به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، وحدت موضوعی تازه و بدیع نیست و مابهازای این مقوله را میتوان در صدر اسلام و در سیره بزرگان و اهلبیت (ع) پیدا کرد. از مهمترین سردمداران وحدت و حفظ جامعه اسلامی خود حضرات معصوم بودند که با عمل و گفتار موضوع وحدت اسلامی و انسجام مسلمین را متذکر میشدند. در این باره بخشهایی از کتاب «پیشوایان شیعه، پیشگامان وحدت» از مهدی مسائلی را میخوانیم.
شما مشغول مطالعه بخشهایی از این کتاب هستید
توصیههای اجتماعی اهلبیت (ع) برای حفظ وحدت
با نگاهی دقیق و ژرف به مجموع روایاتی که از اهل بیت (ع) به دست ما رسیده است متوجه این حقیقت شگفت خواهیم شد که موضوع وحدت و یکپارچگی امت اسلامی از مسائل بسیار مهم و قابل توجه نزد ائمه بوده است، به گونهای که آن بزرگواران ضمن تأکیدهای فراوان بر ضرورت حفظ اتحاد مسلمین توجه به آن را از وظایف اصلی شیعیان در برخورد با مخالفان مذهبی میدانستند. همچنان که سیره عملی آن بزرگواران و شیعیانشان در مدارا با دیگر مسلمانان نیز شاهدی مناسب بر پر اهمیت بودن این موضوع نزد آن بزرگواران است که البته این نیز دقیقاً ادامه سیره حضرت امیرالمؤمنین (ع) است. از این جهت در این بخش نگاهی به ابعاد گوناگون این موضوع خواهیم انداخت.
فراخوانی مکرر امامان به شرکت در مراسم عبادی مناسک دینی، اجتماعی، مانند تأکید بر حضور در نماز جماعت و فریضه حج که تحت اشراف مخالفان و رقبای سیاسی، فکری و احیاناً دشمنان اهل بیت (ع) بوده بر کسی پوشیده نیست. امری که میتواند ضمن نشان دادن فرهنگ اصیل دینی و مذهبی شیعیان به برطرف کردن بسیاری از سوءتفاهمات و تهمتهایی که به شیعیان زده میشود منجر شود. در اینجا به گزارش هر یک از این موارد میپردازیم.
گویا با پیامبر نماز گزاردی!
به تحقیق یکی از جلوههای بارز توصیههای ائمه به وحدت اسلامی را میتوان در تأکیدهای فراوان ائمه اطهار برای حضور شیعیان در اجتماعات سایر مسلمین و خصوصاً نمازگزاردن با آنها یافت. آنچنان که با دقت در این روایات میتوان به اهتمام والای اهلبیت (ع) به مسأله وحدت اسلامی پی برد. برای نمونه امام صادق (ع) درباره اهمیت نماز گزاردن با مخالفان مذهبی میفرمودند: «مَنْ صَلَّى مَعَهُمْ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ فَکَأَنَّمَا صَلَّى مَعَ رَسُولِ اللَّهِ، صلی الله علیه وآله، فِی الصَّفِّ الْأَوَّل» یعنی کسی که در صف اول نماز جماعت اهلسنت شرکت کند، مانند آن است که در صف اول پشت سر پیامبر (ص ) نماز خوانده باشد. (کافی، ج ۳، ص ۳۸۰، ح ۶؛ من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۸۲)
به منزله مجاهد در رکاب رسول خدا
اسحاق بن عمار نیز مىگوید که امام صادق علیه السلام به من فرمودند: «یَا إِسْحَاقُ! أَتُصَلِّی مَعَهُمْ فِی الْمَسْجِدِ؟ قُلْتُ: نَعَمْ. قَالَ: صَلِّ مَعَهُمْ فَإِنَّ الْمُصَلِّیَ مَعَهُمْ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ کَالشَّاهِرِ سَیْفَهُ فِی سَبِیلِ اللهِ،» یعنی، اى اسحاق! آیا با مخالفین در مسجدنماز مىگزارى؟ گفتم: آرى. امام فرمودند: با آنها نماز بگزار که نمازگزارنده با آنها در صف اوّل مانند شمشیرکشیده در راه خداست.(وسائلالشیعة، ج۸، ص: ۳۰۱)
نمازی که موجب غفران ذنوب میشود
و یا در روایت دیگری آن حضرت میفرمایند «إِذَا صَلَّیْتَ مَعَهُمْ غُفِرَ لَکَ بِعَدَدِ مَنْ خَالَفَکَ» یعنی،هنگامی که همراه با ایشان [یعنی اهل سنت] نماز بگزاری، به تعداد مخالفانت [از گناهت] برایت بخشیده میشود.
این وحدت از سر تقیه نبود
فراتر از اینها طبق روایات و نیز گزارشهای تاریخی و روایی، امام علی (ع) نیز در نماز جماعت زمان خلفا شرکت میکرد. نمیتوان حضور ۲۵ ساله حضرت در جمعه و جماعت را حمل بر خوف و تقیه سیاسی کرد؛ چرا که اگر بنا بود آن حضرت از ترس حاکمیت و به خاطر رعایت مصلحت شخصی اهل ترس و تقیه باشد، در صورت باید از بیان حقوق از دست رفته خویش و برتری بر دیگر خلفا نیز پرهیز میکرد، حال آنکه چنین نکرد. همچنان که هیچ دلیل تاریخی و روایی از ایشان نداریم که وی از قضای نمازهای مکرر خود پشت سر خلفا خبر داده باشد. گویا مسأله آنقدر روشن بود که جاعلان حدیث نیز نتوانستند چنین احادیثی را جعل کنند.
پایان پیام/