درحالحاضر عوامل بسیاری نظیر ریسک نوسان قیمت در بازار سرمایه باعث شده تا اغلب فعالان بازار پس از چند درصد کسب سود اقدام به فروش کنند. همچنین آنهایی که در روزهای گذشته بخشی از سرمایه خود را در ریزش قیمتها از دست دادهاند، انگیزه بهتری برای فروش سهام دارند، چرا که بستن موقعیتهای سرمایهگذاری احتمال زیان بیشتر را کم میکند. اما و اگرها در بازار سهام همچنان ادامه دارد. روز گذشته در حالی که تصور میشد شاخص کل بورس با گذر مجدد از سطح روانی یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحدی، بار دیگر خود را برای گام صعودی دیگری آماده کرده تغییر جهت بازار به یکباره شگفتی آفرید. معاملات روز یکشنبه در حالی آغاز شد که افزایش دسته جمعی قیمت سهام طی روزهای اخیر بسیاری را به این باور رسانده بود که در مواجهه با کاهش قابل توجه قیمت سهام و بهبود افق سودسازی در بیشتر شرکتهای فعال در بازار سرمایه، بورس و فرابورس از شرایط کافی برای بهبود تقاضا برخوردار است. به موجب همین تصور بود که از روزهای پایانی هفته اخیر شاهد سنگین شدن تدریجی کفه تقاضا و بازگشت نسبی قیمت در بسیاری از نمادها بودیم.در این روز شاخص بورس که در ابتدای معاملات به لطف صفوف سنگین خرید تا محدوده یکمیلیون و ۲۵۰ هزار واحد افزایش یافته بود با خاتمه ساعت اولیه معاملات به تدریج از سطوح رفته بازگشت و در نهایت به رشد یک درصدی بسنده کرد. اگرچه این کاهش به ثبت عملکرد منفی نماگر اصلی بازار در روز یاد شده منجر نشد اما با ثبت رشد بیش از ۱۲ هزار واحدی در عمل بخش مهمی از رشد میانگین قیمتها را از بین برد. بر این اساس معاملات روز یکشنبه در حالی خاتمه یافت که شاخص کل در سطح یک میلیون و ۲۳۴ هزار واحد قرار گرفته بود.درحالحاضر میتوان فروشندگان سهام را در سه گروه دستهبندی کرد. سهامدارانی که طی روزهای اخیر و با تغییر مسیر بازار اقدام به خرید کرده بودند پس از شناسایی میانگین سود ۳/ ۷ درصدی در چهار روز معاملاتی گذشته (میزان رشد شاخص کل) اقدام به شناسایی سود کرده و فروشنده شدند. گروه دیگر سهامداران ریسکگریزی هستند که بهدلیل محدودیت دامنه نوسان و قفل شدن سهام در صفهای فروش امکان نقد کردن پرتفوی خود را نیافتند و حال با تعادل نسبی معاملات، در سمت فروش سهام ظاهر شده تا از گردونه معاملات این بازار خارج شوند. برخی از این سهامداران در انتظار یافتن موقعیت بهتر برای ورود مجدد هستند و برخی دیگر ترجیح میدهند دیگر در بازار سهام سرمایهگذاری نکنند. گروه سوم فروشندگان این روزهای بورس را میتوان حقوقیهایی معرفی کرد که با نزدیک شدن به روزهای پایان سال در پی تامین نقدینگی لازم برای پرداخت حقوق و عیدی کارمندان خود هستند.
