«تیم اندرسون» تحلیلگر سیاسی و استاد استرالیایی در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم تاکید کرد: توجه جهان متمرکز بر این مساله است که بایدن چه تدابیر و اقداماتی را اتخاذ خواهد کرد و این اقدامات منجر چه تاثیری بر دوره 4 ساله ریاست جمهوری پر از فساد ترامپ خواهد داشت.
وی افزود: بایدن همواره از اسرائیل حمایت و دفاع کرده است، به خصوص به اسم سیاست خارجی ایالات متحده
متن مصاحبه تسنیم با اندرسون به شرح زیر است:
تسنیم: پیروزی بایدن در دو طرف خلیج فارس و ایران چگونه ارزیابی می شود، آیا ممکن است در روابط ایران و آمریکا موفقیت و پیشرفتی حاصل شود، آن هم پس از اینکه ترامپ این روابط را تخریب کرده است؟
اندرسون: ممکن است برخی حکمرانان خلیج فارس به خصوص سعودی ها از عقب نشینی بایدن از سیاست های تهاجمی ترامپ احساس نگرانی و وحشت کنند ولی این همکاران عرب موجوداتی انعطافپذیر هستند که با طرح و برنامه اوباما برای تامین مالی و تسلیحاتی گروه های القاعده در سراسر منطقه همراهی کردهاند. حتی ممکن است برخی از آنها از اینکه از شر غیرقابل پیش بینی بودن ترامپ خلاص شده اند، احساس راحتی کنند. به یاد داشته باشیم که امارات متحده عربی و بحرین ضربه و تازیانه ترامپ را احساس کردند آن هم زمانی که ترامپ آنها را مجبور به عادی سازی تحقیرآمیز روابط با اسرائیل کرد. این اقدام ترامپ پس از آن اتفاق افتاد که آنها روابط خود را با دمشق از سرگرفتند، مصالحهای که با استناد به قانون ضد سوری واشنگتن، ممنوع شده است. هزینه این همدستی، تمکین و تحفیر است.
بعید به نظر می رسد بعید است در ایران انتظارات زیادی از رژیم بایدن وجود داشته باشد، گرچه لیبرالها به رهبری روحانی رئیس جمهور، ممکن است امیدهایی برای احیای توافق هسته ای داشته باشند، تواقفی که آنها قهرمان آن بودند ولی مخالفان آنها یعنی اصولگرایان با آن مخالفت دارند. من انتظار پیشرفت و بهبود در روابط ایران و آمریکا را ندارم حتی اگر بایدن برخی عقبنشینیهای کوچک را درباره اقدامات و تدابیر یکجانبه انجام دهد- که احتمالا امکان پذیر باشد، به عنوان مثال، در خصوص مسائل مربوط به شیوع ویروس کرونا.
با این حال، بایدن برای بازگشت به توافق هسته ای 2015 با ایران، که خودش نیز بخشی از آن بود، با یک چالش و منازعه داخلی روبرو است. این به دلیل آن است که اهداف برجام در حال از بین رفتن است و بسیاری از دموکراتها و همین طور جمهوریخواهان استدلال خواهند کرد که نمیتوانند شانس نفوذ و اهرم فشار بیشتر علیه ایران را از دست بدهند.
به هر حال این بازی بزرگ در خاورمیانه است: ایالات متحده میخواهد ایران را به عنوان بازیگر اصلی منطقه در جبهه مستقل مقاومت تضعیف کند. فرقی ندارد تلآویو چه میگوید، موضوع هستهای همیشه فقط بهانهای برای این امر (تضعیف ایران) بوده است. اخیراً آوریل هینس نامزد بایدن برای مدیر اطلاعات ملی، گفت است که دولت جدید "راه طولانی" برای احیای توافق هستهای 2015 ایران در پیش دارد، آن هم به دلیل عدم پایبندی ایران به تعهداتش.
ایران هم به نوبه خود، پس از خروج ترامپ از کل پیمان هستهای و عدم موفقیت اروپا در اجرای تعهداتش، اعلام کرد که به تدریج تعهدات خود را لغو کرده است. بنابراین می توانم بگویم که ما شاهد این خواهیم بود که رژیم بایدن (و برخی از متحدان اروپایی آن) بحث دستیابی به یک توافق جدید را مطرح میکنند که ایران آن را رد خواهد کرد. واشنگتن که بدترین اقدامات در زمینههای مختلف را انجام داده از جمله تروریسم، محاصره اقتصادی و ترور و تنها وارد جنگ با ایران نشده، قدرتهای چانهزنی خود را سوزانده است.
