گفت وگوی ایرنا با فریده ترقی نویسنده کیشوند را در ادامه بخوانید:
در خصوص کتاب اخیر خود با نام "آنجا سیگار مفتی می دهند" توضیح بفرمایید و اینکه سوژه را از کجا گرفته اید؟
این کتاب توسط نشر داستان منتشر شده وشامل ۱۹ داستان کوتاه دررابطه با زندگی و نگاه زنان نوشته شده است.توجه ویژه من بازمی گردد به تاریخچه ایران وحملات مختلفی از سمت مغولها،ترکها وتهاجمات فرهنگی و سنت هایی که جا به جا شد و شرایطی را ایجاد کرد که باید امروزه مورد بررسی قرار گیرد.ما درصد سال گذشته شاهد آن بودیم که زن ها در اندرونی ها بودند و کار بیرون برای مردان تعریف شده بود اما اکنون بعد از دوران قاجار و پهلوی وتغییراتی که ایجاد شد باعث گردید زنان از اندرونی خارج شده و وارد محیط کار شوند.با این تفاصیل سنت های گذشته هنوز پا برجا است.اکنون می بینیم زنان شاغل بعد از کار به محض ورود به خانه دوباره همان زن اندرونی می شوند.این متاسفانه در نتیجه افکاری است که هنوز باقی مانده و بر زنان فشار بیشتری آورده است.به اعتقاد من اگر خود آن زن چنین موضوعاتی را مطرح کند شاید حقی گرفته نشود،اما اگر فرد سومی به این موضوع بپردازد بسیار متفاوت خواهد بود و خود آن زن نیزمتوجه زوایای تازه تری از حقوق خود خواهد شد. من در این خصوص داستانی در رابطه با ماه رمضان نوشتم. در این داستان افراد خانواده همگی روزه می گیرند اما همه کارها صفر تا صد بر عهده زن خانواده بود. به همین منظور من در آخراین کتاب اشاره کردم که فرشتگان کاش فراموش نکنند این زن هم روزه داربوده است.
تحصیلات شما چیست و بیشتر به چه ابعادی ازحوزه زنان می پردازید؟
من شیمی محض خواندم و سالها در نیروگاهی درجزیره کار کردم اما نویسنده برای نویسندگی نیاز به تخصص مرتبط ندارد وتنها استعداد و تخیل فرد در این زمینه اهمیت دارد.من تقریبا ازکودکی بسیار به مطالعه علاقه مند بودم وتمام تنهایی کودکی من بیشتربا مطالعه گذشت.حتی گاهی برای خودم تکه پاره هایی از مطالب ودلنوشته هایی نیز می نوشتم.در حال حاضر به عنوان نویسنده سعی کردم به نکاتی که برای ما عادی شده و یا در حال عادی شدن است بپردازم. بیشتر داستان های من از زبان زنان است.البته به مردان هم پرداختم وحتی گاهی داستان های من جنبه طنز هم داشته است.
