گروه ویژه فارس: خط ویژه، رصدی است روزانه از لابهلای روزنامههای داخلی و عملیات رسانهای پایگاههای خبری رسانههای ضد انقلاب، در این رصد برآنیم که بتوانیم خطوط مشترک میان بعضی از رسانههای داخلی و ضد انقلاب را بررسی و تحلیل کنیم.
*******
آرزوی مشترک افراطیون اصلاحطلب و ربع پهلوی
«عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاحطلب که در دولت خاتمی به دلیل همکاری با یک موسسه آمریکایی در قالب نظر سازی دستگیر و محکوم شد، اخیراً در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشته است: «اتفاقات ناگواری که این روزها و در پی فوت خانم مهسا امینی و عملکرد گشت ارشاد رخداده است و در حال دگردیسی نسبی نیز هست، نتیجه بیتوجهی حکومت به اتفاقات دو دهه اخیر است. آنان توجه نکردند که با از میان رفتن انحصار تبلیغی و رسانهای، باید سیاستهای کلی و جاری خود را تغییر میدادند. ما نمیتوانیم یک نوع لباس و پوشش را در هوای ۲۰ درجه زیر صفر و ۴۵ درجه بالای صفر بپوشیم. »
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «درهرحال یک احتمال دارد که دیر یا زود این آتش نیز خاموش شود و زیر خاکستر برود و درزمانی دیگر و مکانی مناسب دوباره سر برآورد و قطعاً زمانی خواهد رسید که خاموش نشود، ولی درهرصورت هزینههای آن گریبان همه را خواهد گرفت. آیا باز هم پشت گوش خواهید انداخت یا این بار برای اصلاحات اساسیتر آماده میشوید؟ آینده نشان خواهد داد که کدام راه را برمیگزیند.»
این فعال اصلاحطلب در یادداشت مذکور تأکید کرده است که «احتمال دارد که دیر یا زود این آتش نیز خاموش شود و زیر خاکستر برود و درزمانی دیگر و مکانی مناسب دوباره سر برآورد و قطعاً زمانی خواهد رسید که خاموش نشود.» این اظهارنظر اصلاً غیرمنتظره نیست چراکه جریان بهظاهر اصلاحطلب پیشازاین نیز بارها علیه آرامش و امنیت مردم شورش کرده و سابقه لگدمال کردن رأی مردم و شورش علیه جمهوریت را نیز در کارنامه خود ثبت کرده است.
یکی از نقاط ضعف جدی جریان بهظاهر اصلاحطلب این است که هیچگاه با ضدانقلاب و جریان برانداز و دشمنان ملت ایران مرزبندی نمیکند. در سال ۸۸ از سران رژیم صهیونیستی تا سران گروهک منافقین و گروهکهای تکفیری و تجزیهطلب ازجمله عبدالمالک ریگی از جریان فتنه حمایت کردند اما نه سران فتنه و نه فعالین جریان بهظاهر اصلاحطلب هیچکدام از این اشخاص و گروهکهای بدنان اعلام برائت نکردند.
در روزهای اخیر نیز دقیقاً مشابه فتنه ۸۸ تمامی دشمنان ملت ایران بهصف شده و از آشوبگران و اوباش داعشی حمایت کردند. این بار نیز جریان بهظاهر اصلاحطلب بههیچعنوان از دشمن اعلام برائت نکردند.
آرزویی که این عضو تندروی جریان بهظاهر اصلاحطلب مطرح کرده است دقیقاً تکرار اظهارات اشخاصی همچون ربع پهلوی و مریم رجوی و ...است. وقتی نقاب از چهره میافتد، این همصداییها با وضوح بیشتری شنیده میشود.
سوءاستفاده ابرازی از سردار سلیمانی برای تطهیر بیحجابی و اغتشاش!
وبسایت انصاف نیوز در گزارشی با عنوان «یک روز در وزرا» نوشت: «مهسا امینی دختر ۲۲ ساله، به هر بهانهای اما پس از مواجههٔ پلیس امنیت اخلاقی دیگر در میان ما نیست. این روزها کم ندیدیم فیلمهایی از برخورد پلیس با به قول خودشان بدحجابان. دختران سرزمینی که روزی دختر شهید سردار قاسم سلیمانی بودند حالا مجبورند برخوردهایی عجیبوغریب را تحمل کنند. چند ماه پیش من هم تجربهای داشتم از وزرا… همانجایی که مقر پلیس امنیت اخلاقی است.»
همچنین وبسایت جماران-منتسب به جریان اصلاحطلب- در مطلبی با عنوان «جای خالی حاج قاسم!» نوشت: «سردار عزیز! الهی که مقام و منزلتت هرچه متعالیتر باد. نمیدانم چرا این روزها حسابی دلتنگت میشوم؟ بهخصوص وقتی به حسن سلوک، اخلاق و رفتارت فکر میکنم. چون در فضای مجازی کلیپ معروفت را دیدم و سخنانت را برای چندمین بار گوش دادم که با تن صدای دلنشینت میگفتی: «من و آدمهای خودم، من و رفقای خودم، من و مریدهای خودم، این بیحجاب است، آن با حجاب است، آن راست است، این چپ است، این اصلاحطلب است، او اصولگراست، خب پس چه کسی را میخواهید حفظ کنید؟ همان دختر کم حجاب دختر من است، دختر ما و شماست، نه دختر خاص من و شما، اما جامعه ماست» چقدر حسرت دوران حضورت، وقار و متانتت و عمق درک و فهمت را خوردم!»
