بسیاری از جامعه شناسان و اندیشمندان توسعه از مفهوم “توسعه پایدار” برای توسعه کشورها بویژه کشورهای در حال توسعه سخن به میان میآورند. توسعه پایدار، توسعهای است که تمام شاخصهای انسانی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را توأمان به همراه داشته باشد. این توسعه زمانی محقق خواهد شد که نیروی انسانی به عنوان شاخصی تعیین کننده و سرنوشت ساز، موتور محرکه جامعه تلقی شود. در این مفهوم توسعه پایدار انسان محور بر پایه شاخصههایی مانند بهداشت، امنیت، فرهنگ، آموزش، دانش و توسعه ارتباطات و اطلاعات بنا شده است. بنابراین تحول اقتصادی آن هم در تمامی زمینهها، دارای نقشی اساسی و کلیدی است. اقتصاد تک محصولی در ایران بهعنوان معضلی همیشگی باعث کندی این روند و تحریمهای همیشگی بدخواهان نظام مقدس جمهوری اسلامی مزید بر علت شده است.
در این میان نگاه توأمان به ظرفیتهای داخلی و استفاده از قابلیتهای مردمی در اداره اقتصاد کشور، همواره مد نظر مسئولان، بویژه مقام معظم رهبری بوده است. ایشان در چند سال گذشته همواره کوشیدهاند نگاههای کلان کشور به سوی مسائل اقتصادی متمایل و حرکت شتابان مسئولان و مردم در این عرصه تنظیم و هماهنگ شود. نامگذاری سالهای اخیر در پرتو نامهای اقتصادی و در رأس آنها سال “اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل” و ” اقتصاد مقاومتی، حمایت از کالای ایرانی” نشان میدهد و توسعه همه جانبه کشور، رنگ و بویی اقتصادی به خود گرفته است.
صاحب نظران برای تحقق اقتصاد مقاومتی بهعنوان مسیری کلیدی برای رسیدن ایران به توسعه پایدار، به شاخصههایی اشاره کردهاند که به تعدادی از آنها اشاره خواهیم کرد:
۱- مردمی شدن اقتصاد
باید مردم بهعنوان سکانداران اقتصاد کشور در فعالیتهای اقتصادی شرکت و مسیر توسعه را هموار سازند. مشارکت بخش خصوصی در کمک به اقتصاد دولتی و سهیم کردن مردم در فعالیتهای اقتصادی که در اصل ۱۴۴ توسعه بدان پرداخته شده است، از آن جملهاند.
۲- تقویت فرهنگ کار و تولید
باید در نزد ایرانیان فرهنگ کار و تلاش مقدس و تحصیل رزق حلال، سرافرازی محسوب شود. همچنین فرهنگ تنپروری و رسیدن به ثروتهای ناگهانی، باید مذموم و ناپسند تلقی و بر کار و تلاش مردم برای ساختن کشوری آباد و رها از کمبودها تأکید شود. وظیفه رسانههای گروهی و مراجع فرهنگ ساز در این زمینه پررنگ و قابل بررسی و تأمل است.
۳- کاهش وابستگی به ذخایر زیرزمینی
باید ترتیبی اتخاذ شود تا خام فروشی و استفاده بیرویه از ذخیرههای زیرزمینی به حداقل کاهش یابد و یا حداقل با تبدیل به ارزش افزوده و کالاهایی با ارزآوری بیشتر، زمینههای توسعه متوازن را فراهم سازد.
۴- اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف
باید با استفاده از تکنولوژیهای نوین و انرژیهای نو و تجدیدپذیر، مصرف بی رویه انرژیها را در کشور اصلاح و فرهنگ استفاده هدفمند و مبتنی بر فکر و اندیشه را جایگزین نمود. باید اسراف و مصرف بیرویه به یک مذموم فرهنگی تبدیل و از طریق افکار عمومی و رسانهها نکوهش شود.
۵- حمایت از تولید ملی
یکی از مهمترین اهرمهای رسیدن به توسعه پایدار و اصلاح الگوی مصرف، حمایت از تولیدکننده داخل و بهبود کیفیت محصولات داخلی است. باید از طریق حمایت از تولیدات داخلی و گرایش به برندسازی در داخل و خارج از کشور و تبلیغات صحیح، محصولات ایرانی را بهعنوان محصولاتی با کیفیت و بیبدیل به جهانیان معرفی نماییم. ما در بعضی از محصولات دارای ظرفیتهای بالقوهایم و میتوانیم در سایر زمینهها نیز خود را به شاخصههای با کیفیت جهانی نزدیک کنیم.