تسنیم: زمانی عراق در آستانه شکست داعش و حرکت به سمت ثبات بود- اکنون این کشور دوباره به سمت درگیری و جنگ پیش می رود. آیا بایدن دوره جدیدی را برای سیاست های ایالات متحده در عراق ترسیم می کند؟
اندرسون:ترامپ هم مانند اوباما مانع شکست داعش در منطقه شد و به سنتی که بوش و اوباما ایجاد کرده بودند، ادامه داد یعنی کمک مخفیانه، مسلحانه و جابجایی فرماندهان داعش. ترامپ سپس به دروغ پیشرفتهای انجام شده علیه داعش توسط نیروهای مقاومت منطقهای به رهبری (شهید) حاج قاسم سلیمانی را به نام خودش ثبت کرد، سردار سلیمانی یعنی همان کسی که بعدا توسط ترامپ ترور شد. این گونه اقدامات مکرر ترامپ توسط حسن نصرالله رهبر مقاومت لبنان، به درستی تقبیح شد.
ریشه درگیریها در عراق اشغالگری ایالات متحده است که پس از قتل (ترور) قهرمانان خود شهیدان ابومهدی المهندس و قاسم سلیمانی، سرانجام همه گروههای درگیر تصمیم به اخراج نظامیان اشغالگر آمریکایی گرفتند.
با این وجود، ممکن است رژیم بایدن «یک مسیر جدید» برای آمریکا در عراق ترسیم کند. گزینه اصلی (غیر از موارد مشابه) گزینه ای است که توسط آخرین گروه مشاوران امنیتی ترامپ اعلام شد اما به طور کامل اجرا نشده است. این طرح شامل عقب نشینی نیروهای اشغالگر آمریکایی از افغانستان، عراق و سوریه و ترسیم مجدد خطوط استقرار نیروهای آمریکایی است. این شامل یک قرارداد فرعی بیشتر برای واگذاری جاه طلبیهای آمریکا در منطقه به "شرکای" منطقهای خود است، به این معنی که سعودیها داعش را در سراسر منطقه تأمین مالی و تسلیح کنند، اردوغان موظف است که جاهطلبیهای نئوعثمانی خود را در شمال عراق و شمال سوریه دنبال کند، در حالی که ایالات متحده خط دخالت مستقیم خود را به خط جدیدی مانند شمال اردن تا کویت ترسیم می کند.
گرچه این طرح هنوز یک دکترین قطعی و نامگذاری شده نیست، ولی می تواند شبیه «دکترین گوام» از سوی نیکسون (شامل عقب نشینی نیروهای آمریکایی از هندو چین به جزیره گوام در اقیانوس آرام) باشد که برای "نجات وجهه آمریکا" قبل از شکست در ویتنام اجرا شد. آیا بایدن بازی شکست خورده نیکسون را تکرار می کند؟ اجازه بدهید منتظر باشیم.
تسنیم: گرچه تضاد بین دولت اوباما و ترامپ کاملاً آشکار است، اما تضاد بین سیاست های مربوط به آنها در قبال لیبی بسیار کمتر است. لیبی اولویت نبوده و هیچ گاه به اولویت تبدیل نشده است، آیا بایدن به کسانی که در لیبی مداخله می کنند فشار وارد خواهد کرد؟
اندرسون: بله، تضادی آشکار در سبکها و روش ها، بین ترامپ و بایدن وجود داشته و دارد. لیبی برای هر دوی آنها در اولویت نبوده است زیرا نابودی دولت مستقل به رهبری معمر قذافی به خودی خود هدف بود. بیاد داشته باشیم که بی ثباتی همیشه بخش اصلی از طرح "خاورمیانه جدید" بوده است، که کاندولیزا رایس در تل آویو در سال 2006، درست قبل از حمله اسرائیل به لبنان، آن را ترسیم کرد.
برای ایجاد "خاورمیانه جدید" تحت سلطه واشنگتن ("آزادی و دموکراسی")، با کمک و همکاری اسرائیل و سعودی ها، نیاز به از بین بردن اراده سیاسی مستقل است. بنابراین طرح "هفت دولت در پنج سال" توسط وسلی کلارک ژنرال سابق افشا شد. این طرح منجر به تخریب عزم و اراده سیاسی در لیبی، در سال 2011 شد. بایدن فقط وقتی به لیبی توجه خواهد کرد که مسئله نفوذ روسیه در شمال آفریقا مطرح شود. این چیزی است که برخی افراد تصور می کنند.
