اعتراض به یک نهاد یا نتیجه یک انتخابات ، اعتراض به یک مصوبه یا اعتراض به افزایش قیمت بنزین ، در هر کشور، موضوعی داخلی محسوب شده و نظام سیاسی آن سرزمین برای حل و رفع چالش تصمیم میگیرد. همین موضوع بدیهی اما زمانی که در داخل مرزهای جمهوری اسلامی ایران باشد، به کانون دخالتها، تحریمها و موضعگیریها علیه تهران تبدیل شده و بهانه جدیدی برایی تیم تدوین تحریم علیه ایران در وزارت خارجه و خزانهداری آمریکا فراهم میکند تا تحریمهای تازهای اعمال کند.
اعتراضات در ایران پس از مرگ تاملبرانگیز «مهسا امینی»، بهانه تازه آمریکا و اروپا برای تکرار ادعاها، دخالتها و موضعگیریهایی بود که در نهایت به تحریمهای جدید انجامید. تهدیدات و تحریمها از دهه سوم شهریور ماه در حالی شدت گرفت که دولت جمهوری اسلامی و شخص رئیسجمهور، نهادها و قوای نظارتی و قضایی از همان ساعات نخست وقوع این حادثه تلخ، برای یافتن علل و مقصران آن بسیج شدند و همچنان هم این تلاشها ادامه دارد. آیتالله «سید ابراهیم رئیسی» در گفتوگو با پدر مهسا، وی را مانند دختر خود خواند و از بکارگیری تمام توان برای بررسی دلیل مرگ او سخن گفت. دولت گلایهمندی مردم در این واقعه را به رسمیت شناخت و در پی راهکارهایی برای عدم تکرار آن است. با این همه اما کاتولیکتر از پاپها! به این بهانه هجمههای خود را آغاز کردند.
وزارت خارجه آمریکا ۱۸ شهریور از تحریم چهار شرکت و یک شخص ایرانی خبر داد. بر اساس این تحریم، «خدمات هواپیمایی سفیران» تحت تحریم قرار گرفت. این نهاد ۲۳ شهریور۱۰ شخص و ۲ نهاد را به دلیل فعالیتهای سایبری «بدنهاد» ایران تحریم کرد.
وزارت بازرگانی آمریکا دوشنبه ۲۸ شهریور سه فروند هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ متعلق به شرکتهای هواپیمایی ایران که به روسیه خدمات باری ارائه میکنند را به لیست تحریمهای خود اضافه کرد. به فاصله سه روز، پلیس امنیت ملی و برخی مقامات امنیتی تهران، «اسماعیل خطیب» وزیر اطلاعات و شماری از فرماندهان نظامی و انتظامی جمهوری اسلامی را در لیست تحریمهای خود قرار داد. وزارت خزانهداری آمریکا روز جمعه با صدور بیانیهای مداخلهجویانه در جهت حمایت از اعتراضات در ایران اعلام کرد که مجوز کلی برای افزایش حمایت از اینترنت آزاد ایران را صادر کرده است.
همزمان برخی محدودیتهای اینترنتی در کشور، نماینده دولت آمریکا در امور ایران نیز با ادعای اینکه نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با خشونت با افراد حاضر در ناآرامیها برخورد میکنند، گفت که ایالات متحده در این شرایط برای اینکه مردم ایران بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، اقدام میکند.
«آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا هم هفت مهرماه از تحریم دو شرکت حملونقل و انبار ژانگو و کشتیرانی دبلیو اس واقع در چین خبر داد. پنجشنبه ۱۴ مهر وزارت خزانهداری آمریکا در بیانیهای «احمد وحیدی» وزیر کشور و «عیسی زارعپور» وزیر ارتباطات ایران را در لیست تحریمهای خود قرار داد.
«جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی کاخ سفید هم نهم مهرماه، به صراحت اعلام کرد: ما تاکنون چندین تحریم علیه نهادهای ایرانی به خاطر این اقدامات آنها صادر کردهایم و بله، ما همچنان به دنبال اهدافی برای اعمال تحریمهای بیشتر (علیه ایران) خواهیم بود.
اروپا هم از بازی غافل نماند و پارلمان اروپا پنجشنبه ۱۴ مهرماه با تصویب قطعنامهای در واکنش به مرگ مهسا امینی در ادعای مداخلهجویانه خواستار تحقیقات مستقل در خصوص چگونگی مرگ وی شد و ادعا کرد که عاملان این اتفاق باید تحریم و مجازات شوند.
«جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم در حمایت از آشوبها، از بررسی اعمال تحریمهای تازه علیه ایران خبر داد. مجلس سنای فرانسه نیز در ادعایی رویدادهای ایران را نقض حقوق بشر خواند و خواستار واکنش جامعه بینالمللی و حمایت از معترضان در ایران و اعمال مجازات علیه عاملان سرکوب شد. برخی از سفارتخانههای جمهوری اسلامی در این قاره هم هدف حملات قرار گرفت.
دولت کانادا ۲۵ فرد و ۹ نهاد جمهوری اسلامی و ۱۰هزار نفر از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به فهرست تحریمهای خود اضافه کرد. «محمد حسن باقری» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، «حسین سلامی» فرمانده کل سپاه پاسداران، «اسماعیل قاآنی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، «محمد صالح هاشمی گلپایگانی» دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر، «اسماعیل خطیب» وزیر اطلاعات و «محمد رستمی» رئیس پلیس امنیت اخلاقی، از جمله کسانی بودند که از سوی کانادا تحریم شدند.
