به گزارش اقتصادنیوز ، بازده شاخص کل بورس از ابتدای سال تاکنون منفی شد. بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد نماگر مذکور، با رسیدن به سطح یکمیلیون و ۳۶۷هزار واحدی طی معاملات روز سهشنبه زیانی ۰۱/ ۰درصدی را به ثبت رسانده که بیش از هر چیز ناشی از کاهش قیمتهای جهانی و بیاعتمادی به فضای داخلی بازار سهام است. تداوم این روند سبب شده است کاهش ادامهدار ارزش معاملات خرد از محدوده ۵هزار و ۸۰۰میلیارد تومانی، این متغیر را به سطح هزار و ۳۵۹میلیارد تومان در روز گذشته برساند که حاکی از نبود اقبال به بورس است.
بورس تهران در پایان معاملات روز سهشنبه ۲۹شهریور هر آنچه را که از ابتدای سال رشته بود، پنبه کرد و شاخصکل این بازار به محدوده یکمیلیون و ۳۶۷هزار واحد رسید. بررسیها نشان میدهد که بورسیها در این مدت اگرچه تحتتاثیر عوامل منفی نظیر رکود بازارهای جهانی و بیاعتمادی داخلی نسبت به وضعیت بازار بودند، اما همواره به این نکته نیز اذعان کردهاند که بازار سهام بهرغم تمامی نکات منفی موجود، در بسیاری از نمادها از ارزندگی مناسبی برخوردار است و اگر از دام بلاتکلیفیهایی نظیر مذاکرات اتمی رها شود و در کل با عدماطمینان کمتری مواجه باشد احتمالا استعداد لازم برای رشد قیمتها را خواهد داشت.
شاید اگر در واپسین روزهای بهار سالجاری کسی از منفیشدن بازده بورس در نیمه نخست سالجاری سخن میگفت، کمتر کسی سخن او را جدی میگرفت. آغازین روزهای بهار سالجاری چنان در راستای روزهای صعودی بهمن و اسفند سالگذشته پر تب و تاب آغاز شد که تقریبا بسیاری از فعالان بازار سهام را به این نتیجه رسانده بود که این بازار پس از گذراندن تقریبا یک سالو نیم سخت بالاخره رنگ آرامش را خواهد دید. روزهای خوبی برای فعالان بازار سهام بود. از یکطرف قیمتهای جهانی سمت و سویی صعودی داشتند و از سویی دیگر فاصله نرخ دلار آزاد و نیمایی با افزایش قیمت این ارز در بازار آزاد خوشبینیها درخصوص بهبود اوضاع شرکتها و انتشار گزارشهای مطلوب سهماهه را فراهم کرده بود. قیمتها تقریبا هر روز بالا میرفت و تمامی خبرها به نفع روند صعودی بازار سهام بود. در ابتدا تعداد زیادی از فعالان بازار سهام بر این باور بودند که افزایش قیمتها ناشی از ورود به روزهای نخست بهار است که در بسیاری از سالها همواره سمت و سویی مثبت داشته و بهطور سنتی سرمایهگذاری در آن عموما با سود همراه بوده است، با اینحال بعدتر همانطور که انتظار میرفت این صعود ادامه پیدا کرد و دلایلی بیشتر از تکرار یک عادت معاملهگرانه را از خود به نمایش گذاشت.
بررسی معاملات نیمه نخست سالجاری اشاره به این واقعیت دارد که آنچه که توانسته در روزهای نخست سالجاری منجر به صعود قیمتها در بازار سهام شود دقیقا همان مواردی است که در دوماه پایانی سال۱۴۰۰ بازار سهام را از دام نزولی نجات داد، اگرچه رشد قیمت ارز به محدوده ۳۰هزار تومان همواره جزو عواملی بود که بازار را خوشحال میکرد، اما در روزهای پایانی سالگذشته و روزهای نخست سالجاری کمکم این کژباوری که نرخ بازار آزاد میتواند در صورت صعود به افزایش قیمتها در بازار آزاد منتهی شود، کمکم ازمیان رفت. در ماههای اخیر آنچه که در اینباره بیشتر خودنمایی کرد این بود که سرمایهگذاران بالاخره از این عادت کهنه دستبرداشتند و به واقعیت قیمتها در سامانه نیما بیشتر توجه کردند. همین امر سبب شد تا بازار سهام در نهایت رنگ و بویی واقعیتر به خود بگیرد.
