به گزارش اقتصادنیوز مریم عباسی نژاد در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به اینکه به طور کلی بیماریهای نورودژنراتیو یا بیماریهایی که در آن بافت مغز تحلیل میرود را دمانس مینامند، گفت: دمانس نیز انواع مختلفی دارد که یکی از شایعترین انواع آن بیماری آلزایمر است. از انواع دیگر دمانس میتوان به دمانس عروقی (دمانس واسکولار) یا ترکیبی از دمانس عروقی و بیماری آلزایمر اشاره کرد. انواع کمتر شایع دمانس نیز با نام دمانس لوییبادی یا دمانس فرونتوتمپورال شناخته میشود.
وی افزود: در بیماریهایی که بافت مغز تحلیل میرود، در واقع سلولهای مغز در بخشهای خاصی از مغز کم کم از بین میروند و ما اصطلاحا میگوییم مغز کوچک شده یا دچار آتروفی شده است. علائم دمانس بسته به اینکه کدام بخش از مغز بیشتر دچار تحلیل شده باشد، متفاوت است. علائم ممکن است شامل مشکلات حافظه، مشکل در پردازش فکر، مشکلات کلامی، مشکلات حرکتی و یا از دست دادن عملکردهای اجرایی مغز یا کاهش قدرت یادگیری را شامل میشود.
او درباره علت بروز دمانس یا زوال عقل، اظهار کرد: مسیرهای مختلفی ممکن است منجر به بروز دمانس شوند. به عنوان مثال علت اصلی بروز دمانس آلزایمر ناشناخته است ولی دیده شده است که برخی فاکتورهای ژنتیکی در بروز آن تاثیرگذار است، اما نه به این معنا که لزوما بیماری ارثی است اما برخی ژنهای مرتبط با بروز آلزایمر شناخته شدهاند. در مطالعات بافتشناسی دیدهاند که مواد خاصی در مغز افراد مبتلا به آلزایمر وجود دارد که این مواد در تحلیل رفتن بافت مغز نقش داشتهاند.
وی درخصوص دمانس عروقی، توضیح داد: در دمانس عروقی، عروق مغز دچار آسیب میشوند؛ بنابراین تمامی عوامل خطر بیماریهای مرتبط با بیماریهای قلبی عروقی، مثل دیابت و چربی خون با عوامل خطر دمانس عروقی مشترک هستند. نوشیدن الکل هم یکی از عوامل خطر ابتلا به دمانس است. یکی از شایعترین علائم دمانس، مشکلات حافظه است و خیلی وقتها نیز خود فرد شاید متوجه مشکلش نباشد و اطرافیان او متذکر شوند که مثلا سوالات تکراری میپرسد یا یک موضوع را چند بار تعریف میکند.
این روانپزشک مهمترین فاکتور خطر مرتبط با دمانس را افزایش سن دانست و بیان کرد: مطالعات نشان میدهند که در گروه سنی سالمندان یعنی افراد بالای ۶۵ سال، حدود ۸ درصد افراد به دمانس مبتلا میشوند که در کشور ما هم تقریبا همین عدد برآورد شده است. با محاسبه کل جمعیت سالمند ایران مشخص میشود که حدود ۸۰۰ هزار نفر مبتلا به دمانس هستند اما خیلی از این افراد شناخته نمیشوند و شاید تنها یک پنجم عدد یاد شده تشخیص داده شوند. به طور کلی دمانس بیماری است که سخت و دیرهنگام تشخیص داده میشود و حتی خیلی از پزشکان و متخصصین هم ممکن است به این بیماری توجه نکنند و به موقع آن را تشخیص ندهند.
وی افرود: گاهی اوقات نیز ممکن است علائم دمانس با بیماریهای روانپزشکی دیگر اشتباه گرفته شود. گاهی فرد سالمندی مراجعه میکند و از اختلال حواس و مشکل تمرکز شکایت میکند و از آنجایی که پیشتر یکی از نزدیکانش به این بیماری مبتلا شده است، نگران است که مبادا دچار دمانس شده باشد، اما در معاینات و مصاحبه مشخص میشود که مشکل فرد به عنوان مثال افسردگی است که با درمان افسردگی، مشکلات او هم برطرف میشود. البته هیچ وقت به این فرد نمیگوییم هرگز به دمانس مبتلا نمیشود و از او میخواهیم تحت نظر باشد. به طور کلی یکی از راههای پیشگیری از بروز دمانس به غیر از اصلاح سبک زندگی، درمان افسردگی و اضطراب است که میتواند از بروز برخی موارد دمانس جلوگیری کند.