همانطور که در گزارشهای پیشین نیز به آن اشاره شد بهنظر میرسد بورس تهران بهرغم همه موانعی که برای نزدیک شدن به معیار کارآیی در سر راهش قرار دارد، این روزها مسیر طبیعی را پیش روی دارد که تقریبا در تمامی بازارهای مالی جهان به کرات تکرار شده است. این مسیر طبیعی نوسان هیجانی قیمت سهام در مواجهه با تغییر قدرت عرضه و تقاضا است که عمدتا پس از تجربه روندهای قدرتمند سپری میشود. درحالحاضر بسیاری از فعالان بازار سهام که در ابتدای سال آن رشد قدرتمند را دیدهاند و تقریبا بیشتر زمان سقوط شاخصها در بورس و فرابورس را در ناباوری نسبت به تغییر روند بازار سپری کردهاند، هر کدام به نحوی نیازمند فرصتی هستند تا ذهنیت خود را با نوسانهای اخیر تطبیق دهند.همین امر سبب شده تا در روزهای اخیر شاهد کوتاهتر شدن چشمانداز تحلیلی سرمایهگذاران باشیم. درحالیکه تا چندی پیش و قبل از شروع ثلثدوم سال رشد بیوقفه قیمت کمتر کسی را مجاب به فروش سهام میکرد درحالحاضر بسیاری از فعالان بازار سهام بهخصوص سرمایهگذاران خرد برای آنکه بتوانند خود را با شرایط جدید تطبیق دهند به ناچار حد سود سرمایهگذاری خود را کاهش دادهاند. همین امر سبب شده تا شاهد افت نوسانهای بازار به محدوده ۱۰ تا ۲۰ درصدی باشیم. این مساله موجب شده تا در مواجهه با تغییرات رخ داده در سطح کلان اقتصاد فعالان حقوقی بازار که تاثیر عمدهای بر جریان عرضه و تقاضا دارند، رفتار خود را با واقعیات موجود تعدیل کنند و شاهد افزایش فشار فروش در مقاطع مختلف باشیم. مجموع عوامل موجود خود باعث تقویتشدن رویکرد ریسکگریزی در بازار سهام میشود. هرچه نوسان بیشتر باشد، سرمایهگذاران ریسکگریز نیز بیشتر مجاب خواهند شد که بفروشند و از این بازار به سمت مقاصدی بروند که نوسان قیمت در آنها به آسانی اتفاق نمیافتد. به هر ترتیب نباید فراموش کرد تعداد کدهای معاملاتی صادره طی یک سال اخیر به حدی با مقادیر قبل از متفاوت بوده که در عمل مقایسه اثرات سهامداران تازهوارد به این عرضه با گذشته ممکن نیست. با توجه به اینکه ورود خیل عظیم سرمایهگذاران به این بازار در شرایطی اتفاق افتاده که جذابیت بورس بیش از هر عاملی مرهون کاهش ارزش پول ملی بوده است، هیچ بعید نیست که با هموار شدن شرایط برای کاهش چشمانداز تورمی بازارها شاهد تغییر در ترکیب سرمایهگذاران باشیم. هر چه باشد بازار در ماههای اخیر به بسیاری از سرمایهگذاران نشان داده است که برخلاف آنچه که پیشتر انتظارش را داشتند، بازاری است پرریسک که ماندگاری در آن بدون آمادگی قبلی و تجربهاندوزی مستمر چندان دوام پیدا نمیکند. اینکه روند بازار در هفتههای پیشرو مثبت خواهد بود یا منفی، امری نیست که بتوان به شکلی دقیق درخصوص آن گمانهزنی کرد. در هفتههای گذشته بسیاری از فعالان بازار سهام توجه خود را بر افزایش قابلتوجه قیمتهای جهانی معطوف کردند. به دلیل آنکه کاهش نرخ برابری دلار در برابر ریال تا حد زیادی به تقویت پول ملی منجر شد، فضا را برای بهبود وضعیت در بازار سهام مناسب دیدند. این مساله در حالی رخ داد که در همین مدت کوتاه هم دلار با سرعت کانال ۲۵ هزار تومانی را رها کرد و هم با افزایش ریسکهای مشرف بر بازار سرمایه