موفقیت های خود را در این زمینه ذکر کنید و نکته حائز اهمیت در کسب مهارت نویسندگی که شما را تا این حد توانمند کرده، چیست؟
هفتاد درصد نوشتن از مطالعه برمی آید.این مهمترین فاکتور درارتقا سطح نوشتاری است. یک نویسنده تا خوب نخواند خوب نمی نویسد.شما اگر از بزرگان وافراد با تجربه درحوزه نویسندگی بپرسید نویسندگی را بردواصل پایدارمی دانند. یکی خواندن و دیگری نوشتن است.من یک کتاب آموزشی در این زمینه با نام «داستان بخوانیم و بنویسیم»به چاپ رسانده ام. باید تاکید کنم فرد علاقه مند باید خواندن ونوشتن را یک تکلیف بداند.برای مهارت نوشتاری نیز بهتر است از روزنگاری آغاز کنند.من از کودکی بسیار مطالعه داشتم.ولی از سال ۹۴ که بازنشسته شدم به صورت جدی شروع کردم به نوشتن و این باعث شد نوشته های من در فراخوان های بسیار دیده شود. من ۵۳ داستان چاپ شده و حدود ۷۰ داستان کوتاه دارم که بعضی از انها هنوز چاپ نشده است.همچنین داستانها و دلنوشته هایی دارم که تصمیم به چاپ آنها دارم.برای روز نامه اقتصاد کیش و افتاب شرق نیشابورو مجله و هفته نامه ها نیزداستان نوشته ام.برخی از آثار من در فراخوان ها انتخاب شد که از جمله این فراخوان ها به تازگی فراخوان جنوب بود که رتبه دو داستان منطقه ای جزیره کیش را دریافت کردم.فراخوان سیمرغ نیشابور که جز ده نفر برگزیده بودم، همچنین داستان کوتاه کلاغ مرده برگزیده بنیاد شعر و ادبیات ایرانیان،داستان پشتیبان برگزیده جایزه ملی خلیج فارس و داستان از مدینه تا بیزان تیوم در حوزه کودک و نوجوان ،که جز ۱۵ اثر برگزیده از بین ۲۱۵ اثر در پنجمین فراخوان جشنواره خاتم و دیگر فراخوان ها که همگی بیشتر بر موضوع زنان تاکید دارد.
طراحی روی جلد کتاب هنرخود شماست،آیا این امر شامل دیگر آثار شما نیز می شود؟
من تنها طراحی جلد این کتاب راانجام دادم.زیرا من قبل از اینکه شروع به نویسندگی کنم طراحی پرتره با ذغال وپاستل می کردم. دراین خصوص دوست داشتم چهره نویسندگان از جمله ویکتورهوگو،گاندی،و دیگر هنرمندان را بکشم.همچنین گاهی ذهنی طراحی می کردم که این طرح روی جلد کتاب من از تصاویر ذهنی خودم است که از قبل کشیده بودم و به محتوای کتاب بیشتر نزدیک بود. اگر توجه کنید چهره آن زن و بچه نشان دهنده آن غم و حزن داستان را تا حدودی می رساند.
طراحی روی جلد تا چه میزان می تواند افراد را ترغیب به مطالعه و انتخاب آن کتاب کند؟
زمان خرید کتاب آنچهتوجه افراد را جذب می کند طراحی روی جلد است. در کل طراحی و اسم کتاب بعدازنویسنده و محتوای آن کتاب از مهمترین فاکتور های انتخاب هستند. معمولا طرح روی جلد اهمیت دارد که ملایم باشد و برای افراد ایجاد حس نا مطلوب نکند.بعد از این مطلب اسمی که برای کتاب انتخاب می شود نیز باید با دقت باشد و محتوای داستان را لو ندهد و فرد را ترغیب به خواندن محتوا کند.
آیا آثار شما تا کنون ممیزی داشته است؟
خدارو شکرتا کنون کتاب های من مشکل ممیزی نداشته، اما از دوستان شنیدم که این مساله بسیار آن ها را درگیرکرده است.به اعتقاد من درحال حاضر و با این دنیای مجازی جلوی چیزی را نمی توانیم بگیریم و امروزه افراد می توانند نسخه های بدون چاپ کتاب ها را از اینترنت گرفته و بخوانند.نکته قابل اهمیت در این مساله انتخاب مخاطب است که باید این باور را داشته باشد که هرکتابی که می خواند را با تفکر خود بخواند و بپذیرد و زود باور نباشد. به نظر من زمانی که کتابی را سانسور می کنند و جلوی چاپ آن را می گیرند بیشتر باعث شهرت آن کتاب می شوند.با مطالعه برخی از آن کتاب های سانسور شده متوجه خواهی شد محتوایی ندارد و اگر این میزان حساسیت نبود تا این اندازه شهرت پیدا نمی کرد.