همه منابع تاریخ اسلام (چه منابع مورد قبول شیعیان و چه منابع مورد قبول اهل سنت) متفقالقولند که پیغمبر مکرم اسلام (ص) در بازگشت از آخرین سفر حجشان به تاریخ هجدهم ذی الحجه سال دهم هجری در محلی به نام غدیرخم توقف کردند تا دستوری الهی را اجرا کنند.
با وجود آنکه پیغمبر مکرم اسلام (ص) برای دوران پس از خود بر ضرورت زمامداری جامعه اسلامی توسط حضرت امیرالمومنین (ع) تاکید کرد، اما از همان روزهای پایانی عمر شریف ایشان (ص) زمزمههایی مبنی بر مخالفت بلند شد. ابن سعد در «طبقات الکبری» اشاره کرده است که پیامبر (ص) در ساعات (یا روزهایی) پیش از وفاتشان دوات و قلمی طلبیدند تا وصیتنامهای را بنویسند که مانع گمراهی مسلمانان پس از وفاتشان شود. چنین نقلی در مجلد اول «صحیح بخاری» و دیگر منابع حدیثی اهل سنت هم آمده است. اما یکی از اصحاب مانع اینکار شد.
پیغمبر مکرم اسلام پیشتر نیز از سرنوشت جامعه پس از خودشان خبر داده بودند. تاریخ اسلام ثابت میکند که چنددستهگی در امت واحده پیامبر (ص) مهمترین معضل و مشکلی بود که پس از وفات آن وجود شریف رخ داد. بنابراین میتوان تشخیص داد که قلم و دوات طلبیدن برای نگارش وصیتی بود که مانع از چنددستگی در امت واحده میشد.
به شهادت بسیاری از منابع مورد وثوق اهل سنت و شیعه از جمله «تاریخ یعقوبی»، «تاریخ دمشق»، «المغازی» و… پیامبر مکرم اسلام در بیست و ششمین روز از ماه صفر سال یازدهم هجری سپاهی را به امیری اسامه بن زید تشکیل دادند و به عموم صحابه (بجز امیرالمومنین امام علی بن ابیطالب و تنی چند دیگر) امر فرمودند که که ذیل این سپاه همراه شوند و برای جنگ با رومیان از مدینه بروند و در ادامه نیز خاطیان از این فرمان را لعن فرمودند.
با تمام این اوصاف اما زمانی که پیغمبر مکرم اسلام (ص) به روز ۲۸ صفر سال یازدهم هجری از دنیای فانی رحلت فرمود، برخی از صحابه بجای آنکه علی بن ابیطالب (ع) را در امر غسل و تدفین پیغمبر (ص) یاری کنند، تصمیم گرفتند تا خلاف بیعتی که در روز غدیرخم کرده بودند، جانشینی برای رسول خدا تعیین کنند. در قرون بعد برخی از علما تصمیم گرفتند تا به دلیل این باور که همه صحابه پیغمبر (ص) عاری از خطا هستند، دلیلی بر این بیعت شکنی بتراشند و کلمه «مولی» را به معنی محبوب و… تأویل کردند و این حدیث را ناظر به ضرورت دوست داشتن امیرالمومنین (ع) دانستند.
این در صورتی است که این علما به طور طبیعی و عقلانی باید به این نکته میرسیدند که دوست داشتن پسرعموی پیامبر، یعنی همان شخصیتی که در خانه پیغمبر (ص) بزرگ شد و پیش از همه صحابه دعوت پیامبر به اسلام را پذیرفت و شخص پیغمبر (ص) با او عقد اخوت بست و بعدها نیز او را به دامادی خود پذیرفت و همین شخصیت همیشه همراه پیامبر بود و در عمده جنگهای سخت صدراسلام دلیرترین سلحشور سپاه پیغمبر (ص) بود و… یک امر اخلاقی لازم است و آنها اگر ایمان واقعی به پیغمبرشان دارند باید بدون هیچ دستوری چنین شخصیتی را دوست داشته باشند. بماند اینکه حوادث پس از وفات پیغمبر (ص) نشان داد که حتی مولی به معنی دوست داشتن و محبوب بودن نیز توسط بسیاری رعایت نشد.
۲۸ ماه صفر سالروز وفات حضرت رسول اکرم محمد مصطفی (ص) است. پیغمبر مکرم اسلام (ص) پس از آنکه تاریخ بشریت را از مرحله اساطیری به مرحله عقلانیت وارد کرد، به دیدار معبود شتافت. بر همگان مسلم است که ایشان به امر پروردگار زعامت جامعه پس از خود را به پسرعمویش حضرت علی بن ابیطالب (ع) سپرد. بنابراین ۲۸ صفر سالروز آغاز امامت حضرت امیرالمومنین (ع) است. شیعه در این روز ضمن آنکه به دلیل وفات پیامبر (ص) محزون است، باید بیعت خود با امیرالمومنین (ع) را نیز تجدید کند و به تأمل در هندسه فکری و سیره ایشان بپردازد. علامه مجلسی در بحارالانوار احادیثی را گردآوری کرده که بر استحباب زیارت بارگاه حضرت امیر (ع) در این روز تاکید دارند. میتوان کلمات حضرت (ع) در نهج البلاغه را، این روز مطالعه کرد و در فهم آن کوشید. باشد که با این کار راه و روش حضرت (ع) بر همه شیعیان بیش از پیش روشن شود.
منبع : مهر