تسنیم: آیا ریاست جمهوری بایدن می تواند به درگیری در سوریه پایان دهد؟
اندرسون: به نظر میرسد رژیم بایدن در ایفای نقش برای حلوفصل رسمی و یا بازسازی سوریه ناتوان است. عدم موفقیت واشنگتن در از بین بردن سوریه به عنوان یک کشور مستقل، ناکام تلخ بزرگی در میان مقامات آمریکایی به جا گذاشته است. همانطور که در ویتنام در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 شکست خوردند، آنها اکنون نیز می دانند که در سوریه شکست خورده اند اما همچنان به مجازات مردم سوریه از طریق محاصره اقتصادی و تروریسم ادامه می دهند.
این شامل فراهم آوردن پناهگاه امن برای داعش و نیروهای جدایی طلب کرد می شود، نیروهایی برای تقسیم و بی ثباتی سوریه. بایدن به شدت درگیر این طرح بوده است، حتی در سال 2014 اعتراف کرد که متحدان آمریکا (اما با استناد به سخنان دوپهلو ، نه خود آمریکا) همه گروههای تروریستی در سوریه را مسلح و تأمین مالی کرده اند.
بایدن با یک ایالات متحده تضعیف شده، دچار تفرقه و بدمدیریت شده در بحبوحه شیوع بیماری کرونا روبرو است از طرف دیگر با یک روسیه جسور که به تدریج نفوذ بین المللی خود را ایجاد میکند، مواجه شده است. رئیس جمهور جدید آمریکا مطمئناً نگران این مسئله خواهد بود، همین طور با ظهور چین، اما مشکلات داخلی ذهن او را منحرف خواهد کرد.
اقتصاد آمریکا از شیوع ویروس کرونا به یک رکود اقتصادی عمیق دیگر دچار خواهد شد، اقتصادی که به جنگهای تجاری دولت ترامپ همچنان گرفتار شده است. توسل واشنگتن به "تحریم" ها علیه نیمی از جهان (توجه کنید که کنگره گاهی اوقات حتی از ترامپ با شور و شوق بیشتری نسبت به این موضوع برخوردار بود، به عنوان مثال در مورد روسیه) آسیب پایدار به همراه خواهد داشت. بهبود سریع تجارت، صنعت آمریکا یا دلار آمریکا وجود نخواهد داشت. بخش بزرگی از سرمایه گذاری خارجی آمریکا به خصوص در کشورهای همپیمان، به ثبات درآمد و بازار بزرگ مصرف آمریکا کمک میکند، اما افول اقتصادی آمریکا در سال های آینده نمایان تر خواهد شد. همین مساله پیش از این در حال تضعیف ظرفیت آمریکا برای مداخلات جدید خارجی شده است.
تسنیم: دوران دونالد ترامپ برای اسرائیل به خصوص پس از به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت، دورانی طلایی بود، آیا ریاست جمهوری بایدن یک فرصت یا تهدیدی برای اسرائیل است؟
اندرسون:قطعاً هدف ترامپ کمک به نتانیاهو بود، اما او عمدتا به عمیقتر شدن شکاف آپارتاید کمک کرد. سرقت سرزمین همچنان ادامه دارد اما مردم بیشتری متفرق نشدهاند چرا که در حال حاضر تعداد اعراب از اسرائیلیان یهودی در فلسطین اشغالی بیشتر است، و این امر توجه جنبه آپارتایدی حاکمیت استعماری اسرائیل را تقویت میکند.
با این حال بایدن همیشه از اسرائیل دفاع کرده است، به خصوص به نام سیاست خارجی ایالات متحده. در سال 1986 میلادی بایدن گفت که اسرائیل بهترین سرمایهگذاری 3 میلیاردی بوده که ما انجام دادیم (و این مطلب را بارها تکرار کرده است.) اگر اسرائیلی وجود نداشت آمریکا مجبور بود اسرائیلی ایجاد کند تا از منافعش در منطقه حمایت نماید.
ترامپ ممکن است اکنون از قدرت کنار رفته باشد اما موضع ریشهای بایدن - که اسرائیل را بخشی ضروری از منافع سیاست خارجی آمریکا میداند - ممکن است این مساله را برای او سخت کند که چیزی را که رهبران باهوش تر صهیونیستی مشاهده کرده اند، ببیند. وقتی توهم راه حل دو کشور از بین برود، این آغاز یک کارزار بزرگ ضدآپارتاید و بنابراین پایان اسرائیل خواهد بود. در سال 2006 ، ایهود اولمرت، نخست وزیر وقت اسرائیل اعتراف کرد که اگر ایده راه حل دو کشور با فروپاشی روبرو شود، اسرائیل با مساله " داشتن حق رای برابر به سبک آفریقای جنوبی روبرو خواهد شد، و به محض آنکه این اتفاق بیفتد، دولت اسرائیل پایان خواهد یافت."
در سال 2017 نیز ایهود باراک، نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی، همین حرف را زد.
انتهای پیام /