تحریم، مهمترین ابزار ایالات متحده آمریکا و همپیمانانش در چهار دهه گذشته، علیه جمهوری اسلامی بوده که به فراخور شرایط و رویدادها، آن را مورد استفاده قرار داده است. برای دولت آمریکا تفاوتی نمیکند که بهانه تحریم موضوع هستهای ایران باشد یا اعتراضات به برخی رویههای داخلی از سوی مردم، این شمشیر داموکلس همواره بالای سر مردم ایران قرار گرفته تا سدی بر سر پیشرفت و آرامش آنها باشد.
آمریکا در یک ماه گذشته و به بهانه حقوق بشر و ادعای سرکوب و بازداشت معترضان، تحریمهای خود را شدت بخشیده و این در حالی است که بیش از چهار سال است که زندگی، معیشت و حتی سلامتی آنها را با کارزار تحریمی خود تهدید کرده است.
تولید داروهای حساس و مهم در ایران پس از آغاز تحریمها به دلیل عدم ورود مواد اولیه وارداتی به سختی انجام میشود و این زندگی بیماران خاص را با دشواریهای غیرقابل توصیف روبرو کرده است. کمبود اقلام دارویی و بهداشتی چون رگ مصنوعی، کیتهای آزمایشگاهی داروهای بیماران خاص و سرطانی، تجهیزات و قطعات لوازم پزشکی مانند دستگاه های امآرآی، سیتیاسکن، رادیولوژی و انژیوگرافی به دلیل همین تحریمها، زندگی و سلامتی همین مردم ایران را در معرض آسیب و خطر قرار داده و حتی شامل هلال احمر ایران هم شده است.
انتقال ارز شرکتهای دارویی غیرممکن یا بسیار سخت شده و دولت آمریکا، تنها شرکت تامینکننده داروهای رادیواکتیو مورد مصرف مراکز پزشکی هستهای کشور را در فهرست تحریمها قرار داده و بیش از یک میلیون بیمار مرتبط با این شرکت را مستاصل کرده است.
نگاهی به فهرست تحریمهای آمریکا علیه مردم ایران به بهانههای مختلف در چهار سال گذشته به خوبی نشان میدهد که این مدعی حقوق بشر و نگران همیشگی مردم ایران! چگونه زندگی عادی آنها را مختل ساخته است.
تحریم شرکتهای فناوری و تحقیقاتی، حمل و نقل و کشتیرانی، شرکتهای فولاد، آهن، آلومینیوم، شرکتهای ساختمانی و برق، شرکت های پتروشیمی، بیمه، طلا، بانک ها، تبادلات پولی و بانکی، معدن، سوئیفت، منابع ارزی ایران در جهان، سپاه پاسداران و نیروهای مسلح، بخش عمرانی، سازمانهای هوافضا، قضات، اساتید، مسوولان لشگری و کشوری کنونی و سابق، دوره های آموزشی، دارو و غذا و حتی اپلیکیشنهای تلفن همراه، تنها نمونههایی از این بشردوستی! کاخ سفید است که تاثیر آن مستقیم بر زندگی و معیشت تکتک مردم ایران احساس میشود.
حال با چنین سابقهای از دفاع حقوق بشری آمریکا! دولت جوبایدن در تقلا است تا اینترنت را با ماهواره استارلینک به مردم ایران دهد و این میان ایلان ماسکها هم پروژههای بلندپروازانه خود را تبلیغ میکنند. بیآنکه به یادآورند همین تحریمها مانع دستیابی ایران به فناوریهای نوین شده است.
در واکنش به این رویکرد دوگانه و عجیب «حسین امیرعبدللهیان» وزیر خارجه ایران خاطرنشان کرده است: «حقوق بشر برای ایران ارزشی ذاتی دارد - بر خلاف کسانی که به آن به چشم ابزاری علیه رقبا مینگرند. آمریکا باید به جای ریختن اشک تمساح به تروریسم اقتصادی پایان دهد».
«ناصرکنعانی» سخنگوی وزارت خارجه ایران هم در واکنش به این مواضع متناقض تصریح کرده است: «تمام مردم ایران سالهای طولانی است با تحریمهای ظالمانه آمریکا که معیشت، شغل، سلامتی و زندگی عادی آنان را هدف گرفته دست و پنجه نرم میکنند. حتی کودکان پروانهای نیز از تحریمهای یکجانبه، غیرقانونی و ظالمانه آمریکا مستثنی نشدند. تحریم خمیرمایه اصلی حقوقبشر آمریکایی است».
میان تمام تحریمها و هجمهها علیه ایران، موضع «جان کربی» هماهنگکننده ارتباطات شورای امنیت ملی کاخ سفید، هم قابل تامل است که گفته است، دولت آمریکا از تلاش برای حصول توافق و مذاکره با ایران دست نکشیده و این دست نکشیدن، آشکار و نهان با واسطههایی به جمهوری اسلامی ایران منتقل شده است.
بهترین توصیف این رویکرد متناقض در رفتار و عملکرد دولت آمریکا، در این ضربالمثل ایرانی خلاصه شده باشد که «دم خروس کاخ سفید را باور کنیم یا قسم حضرتعباسش را»؟