فضای سرمایهگذاری در این بازار از گذشته ناامنتر شد؛ امری که در نهایت به افت سنگین قیمتها و حتی از دست رفتن موقتی کانال یکمیلیون و ۲۰۰ هزار واحدی انجامید. آنطور که بهنظر میآید قبول کنیم یا نکنیم وضعیت بازار مبهم تر از آن است که ارائه پیشبینی درخصوص وضعیت بازار برای دو ماه پایانی سالجاری کار آسانی باشد اما با اندکی بررسی دقیق میتوان اینطور برداشت کرد که روند دلسردشدن سرمایهگذاران خرد در بازار سرمایه برای دوره یادشده امری دور از انتظار نیست و همین امر میتواند نوسانهای غیرقابل پیشبینی را در بازار سرمایه افزایش دهد. با توجه به آنکه در وضعیت موجود، تحلیل دقیقی از آثار بودجه سال آینده نمیتوان ارائه داد و از طرف دیگر ریسک قانونگذاری در دستگاههای دولتی طی ماههای اخیر تا حد زیادی بالا رفته است، از اینرو بعید نخواهد بود که تصور کنیم هر خبری که بر سود شرکتها اثر مستقیم میگذارد، میتواند در بازار نوسان مثبت یا منفی قیمت ایجاد کند. البته باید به خاطر داشت، این واقعیت که ابهامات بودجه سال ۱۴۰۰ توانسته تا به حال تا حد زیادی تحلیل شرایط پیشرو را دشوار کند، باعث نشده که هم فعالان بازار سرمایه و هم کارشناسان اقتصادی بودجه سال آخر دولت تدبیر و امید را بودجهای غیرتورمی بدانند.
اما از همه این حرفها که بگذریم روند تغییرات در بازار سرمایه همچنان سبب شده تا نه فقط بعد کلان قضیه بلکه درخصوص خود بازار سرمایه نیز ابهاماتی وجود داشته باشد. اگرچه انتخاب سریع جایگزین قالیبافاصل و مشخصشدن ریاست بعدی سازمان بورس و اوراق بهادار، منجر به معجزه در بازار سهام نمیشود و تغییری عینی در روند قیمتها نخواهد داشت، اما باید دید چه اثری بر نااطمینانیهای موجود در بازار سهام بهویژه در حوزه سیاستگذاری دارد. در هر صورت این مساله که بخش بزرگی از ناملایمتهای بازار سرمایه متوجه سیاستها و تغییراتی بوده که در طول این مدت در قالب دستورالعمل و بخشنامه به بازار سهام تحمیل شده، بر کسی پوشیده نیست، بنابر این بسیار بجا خواهد بود که در شرایط تلاطم قیمتها خیال فعالان بازار هرچه زودتر از جانب مسوولان خود سازمان و شورایعالی بورس راحت شود.
بررسی تحولات روزهای اخیر نشان میدهد که پس از چند روز بهبود خرید از سوی سرمایهگذاران حقیقی بازار سرمایه روز گذشته با شکلگیری صفوف فروش، سرمایهگذاران خرد بازهم ناامید شدهاند. این مساله خود را در جابهجایی سهامی به ارزش ۲۳۷ میلیارد تومانی از حقیقیها به سرمایهگذاران حقوقی نشان میدهد. از اینرو سرمایهگذاران خرد مجددا تصمیم گرفتهاند با فروش سهام خود به فعالان حقوقی منتظر موقعیتی بهتر برای سهامداری باشند. همین دیدگاه روز گذشته به افزایش فشار فروش منتهی شد.
بررسی معاملات روز شنبه حکایت از آن دارد که از مجموع ۳۴۹ نماد معاملهشده در بورس تهران طی روز گذشته ۱۶۷ نماد صف فروش بودهاند که مجموع ارزش سهام عرضهشده در آنها به ۱۰۵۹ میلیارد تومان میرسید. در مقابل تنها ۳۳ نماد (به ارزش ۲۸۸ میلیارد تومان) صف خرید بودند. در فرابورس نیز وضعیت شباهت بسیاری به بورس داشت. در این روز افت ۱۴۹واحدی شاخص فرابورس با تغییر مالکیت ۱۸۹میلیارد تومانی به سمت حقوقیها خاتمه یافت.