درحالحاضر متوسط ارزش هرتن کالای وارداتی حدود هزار و ۲۰۰ دلار و متوسط ارزش هرتن کالای صادراتی ۳۰۰ دلار است. البته برخی دادهها متوسط ارزش هر تن کالای وارداتی و صادراتی را بیش از این اعلام میکنند. با این تفاسیر این اعداد نشان میدهند در حالحاضر متوسط کالاهای وارداتی به کشور ۴برابر متوسط ارزش کالاهای صادراتی است. به تعبیر دیگر عمده کالاهای وارداتی ما از تکنولوژی بیشتری نسبت به کالاهای صادراتی برخوردارند و ما کالاهایی با ارزشافزوده کمتر یا کالاهایی که هیچ ارزشافزودهای به آن اضافه نشده است، صادر میکنیم، بنابراین شرایط مطلوبی نداریم و اگر قصد داریم این آمار را تغییر دهیم؛ قطعا تصمیم درستی است، اما نمیتوان برای همه کالاها یک حکم واحد داد و باید هر بخش را از بخش دیگر تفکیک کرد. باید بخش کشاورزی را از پتروشیمی و معدنی جدا کرد، زیرا تکنولوژی و دانش فنی هر کدام مجزاست. به اینترتیب تاکید میکنم اتفاق خوبی است که میخواهیم صادرات محصولات با ارزشافزوده را افزایش دهیم، اما کاهش خامفروشی موضوعی است که باید برنامهریزی شده باشد. ما امروز بعد از چند سال و اندی هنوز محصولات مهم صادراتی خود همچون زعفران یا پسته را بهصورت فله صادر میکنیم و فرآوری، بستهبندی و رشد اشتغال در کشورهای واردکننده رقم میخورد.
اگر کارشناسان و فعالان اقتصادی را در تصمیمگیری دخیل کنیم، قطعا میتوانیم برنامه درستی ترسیم کنیم، اما بیشک اکنون مشخص نیست این برنامه در چهار سال پاسخ میدهد یا نه، زیرا فرآیند تولید و صادرات هر کالا از کاشت، داشت و برداشت گرفته تا نگهداری، صنایع تبدیلی، سورتینگ، بستهبندی و حملونقل و بازاریابی متفاوت است، بنابراین هر کدام را باید مجزا بررسی و در مورد آن تصمیمگیری کرد.
دقیقا این موضوع مهم است، برهمین اساس در هر گروه، هر محصول باید بهصورت جدا مورد بررسی قرار گیرد. ما پیشتر در سازمان توسعهتجارت میزهای کالایی داشتیم که در آنها میزها با حضور فعالان اقتصادی و کارشناسان در مورد هر کالا تصمیمگیری میکردیم. امروز نیز باید این اتفاق بیفتد و برای هر محصول زمانی براساس شرایط موجود ترسیم شود.
ما باید تعاملات تجاری خود را با کشورهای مختلف افزایش دهیم و نباید این تعاملات را به کشورهای همسایه تقلیل دهیم؛ ما باید با کشورهای زیادی تعامل کنیم تا بتوانیم بهتدریج در یک دوره زمانی با افزایش ارزشافزوده محصولات خود به صادرات قابلتوجهی دست پیدا کنیم، بههمیندلیل معتقدم نباید برای هیچ امری حکمی کلی صادر کنیم. در ضمن در این دوره گذار باید محصولات معدنی که پیشبینی میشود در دهههای آتی دیگر بازاری ندارند؛ در دستور کار صادرات همچون گذشته قرار گیرند.
بیشک ما نمیتوانیم تحریمها را نادیده بگیریم و باید برنامهریزی کنیم آنها حذف شود. وقتی مقامات ایرانی بیش از پیش تحریم میشوند بدین معنی است که ما با تنگناهای جدیدی روبهرو خواهیم شد، پس ما باید همه آنچه که در شکلگیری صادراتی با ارزشافزوده بیشتر نقش دارد را فراهم کنیم. ما امروز در گام نخست نیازمند یک استراتژی تجاری هستیم. استراتژی که برمبنای دو سناریو تحریم و بدونتحریم ترسیم شده باشد، بنابراین در جریان ترسیم این استراتژی نباید به هیچعنوان سلیقهای عمل کرد و باید نقطهنظرات کارشناسان، تولیدکنندگان و تجار را گرفت.