با این حال نکته مهمی که در جریان بود؛ نه کاهش وابستگی روانی به بازار ارز بلکه اثری بود که ارزهای خارجی از تحولات اقتصادی میپذیرفتند.
در سال۲۰۲۰ بود که کرونا همچون یک قویسیاه به یکباره از ناکجاآباد محاسبات کارشناسان اقتصادی مالی سربرآورد و بهعنوان امری غیر منتظره آنهم دقیقا در زمانیکه بازارهای جهانی در حال تسکینیافتن از آثار جنگ تجاری آمریکا با چین بودند، خودنمایی کرد. نرخ مرگومیر بهسرعت بالا رفت و سرمایهگذاران به ناگاه خود را سهامدار شرکتهایی که دیدند که خیلی از آنها یا به واسطه قرنطینههای جهانشمول با کاهش شدید سود روبهرو بودند، یا دستکم از این ناحیه اثرات منفی ملموسی را متحمل میشدند. همین شد که سود سرمایهگذاری بهشدت کاهش پیدا کرد. در اقتصادهای مصرفگرای غربی بهخصوص ایالاتمتحده که برای سالهای متمادی شاهد افت قابلتوجه پسانداز بود، کمکم خود قرنطینه که مترادف با حفظ جان انسانها بود به معضلی اقتصادی تبدیل شد. هزینه دولتها بهشدت بالا رفت و خرجکردن از جیب آنهم در شرایطی که مردم پسانداز اندکی داشتند زمینه را برای افزایش نقش دولتها در زندگی روزمره مردم فراهم کرد. همین شد که ترازنامه بانکهای مرکزی برای تامین هزینههای این قرنطینهها بهسرعت شروع به فربهشدن کردند. بهزبان سادهتر بانکها در حجم وسیعی پول چاپ کردند تا از جیب آینده به نفع امروز پول خرج کنند. اتفاق سادهای بود که در آن زمان با بهانههای مختلف بهخوبی توجیه شد. در آن دوره زمانی آنقدر اخبار مرگ و میرهای کرونایی در تمامی کشورهای جهان هولناک بود که کمتر کسی سودای فکرکردن به عواقب این پولسازی بزرگ را داشت، با اینحال تبعات این رویداد تمام نشد و بازارها در نهایت درگیر پیامدهای چاپ پول بزرگ در سراسر جهان شدند. آنچه که میلتون فریدمن، اقتصاددان فقید آمریکایی در هر زمان و مکانی یک پدیده پولی میدانست دامن بازارها و معیشت مردم جان بهدر برده از دام کرونا را گرفت و بسیاری را از خود متاثر کرد. به زبان ساده، تورم آغاز شد.
