همشهری آنلاین - محمد بلبلی: سیام شهریور سال ۸۸ سالروز درگذشت پرویز مشکاتیان است، هنرمندی که نیاز به تعریف یا تمجدیدهای تکراری و نخنما شده مرسوم ندارد. کارنامه هنری مشکاتیان بسیار پربار و درخشان است و ما نیز قصد بررسی آثار او را نداریم.
موسیقی مشکاتیان چنان با ریشههای قدیمی، عمیق و اصیل هنر ایرانی گره خورده که گویی این نغمات را از قرنها پیش از تولد در روح او دمیدهاند. ساختههای مشکاتیان اکثرا به شکل تکصدایی (انیسون) اجرا شدهاند، شاید کسانی که به ارکسترهای چندصدایی و هارمونی و بهویژه موسیقی کلاسیک علاقهمند هستند، این تکصدایی را ضعف موسیقی مشکاتیان که نه اشکال کلی موسیقی شرق بدانند. اما ساختههای مشکاتیان آنقدر از جملهبندیهای بینظیر سرشار است که تا حد بسیار زیادی آثار او را از تنظیمهای چندصدایی بینیاز میکند.
جملهبندی زیبا در موسیقی به این معناست که شنوده بعد از شندین چندباره قطعه ناخواسته قسمتی از آن را زمزمه کند و به یاد بسپارد، تفاوتی ندارد این موسیقی تکصدایی باشد یا چندصدایی.
موسیقی مشکاتیان پر است از قرینهسازیهای بینظیر، قرینهسازیهایی که برگرفته از هنر ناب ایرانیاست، قرینهسازیهایی که نمونههای خیرهکننده آن را در معماریهایی مانند مسجد امام اصفهان، سیوسهپل و بسیار دیگر از این دست آثار میبینیم، قرینههایی که اگر نیک بنگریم باز ریشه آن را در طبیعت متقارن مییابیم.
مشکاتیان در تنظیم ارکستر چندصدایی نیز توانایی وسلیقهای ظریف داشت و این را در آلبوم «بیداد» به زیبایی نمایان کرد. همچنین آلبومهای «دود عود»، «جان عشاق»، و «گند مینا» از آثاری به شمار میروند که نسبت به دیگر آثار او ساختار متفاوتی دارند، موسیقی این آلبومها برای ارکستر بزرگ نوشته و توسط کامبیز روشنروان و محمدرضا درویشی تنظیم شدند.
مشکاتیان موسیقیدانی بود که سراغ موسیقی نمیرفت، اعتقاد داشت نغمات باید خودشان در زمانی که نمیدانیم کی سراغ قلب و روح هنرمند را بگیرند، آنگاه است که ماندگارترین آثار ساخته میشوند.
به قول بیژن کامکار که میگفت پرویز اعتقاد داشت که موسیقی کارخانه لوله پلیکا نیست که هروقت شما مواد را داخل دستگاه ریختی از سوی دیگر لوله تحویل بگیری، موسیقی باید به هنرمند الهام شود.
مطالعات متون تاریخی، احاطه بر ادبیات کلاسیک کهن، نو و معاصر، ریشه در خاک پراصالت خراسان داشتن و از همه مهمتر عشق وافر و عمیق به ایران از او هنرمندی با ویژگیهای خاص ساخته بود.
مشکاتیان به عنوان یک هنرمند میهنپرست همواره با مسائل اجتماعی همراه بود، این را میتوان در آثار او مشاهده کارد، آثاری که در آلبومهای «چاووش» منتشر شدند.
همچنین سرود «رزم مشترک» یا همان همراه شو عزیز با شعری از «برزین آذرمهر» که احتمالا نام مستعار مشکاتیان باشد، از ساختههای بسیار زیبا و حماسی اوست که جایگاه خاصی بین مردم پیدا کرد.
مشکاتیان همواره عشقی عمیق به ایران و مردم سرزمینش داشت و شاید همین عاشقی دلیل عمر کوتاه او شد، معشوق اگر تب کند، عاشق میمیرد.
او در سیام شهریور سال ۸۸ در ۵۵ سالگی درگذشت، افسوس که سرو آزاد ایران این خنیاگر عاشق خیلی زود از خیل عاشقان جدا شد و به سوی معشوق ازلی رفت.