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: «ای کاش دیگران هم این منطق پویا، وحدت آفرین و احترام آمیز تو را الگو قرار میدادند و این همه به طبل تفرقه و تشتت نمیکوبیدند و اینهمه دو قطبیهای کاذب از قبیل: چپی، راستی، بیحجاب، بد حجاب، باحجاب، انقلابی، بی تفاوت، ضد انقلاب، غربگرا و شیفته شرق در میان مردم، خانوادهها و فامیلها درست نمیکردند و اینهمه هزینه برای انقلاب و نظام نمیتراشیدند. کاش گشت ارشادیها از مکتب جان فزای تو درس خدمت بی منت و زندگی میآموختند و به جای تزریق ترس، وحشت و اضطراب در جامعه، انرژی مثبت، امید، زندگی، مهربانی، محبت، رشد، تعالی و شکوفایی پمپاژ میکردند.»
جریان بهظاهر اصلاحطلب تاکنون به دفعات از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی سوءاستفاده کرده است. این روزها عدهای آشوبگر و اوباش داعشی از یکسو چادر از سر بانوی محجبه میکشد و از سوی دیگر گلوی مدافعین نظم و امنیت را میدرد، اما هیچ صدایی از احزاب و فعالین بهظاهر اصلاحطلب در محکومیت این قبیل اقدامات بلند نمیشود.
حاج قاسم در بخشی از وصیتنامه خود تأکید کرده بود که «امروز قرارگاه حسینبن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص)».
در بخش دیگری از وصیتنامه این شهید بزرگوار آمده است: «برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل به و منصوب شرعی و فقهی معصوم. خوب میدانید منزّهترین عالِم دین که جهان را تکان داد اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجاتبخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که بهعنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما بهعنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] بهدور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسولالله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است، دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند.»
بهتر است رسانهها و فعالین جریان بهظاهر اصلاحطلب بجای این قبیل بی اخلاقیها، وصیت نامه بسیار مهم حاج قاسم را یکبار به صورت کامل مطالعه کنند.
نگاه قبیلهای به موضوع زنان؛ از اتهام زنی به میترا استاد تا عزاداری برای مهسا امینی
پروانه سلحشوری نمایده سابق مجلس در مصاحبه با ایلنا گفت: «آدمها حق انتخاب دارند و این خیلی مهم است، وقتی در قرآن داریم که اجباری در دین نیست، یعنی بشر انتخاب و اختیار دارد این خیلی نکته مهمی است که نشان میدهد در دین ما چقدر به اهمیت انتخاب مردم بها داده شده است. وقتی در خود دین به صراحت آمده اجباری نیست، به چه حقی عدهای به نام دین به خود اجازه میدهند با این جدیت این کار را انجام دهند. کاری که خدا آن را اجباری نکرده است.»
وی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «الان زور جواب نمیدهد و در همه امور نیز همین موضوع است زور تا یک موقعیتی با فشار میتواند نتیجه داشته باشد اما نمیتواند مداومت داشته باشد الان پوشش مهسا امینی یک پوشش عام بود و فقط قرعه به نام او افتاد که این اتفاق رخ داد. در حالت عادی پوشش عادی مردم ما همین است.»
جریانی که با بی صداقتی تابلوی اصلاحطلبی را بلند کرده است تاکنون بارها در آزمون حمایت از حقوق زنان مردود شده است. یکی از موارد مذکور، ماجرای قتل همسر دوم «محمدعلی نجفی» است.
نجفی در اقدامی جنایتکارانه همسر دوم خود را با سلاح غیرمجاز به قتل رساند. در آن مقطع خانم پروانه سلحشوری با دفاع از قاتل یک زن، مقتول را آماج توهین و تهمت قرار داد؛ اما حالا وی خود را حامی و مدافع حقوق زنان معرفی میکند.
نکته دیگر این است که طیف بهظاهر اصلاحطلب قلمرو دین را از مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جدا میداند و حیطه آن را حداقلی و صرفاً به عبادت فردی محدود میکند. از این رو نظام سیاسی برآمده از رأی مردم و بر پایه احکام دین، نه تنها در مخیله آنان نیست بلکه همواره حمله به نهادها و ساختارهای نظام اسلامی مانند نهاد انتخابات، سپاه، شورای نگهبان و… که متضمن پاسداری از جمهوریت و اسلامیت آن است، در دستور کار آنهاست.
فضاسازی برخی فعالین و رسانههای اصلاحطلب در موضوع حجاب در حالی است که ما در ایران حجاب اجباری نداریم، بلکه حجاب در ایران الزامی است. تفاوتش این است که برای احکام فردی اجبار نداریم و الزام برای احکام اجتماعی است. مثل تفاوت حکم مستی در خلوت و جلوت؛ در خانه یا خیابان. الزام حجاب، برای باحجاب کردن بیحجابها نیست، بلکه برای صیانت از حق عموم جامعه است. بدحجابی در ایران ناشی از بی دینی نیست، بلکه نتیجه یک هجمه فرهنگی عظیم و گسترده است (که البته قصور و تقصیرهای متولیان فرهنگی نیز در این میان قطعاً تاثیرگذار بوده است). بر همین اساس حجاب امری اجتماعی است، نه فردی و بیحجابی در خیابان و اماکن عمومی، تعرض به حقوق دیگران است.
پایان پیام/.