۶- استفاده حداکثری از همه ظرفیت ها
یکی از تعاریف توسعه که منجر به پایداری این مفهوم در دراز مدت خواهد شد، استفاده حداکثری از تمام ظرفیتهای داخلی برای تولید، بهرهوری و خدمات پس از فروش است. میتوانیم با استفاده از تمام ظرفیتهای موجود کشور که از مهمترین آنها منابع زیر زمینی کم نظیر و نیروی انسانی جوان و آزموده است، استفادهای شایان و مؤثر کنیم. اعتماد به نیروهای داخلی، زمینههای توسعه و خودکفایی را فراهم خواهد نمود.
۷- روح خود باوری و خود کفایی
ایجاد روح خود باوری و خود اتکایی در میان مردم، باعث شکوفایی استعدادهای داخلی و پرورش نسلهایی پویا و تأثیرگذار در جریان توسعه کشور خواهد شد. باید با استفاده از باورهای دینی – مذهبی مردم را نسبت به رشد همه جانبه کشور، حساس و مسئول نماییم.
۸- توجه به اقتصاد دانش بنیان
مهمترین مؤلفه اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانش بنیان است که براساس تولید، توزیع و کاربرد اطلاعات و دانش شکل گرفته است. علم و دانش انحصاری میتواند منشأ درآمدزایی و رشد و پیشرفت کشور شود. از این رو توجه ویژه به این موضوع، میتواند زمینههای دستیابی به ثروت ملی و توسعه متوازن را فراهم نماید.
بررسی و تحلیل نقش مجتمع های چند منظوره
در بررسی و تحلیل نقش مجتمعهای چند منظوره در توسعه پایدار و تحقق اقتصاد مقاومتی و حمایت از کالای ایرانی میتوان از سازمانهای غیردولتی (بخش خصوصی) و مردم نهاد در توسعه پایدار و حرکت به سوی اقتصاد مقاومتی سخن به میان آورد.
بخش خصوصی میتواند با برنامهریزیهای مؤثر و کاربردی و منطبق با ضوابط دولتی، دولت را در پیشبرد اهداف اقتصادی کلان یاری نماید. مشارکت مردم در بخشهای اقتصادی، پویایی و نشاط را برای تمامی ارکان جامعه به ارمغان خواهد آورد. همکاریهای تنگاتنگ بخش خصوصی و بخش دولتی باعث هم افزایی و حرکت جامعه در مسیر توسعه خواهد شد.
در این میان مجتمعهای چند منظوره تجاری که آنها را بازارهای بزرگ دوران معاصر مینامند، از نمادهای توسعه و حرکت به سوی فرهنگ مشتری مداری بهشمار میروند. این بازارها که تمام احتیاجات زیستی شهروندان را به صورت یکجا درخود تعبیه کردهاند، علیرغم نگاه نادرست و گاه غلط انداز به آنها، نقش بسزایی را در اصلاح الگوی مصرف و حرکت به سوی الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت و توسعه ایفا میکنند.
قرار گرفتن تمام احتیاجات شهروندان در یک مجتمع تجاری بزرگ، باعث صرفه جویی در وقت و هزینه شهروندان و کاهش محسوس در هزینههای جابه جایی خواهد شد. ایجاد محیطی تجاری و در عین حال فرحبخش و نشاط آور که تمام علایق شهروندان را در خود لحاظ کرده است، به آنها این فرصت را خواهد داد تا اوقاتی متفاوت و فراموش نشدنی را در کنار خانواده و عزیزان خود تجربه کنند.
کاهش هزینههای جانبی به دلیل فراهم بودن تمامی خواستهها، بسترسازی برای یکپارچگی چرخه تولید، تأمین و توزیع، جاذبههای توریستی مهیا شده در سطحی ایدهآل و آشنایی با فرهنگ کشورها و ملل مختلف حاضر در چنین بازارهایی، شادی و نشاط دوچندان را به همراه خواهد داشت. از این رو میتوان از طریق تعبیه امکانات فرادستی در سطح کلان – در همکاری بخش خصوصی و دولتی- بیشترین رفاه را در بازه زمانی معین برای شهروندان به ارمغان آورد.
همچنین باید شرایطی را از لحاظ فرهنگی در مجتمعهای چند منظوره تجاری فراهم کنیم تا شهروندان، خرید از این مکانها را یک وظیفه عمومی و نمادی برای تشخص شهروندی تلقی کنند و این بازارها به عرصهای برای نمایش قدرت تولید داخلی با تفاوت ویژه در نحوه ارائه کالا، بستهبندی و خدمات پس از فروش محسوب شوند. همچنین میتوان مجتمعهای تجاری چند منظوره را به محلی برای عرضه برندهای داخلی در تقابل با برندهای خارجی، برای افزایش کیفیت تولیدات داخل بدل نمود تا بهتدریج ذائقه مشتری به سمت داشتههای داخلی و باور تولیدات داخل تمایل یابد و الگوی مصرف به سمت افتخار به استفاده از کالاهای ساخت داخل متمایل شود.