این کارشناس دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت، ادامه داد: اولین قدم شناسایی دمانس این است که پزشک به فکر باشد و سوال و جواب های استاندارد برای ارزیابی حافظه و سایر حوزههای شناختی انجام شود تا قوه پردازش و فکر یک نفر را بررسی کرده و عملکرد اجرایی و عالی مغز را مورد بررسی قرار دهد. تستها و مصاحبههای بالینی ساختار یافته توسط روانپزشکان و متخصصین مغز و اعصاب انجام میشود و به شناسایی بیماران کمک میکند. در نهایت یک تصویربرداری مغزی مثل ام آر آی میتواند به تشخیص نهایی کمک کند. البته تصویربرداری به تنهایی نمیتواند به شناسایی بیماری کمک کند و لزوما تصویربرداری نرمال و عدم وجود آتروفی در مغز به معنای عدم ابتلا به دمانس نیست.
وی افزود: از طرفی، گاهی نیز در سالمندان ممکن است به دلایل پزشکی و ابتلا به سایر بیماریها، فرد دچار اشکالات شناختی شود. مثلا فرد، قند یا اوره یا کراتینین بالا پیدا کند، یا در زمینه مشکل قلبی و عروقی، دچار اختلال سطح هوشیاری شود؛ یعنی فرد بیدار است ولی در قضاوت و شناخت اطراف خود دچار مشکل است و حتی ممکن است توهم شنوایی و بینایی داشته باشد. این یک شرایط اورژانس است که با برطرف شدن مشکل پزشکی این مشکل شناختی هم برطرف میشود. به این وضعیت، «دلیریم» میگویند. گاهی هم افراد مبتلا به دمانس ممکن است همزمان دلیریم هم پیدا کنند و اوضاعشان بدتر شود.
وی افزود: پیشبینی متخصصین و سازمان بهداشت جهانی این است که در ۵۰ سال آینده دمانس به یک مشکل مهم بهداشتی در اکثر کشورها تبدیل خواهد شد. در ایران هم بیشترین گروه جمعیتی را گروه سنی متولدین دهه ۶۰ تشکیل میدهد. این گروه سنی هم تا ۲۰ یا ۳۰ سال آینده وارد دوره سالمندی میشوند و پیشبینی میشود که در آینده با افزایش شیوع دمانس در کشور مواجه باشیم.
عباسی نژاد با تاکید بر اینکه بیماریهای نورودژنراتیو یا تحلیل برنده مغز در مجموع درمان قطعی ندارند، اظهار کرد: درمانی کشف نشده که روند زوال عقل را متوقف کند. داروهایی برای کنترل علائم روانپزشکی و رفتاری، بهبود خلق، کند کننده روند بیماری و... وجود دارد، ولی شرایط هر بیمار از دیگری متفاوت است. پس از شناسایی دمانس هر فرد ممکن است شرایط خاص خود را تجربه کند به شکلی که برخی سِیر پیشرونده بیماری را داشته باشند و به سرعت اختلال بلع، ناتوانی در تحرک و... را تجربه کرده و به همین دلایل فوت کنند. این سیر میتواند خیلی کوتاه مثل پنج سال یا خیلی طولانی مثلا ۱۵ سال باشد.
وی درباره آثار ابتلا به کرونا بر تشدید آلزایمر، گفت: کووید۱۹ هنوز هم یک بیماری با عوارض و پیامدهای نامعلوم است. ممکن است کرونا عوارض عروقی هم در پی داشته باشد، اما باید بدانیم اگر کرونا هم رخ نمیداد بازهم در سالیان آینده با افزایش شیوع دمانس مواجه میشدیم و اصلا امکان پذیر هم نیست که مبتلایان دمانس را تک تک بررسی کنیم که به دلیل کرونا مبتلا شدهاند یا خیر؟