آنچه که در این موقع اتفاق افتاد و از سوی بسیاری از کارشناسان به یک رونق تعبیر شد در واقع چیزی نبود بهجز قدم علمکردن انتظارات تورمی که خود را در قامت رشد قیمتها نمایان کرد. میتوان تقریبا گفت که تا به اینجای کار که شرح داده شد، یعنی حدودا تا اواخر بهار همهچیز به نفع بورسیها بود. در شرایطی که بیخبری از مذاکرات برجامی راه را برای افزایش انتظارات تورمی در داخل کشور بازکرده بود، رشد انتظارات مطرحشده در عرصه جهانی بازهم نقشآفرینی کرد تا قیمتها در بورس هر روز بیشتر و بیشتر شوند، اما این روند همانطور که از ابتدا هم مشخص بود نمیتوانست تا ابد ادامهدار باشد. با مشخصشدن نخستین نشانههای شروع این تورم در اقتصاد جهانی، بازارها احتیاط پیشه کردند. سیاستگذاران پولی در بانکهای مرکزی به تکاپو افتادند تا با سیاستهای پولی و انقباضیتر شدن از بار منفی تورم بکاهند. همین شد که بهسرعت افزایش نرخ بهره در دستور کار قرار گرفت. سیاستگذار پولی ایالاتمتحده بهسرعت و در چند مرحله نرخ بهره را افزایش داد. بهدنبال این امر رابطه معکوس نرخ بهره با ارزش دارایی اینبار هم کارگر افتاد و قیمت بسیاری از کامودیتیها با افت جدی روبهرو شد. از آن زمان به بعد میتوان گفت که روند حاکم بر بورس همچنان منفی است. بررسیها نشان میدهد که بیش از دوسوم ارزش بازار در بورس به نمادهای کامودیتیمحور وابسته است و همین امر سببشده افت قیمت کالاهای اساسی در بازارهای جهانی اثر مهمی بر کاهش تقاضا در بورس بگذارد. از آن زمان تاکنون قیمتها در بازار سهام به شکلی آهسته و پیوسته رو به نزول بوده است. شاخصکل که در نقطه اوج خود طی سالجاری به محدوده یکمیلیون و ۶۰۶هزار واحد رسیده بود، رفتهرفته کاهشی شد و با افتادن در مسیر فرسایشی دیگری به محدوده یکمیلیون و ۳۶۷هزار واحد در معاملات روز گذشته رسید، اما آیا رکود در بازارهای جهانی و احتمال افت قیمت کامودیتیها تنها دلیل وضعیت کنونی بود؟
بررسیها نشان میدهد که نمیتوان تنها دلیل افت شاخصکل بورس به محدوده کنونی را ناشی از تغییر چشمانداز بازارهای جهانی نسبت به سالهای گذشته دانست. بورسیها در شرایطی سالجاری را سپری میکنند که روند تحولات بازار سهام بهخصوص ناکارآمدیهای رخ داده در سقوط بازار طی سال۹۹ راه را برای اعتماد مردم به بازار سهام بسته است. بورسیها در شرایطی روزهای جاری را سپری میکنند که بررسی وضعیت بورس تهران از ابتدای سالجاری تاکنون حاکی از روند ادامهدار افت ارزش معاملات خرد و همچنین تداوم خروج پول است. بر این اساس از ابتدای سالجاری تاکنون رقمی بالغ بر ۱۹هزار و ۴۸۴میلیاردتومان از پول حقیقیها از بازار مذکور به سمت بازارهای موازی یا پارکینگ پول بیتصمیم؛ یعنی بانک خارج شدهاست. ارزش معاملات خرد که در تاریخ ۲۵اردیبهشت سالجاری با قرارگرفتن در سطح ۵۸۰۷میلیاردتومان در اوج خود قرار داشت در تداوم روند نزولی به شکلی پیوسته کاهش یافت تا در نهایت به محدوده ۱۳۵۹میلیاردتومان طی روز معاملاتی اخیر رسید. بر این اساس ارزش معاملات خرد بهطور میانگین تا پایان دادوستدهای روز بررسیشده به حدود ۳۷۶۹میلیاردتومان رسیده بود که این رقم بیش از دوبرابر رقم اخیر در معاملات روز ۲۹ شهریور است. بر این اساس میتوان گفت که بورسیها در شرایطی روزهای پایانی تابستان سالجاری را به پایان میبرند که برآیند همه این تغییرات سببشده تا بورسی که در روزهای پایانی اردیبهشت بازدهی ۴/ ۱۷درصدی داشت، در خلال معاملات مذکور هر آنچه تاکنون بهدست آورده بود را از دست بدهد و روز گذشته با ثبت بازده ۰۱/ ۰درصدی به انتظار گذران روز معاملاتی آخر برای تعیین سرنوشت بازدهی بورس بنشیند.