مهمتر آنکه بازارهای بزرگ تجاری در ایجاد اعتماد به نفس در میان تولیدکنندگان ایرانی در تمام زمینههای تأمین، تولید، توزیع و خدمات پس از فروش نقشی بسیار ارزنده ایفا خواهند نمود.
باید با ایجاد زیرساختهای تجاری، زمینه تحقق تولید کالاهای باکیفیت، همراه با مزیت رقابت پذیری، ورود ارز به کشور و برندسازی در سطح داخلی و بین المللی و در نهایت بهبود الگوی مصرف را فراهم نماییم. این مهم خود زمینههای حرکت به سمت اقتصاد مقاومتی و توسعه متوازن و پایدار را محقق خواهد کرد.
در این خصوص و در راستای ایجاد عدالت اقتصادی در جامعه و برخورداری قشرهای متوسط و کمتر برخوردار در دسترسی به امکانات رفاهی، تفریحی، ورزشی و فرهنگی، مجتمع بازار بزرگ ایران که هم اکنون شهروندان تهرانی و کرجی از آن به ایرانمال یاد میکنند، در زمینی به مساحت ۳۲ هکتار احداث شده است. قرار گرفتن این مرکز عظیم تجاری در بزرگراه تهران- کرج عملا دسترسی بیش از ۲۰ میلیون نفر از شهروندان ایران را به آن فراهم و ظرفیت بی نظیری را به منظور ایجاد اوقاتی فرحبخش برای آنها فراهم کرده است.
تعبیه یک هتل ۵ ستاره، زمینهای متعدد ورزشی، بازار سنتی، مجتمعهای پذیرایی سنتی و جدید، سالن های سینمایی مجهز و متعدد، کتابخانه، باغ دیدار، پیست اسکی و باغ ماهان، تنها جزئی از جاذبههای منحصر به فرد این نگین انگشتری در دل کلان شهرهای تهران و کرج است.
قطعأ با استقرار کمپانی و شرکتهای داخلی و خارجی در مجموعه ایرانمال و گسترش چرخه توزیع، زمینه برای توسعه بخشهای تولید و تأمین کالا فراهم و زمینه برای اشتغالزایی تعداد کثیری از شهروندان در بخشهای خدماتی و مرتبط فراهم خواهد شد. همچنین گسترش زمینههای تأمین و توزیع کالا، باعث به حرکت در آوردن بخشهای تولیدی جامعه و خودکفایی اقتصادی و زمینهسازی برای صادرات کالا و خدمات را فراهم خواهد نمود.
اقتصاد مقاومتی ظرفیتی برای تولید، تأمین و توزیع کالاهای داخلی در پرتو رقابت با کالاهای خارجی است و سازه تمدنی ایرانمال که ریشه در تمدن کهن ایرانی- اسلامی و وامدار ایدههایی نو برای سربلندی ایران اسلامی است، زمینه تحقق و رویارویی این مهم را فراهم و با ایجاد اعتماد به نفس در میان تولیدکنندگان داخلی برای عرض اندام در کنار رقبای خارجی، زمینه ورود محصولات با کیفیت ایرانی به بازارهای خارجی را فراهم میکند و نگاه گردشگران داخلی و خارجی را به محصولات و خدمات ایرانی تغییر میدهد.
شاخصههایی چون مردمی شدن اقتصاد، تقویت فرهنگ کار و تولید، کاهش وابستگی به ذخایر زیرزمینی، اصلاح الگوی مصرف، استفاده از ظرفیتهای داخلی برای تولید، کمک به تولید ملی و ایجاد روحیه خود باوری و اعتماد به نفس در میان صاحبان مشاغل و حرف، همه و همه با افتتاح و آغاز به کار این مجموعه عظیم اقتصادی قابل تحقق است.
در واقع توسعه پایدار، مفهوم غریب و آشنایی که سالهای سال اقتصاددانان و علمای اجتماعی به دنبال تحقق و ایدهپردازی آن در ایرانند؛ با این سازه تمدنی و مجموعه فعالیتهایی که در آن انجام خواهد شد، دست یافتنیتر و باورپذیرتر است.
مجتمع عظیم تجاری ایرانمال، قطاری در حال حرکت است که تمام ارکان اقتصادی کشور را برای رهایی از وابستگی به حرکت و پویایی وا میدارد تا ساختارهای نوشکوفای ایران پس از برجام، جانی دوباره گیرند و خود را با شاخصهای جهانی اقتصاد همراه سازند.
مهدی خسروشاهی
کارشناس ارشد ارتباطات