدن، حداقل ۵ تا ۱۰ سال زودتر از سن فعلی آنهاست. تعداد دیگری از والدین با سنوسالی مشابه، مزایای فرزندآوری در این سنین را بسیار زیاد میدانند.
در پژوهشی، ۸۰ درصد از مادران و ۷۰ درصد از پدران معتقد بودند بهترین سن فرزندآوری، دههی ۳۰ زندگی است. (البته این تحقیق چندان گسترده نبود و طیف وسیعی از افراد را شامل نمیشد. برای کسب نتایج دقیقتر، به تحقیقات گستردهتری نیاز است.)
یکی از دلایلی که والدین را از فرزندآوری در سن بالا راضی نگه میدارد، ثبات و آمادگی آنها از لحاظ عاطفی است. افراد در سنین بالاتر از اعتماد به نفس بیشتری برخوردارند، انعطافپذیری بیشتری دارند و خودآگاهی بهتری نسبت به خود پیدا کردهاند. ضمن اینکه بر خود تسلط بیشتری دارند، از توانایی مالی بهتری برای حمایت فرزندان برخوردار هستند و در برقراری ارتباط با فرزندشان بهتر عمل میکنند.
مثلا یکی از پدرانی که در مطالعاتِ مربوط به تأثیر سن والدین بر فرزندان شرکت داشت، معتقد بود که اکنون و در این سن، نسبت به ۲۰ سال گذشته، خودش را بهتر میشناسد و راحتتر میتواند با فرزندش ارتباط برقرار کند، اکنون میداند که چگونه از فرزندش حمایت کند و مشوق او باشد.
سایر مزایایی که والدین مُسنتر عنوان میکنند، موفقیت شغلی، امنیت مالی، ارتباطات مستحکم اجتماعی، محیط کاری منعطف و داشتن وقتِ بیشتر هستند. البته این موارد به معنای کامل و بینقص بودن شرایط والدین مُسنتر نیست. نباید فراموش کرد که تعدادی از این والدین معتقدند بهتر بود در دههی سیاُم زندگیشان اقدام به بچهدار شدن میکردند. اما چرا؟
یکی از رایجترین مشکلاتی که والدین مُسنتر از آن حرف میزنند، عدم وجود انرژی کافی برای همراهی با فرزندان کوچک است. والدین مُسن شاید بهاندازهی والدین جوان، برای همراهی با تحرکات و فعالیتهای پُرجنبوجوش فرزندان خود، انرژی نداشته باشند.
یکی دیگر از نگرانیهای والدین مُسن به توانایی باروری بازمیگردد. این افراد معمولا نگران توانایی باروری خود در این سنین هستند و اینکه شاید نتوانند بچههای بیشتری داشته باشند. علاوه بر این، اختلاف سن زیاد میان والدین و فرزندان، پدرها و مادرها را از بابت مرگ و تنها ماندن فرزند کمی نگران میکند.
در میان همهی افرادی که در مطالعات مختلف شرکت میکنند، معمولا تعداد زیادی از افراد دههی سیاُم زندگی را بهترین زمان برای فرزندآوری تلقی میکنند. زیرا در این دهه از زندگی، والدین ثبات مالی و عاطفی بهتری دارند، مشکلاتی نظیر کمبود انرژی لازم برای همراهی فرزند، مشکلات باروری و درنتیجه تعداد فرزندان کمتر، دلنگرانی بابت اختلاف سنی، تنها ماندن فرزندان و … دیگر وجود ندارد.
نتایج مطالعهای که در سال ۲۰۱۷ در نشریهی آکادمی روانپزشکی کودکان و نوجوانان آمریکا چاپ شد، به بررسی تأثیرات سن والدین بر ۱۵ هزار جفت دوقلو پرداخته بود. در این پژوهش الگوهای رشدِ مرتبط با رهبری، همکاری و مهارتهای اجتماعی دوقلوها مورد توجه قرار گرفتند. علاوه بر سن والدین، عوامل ژنتیکی و محیطی نیز در این تحقیق بررسی شدند.
نتایج نشان میداد که سن پدران منجر به بروز تفاوتهایی در رشد اجتماعی فرزندانشان شده است. بچههایی که پدرانشان زیر ۲۵ سال یا بالای ۵۱ سال بودند، در سنین اولیهی کودکی مهارتهای اجتماعی بهتری از خود بروز میدادند. اما این مهارتها در سنین نوجوانی نسبت به همتایانشان که پدرانی میانسال داشتند، افت پیدا میکرد.
دکتر مگدلنا جنکا (Magdalena Janecka) که نویسندهی اصلی و سرپرست این پژوهش بود، عنوان میکند: «نتایج تحقیقات ما نشان داد که سن والدین میتواند تأثیراتی بر مهارتها و توسعهی فهم و ادراک فرزندان داشته باشد.» برای نمونه مشخص شد کودکانی که پدران خیلی جوان یا خیلی پیر دارند، موقعیتهای اجتماعی مختلف را چالشبرانگیزتر از سایر کودکان میدانند.
حتی اگر این کودکان مبتلا به اوتیسم نباشند، باز هم مواجهه با موقعیتهای اجتماعی و مسائل مختلف برایشان دشوارتر است. البته بررسی عوامل ژنتیکی مشخص کرد که علیرغم نتایج مشابه در هر دو طیف سنی پدران، دلایل شکلگیری نتایج در هر گروه کاملا با دیگری متفاوت است.
پس در چه سنی باید بچهدار شد؟ عوامل متعددی در تربیت فرزندان از تولد تا بزرگسالی نقش دارند. اما تأثیر خودِ والدین از تمام عوامل دیگر بیشتر است. بچهدار شدن در هر سنوسالی مزایا و معایب خاص خودش را دارد. فارغ از نکاتی که در این زمینه مطرح میشود، نمیتوانیم از تفاوتهای فردی و شخصی زوجین غافل بمانیم.
درهرحال مطالعات و تحقیقات مختلف حاکی از آن است که فرزندآوری در هر سنی، خواه اوایل ۲۰ سالگی باشد یا در دههی ۴۰ سالگی، تأثیراتی روانی و جسمانی بر والدین و فرزندان خواهد داشت. همانطور که گفته شد، والدین جوان انرژی و حوصلهی بیشتری در برخورد با فعالیتهای فرزندانشان دارند و از سوی دیگر فرزندان آنها از مهارتهای اجتماعی کمتری برخوردار میشوند و خودشان نیز بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی هستند.
از طرف دیگر والدین مُسنتر نیز علیرغم داشتن تجربه و دانش بیشتر، لزوما در بهترین شرایط قرار ندارند و ممکن است فرزندان آنها با مشکلات احتمالی عصبشناختی روبهرو شوند. درهرحال تصمیم با شماست که در چه سنی بچهدار بشوید. در این میان آنچه مهم است، توانایی شما در مدیریت اوضاع و شرایط است.
در هر سنی که هستید، باید بتوانید با شناخت درست و دقیق وضعیت خود، نهایت استفاده را از مزایای موجود ببرید و سلامت خود و فرزندتان را تضمین کنید. اگر تصمیم دارید در سنین بالاتر بچهدار شوید، باید دانش و تجربهی خود را بهعنوان اهرم مهمی در تربیت و رشد کودکتان در نظر بگیرید و اگر میخواهید در سنین پایینتر بچهدار شوید، نهایت استفاده را از انرژی خود ببرید.