به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مراکز فرهنگی و هنری وابسته به جمهوری اسلامی ایران قاعدتاً باید مبتنی بر چارچوبهایی که منافع ملی و وفاق اجتماعی را تقویت میکند ریلگذاری شوند و طبق آن عمل کنند.
یکی از نهادهای مشخص در حوزه سینمایی، انجمن سینمای جوانان ایران است. نهادی که از سابقه طولانی در سینمای ایران برخوردار است و امروز پایان سیوهفتمین دوره جشنواره آن است.
این جشنواره هر سال محل ظهور استعدادهای جدید فیلمسازی در کشور است و در این شکی نیست که بیشتر فیلمسازان بزرگ کشور ما از میان همین کارگردانان فیلمهای کوتاه به عرصه سینمای بلند داستانی پیوستهاند.
نکته مهم این است که در سالهای اخیر جریان فیلم کوتاه تحت تأثیر فیلمهای بلند سینمایی به سمت فیلمهای تلخ و بسیار انتقادی خالی از هرگونه نگاه هنری و جنبههای کیفی رفته است و بیشتر از اینکه خلق کند کپی و تقلید دست چندم از فیلمهای بلند سینمایی میکند.
انجمن سینمای جوانان ایران نهادی است که باید متولی شکوفایی و استعدادیابی جوانان و راهنمایی آنها برای ساخت فیلمهایی با درجه و نصاب بالای هنری و همینطور تعامل با آنان برای ساخت فیلم با مضامین مثبت و امیدبخش به جامعه باشد. باتوجه به نکتهای که درباره تأثیر فیلمهای کوتاه از جریان سینمایی تلخ کشور پیدا کرده است.
خبرنگار تسنیم از این رو در 2 سال گذشته مصاحبههای گوناگونی را با مدیرعامل انجمن سینمای جوانان و دبیر جشنواره فیلم کوتاه انجام داده است که در تمام آنان این مدیر محترم تأکید ویژه نهاد تحت مدیریت خود را مبنی بر تولید فیلمهای کوتاه با محورهای ملی و دینی داشته است. البته وی تصریح کرده است که برای اینکه ژانرهای گوناگون و سلایق مختلف در جشنواره حضور داشته باشند چتر انتخابی فیلمهای جشنواره بر تمام فیلمها باز است اما بخش حمایتی و تولیدی خود انجمن مبتنی بر مضامینی است که گفته شد.
تأکید سیدصادق موسوی بر این رویکرد تا جایی است که در جلسهای که با برخی از اصحاب رسانه به صورت غیررسمی داشت بیان کرد که از فیلمهایی که با محورهای مذکور مغایرت داشته باشد به هیچ عنوان حمایت نخواهد کرد و حتی یک تومان هم نمیدهد.
اما گویا انجمن سینمای جوانان چندان هم بر سر قول و وعدههایش باقی نمانده است. دیروز اکران یکی از فیلمهای تولیدی انجمن نشان داد که تولیدی نهاد فرهنگی وابسته به نظام، حتی از جریان مستقل منتقد اجتماعی، تند و تیزتر و در ساخت فیلمهای ضدملی و اقوام بدتر عمل میکند.
فیلم متعفن و به شدت غمبار دیروز که در سانس آخر جشنواره اکران شد به صورت روشن توهین به مردم کرمانی است که حاضر میشوند بچه خود را برای نجات پدر به دروغ قربانی کنند. فیلمی با نمای بسته از یک اتفاق نادر که انتخاب آن به عنوان سوژه نیز جای سؤال دارد.
حمله داعشی مأمورین شهرداری به بساطفروشهای کنار خیابان بیشتر از آنکه تصویر خشنی از سیستم و نظام نشان دهد تصویری وحشیانه از همین مردم است. البته نقدهای فراوانی برای حل مشکلات بساطفروشها هست که فیلم به جای آنکه به فکر ترسیم هنرمندانهای از راه چاره در آن باشد تنها با قاب بسته و لجباز خود، گرفتاری را بزرگنمایی میکند.
در تمام مدت زمان نمایش فیلم مخاطب به جای همدردی تنها احساس خشم و دیوانگی میکند و فیلمساز جای اینکه تصویر درستی از مشکلات و معضلات اجتماعی داشته باشد تصویری خشن و احمقانه از دستفروشها نشان میدهد. این خشونت و بلاهت میان همه تعمیم دارد و حتی یک نفر آدم عاقل در میان این جمع نیست. پایان فیلم نیز با محکومیت دختربچهای که ناخواسته برای دفاع از پدرش مأمور شهرداری را زخمی کرده و کشته است تمام میشود. با فرض اینکه فیلم حتی به خوبی و درستی و با برخورداری از درجه هنری بالایی ساخته شده باشد اما هیچ پلانی حتی از همبستگی اجتماعی، وفاق مردمی و منافع ملی دیده نمیشود.
باید از مدیر محترم انجمن سینمای جوانان ایران پرسید که این بود همان تأکیدات شما مبنی بر حمایت از فیلمهای ملی با محوریتهای مانند محبت و خانوادهدوستی و وفاق اجتماعی و هزار عبارت دهانپرکن دیگر؟ اینگونه که بیشتر به جریان سیاهنمای سینمای ایران بها دادهاید و باعث شدید تا مشوق ساخت فیلمهای تلخ و گزنده باشید!
این در حالی است که قابلیت فیلم کوتاه برای نمایش درخشش امید، زندگی، وحدت مردم و همدلی میان آنان بیشتر از نمایش یک درگیری و خشونت خیابانی است. جریان فیلم کوتاه باید به سمت روشنایی هدایت شود تا بتواند در سینمای بلند داستانی نیز شاهد اتفاقات بهتری در سینمای کشور باشیم.
انتهای پیام/