به گزارش همشهری آنلاین، سردار حسین رحیمی را شاید بیشتر بتوان بهدلیل طرحهای منسجم، منظم و مستمری که برای برخورد با مجرمان و جانیان از سوی پلیس پایتخت در مناطق مختلف تهران انجام میشود، شناخت، اما فرارسیدن هفته فراجا فرصتی را مهیا کرد تا در گفتوگو با سردار رحیمی از برنامههایش در ۵ سال گذشته و دستاوردهایی که در این مدت پلیس پایتخت به آن دست پیدا کرده، پرسوجو کنیم.
ضمن تبریک هفته فراجا به شما و همکارانتان، بهعنوان نخستین سؤال از دستاوردهایتان طی بیش از ۵ سال فرماندهی انتظامی تهران بزرگ بگویید و اینکه کدام برنامهها با موفقیت اجرا شدهاند؟
امسال هفته فراجا با شعار پلیس خادم مردم، مردم حامی پلیس شروع شده و ما طبیعتا در طول سال با همین شعار زندگی میکنیم؛ یعنی کار را استمرار میبخشیم و ادامه میدهیم و تمام برنامهریزیهایمان در همین زمینه خواهد بود. توفیق دارم که بالغ بر ۵ سال خدمتگزار امنیت و خادم مردم عزیز پایتخت هستم. من کلا آدم برنامهمحوری هستم و جدا از ماموریت کلانی که فرمانده کل سالانه ابلاغ میکند، تلاش میکنیم به برنامهها جزئی نگاه کنیم و در تمام ردههای پلیس تخصصی از پلیس آگاهی گرفته تا پلیس راهور، مبارزه با موادمخدر، پیشگیری، فتا و پلیسهای تخصصی دیگر کار را پیش ببریم؛ مثلا اگر گفته میشود اولویت ما مبارزه با جرائم است، ترجمانش در ماموریت پلیسهای دیگر به چه صورت است؛ مثلا پلیس آگاهی که شاید مهمترین موضوعی است که مردم در بحث مبارزه با سرقت با آن سروکار دارند، یکی از نمونههاست. با افتخار میگویم که با اجرای برنامهها و طرحهای مختلفی که انجام دادیم سرانه وقوع جرم که در بدو ورود من ۳۰ درصد (یعنی یکسوم از جرائم کشور متعلق به تهران) بود را به ۱۹ درصد رساندیم که این کار بزرگی است. این یک انقلاب عملیاتی در بحث مبارزه با مجرمان است. این در حالی است که طبیعتا در این ۵ سال با مسائلی مثل تشدید محاصره اقتصادی که خودش ناهنجاریهای زیادی ازجمله بیکاری، تورم و... را در هر جامعهای پدید میآورد، روبهرو بودیم. در این شرایط سرانه جرائمی مثل سرقت ۱۰ تا ۱۵ درصد در کشور افزایش داشته، اما ما در تهران سهممان از ۳۰ درصد به ۱۹ درصد رسیده است.
در سایر پلیسهای تخصصی ازجمله پلیس مبارزه با موادمخدر چطور؟
در حوزه مبارزه با موادمخدر که شاید دومین مطالبه مردم است، ما با ۳ موضوع برنامهمان را تدوین کردیم؛ اول مبارزه با قاچاقچیان کلان، مبارزه با خردهفروشان و مبارزه با معتادان؛ بهویژه معتادان متجاهر. در این بین بحث مناطق آلوده تهران مطرح میشود؛ مثل شوش، مولوی، هرندی، فرحزاد، جاجرود و گردنه تنباکو که در این ۵،۴ سال بهطور ویژه در دستور کار ما قرار گرفت. در اواخر سال ۹۷ بحث شوش و هرندی را بهتنهایی شروع کردیم و پیش بردیم و امروز میتوانیم بگوییم که ۷۰ تا ۸۰ درصد آنجا را پاکسازی کردهایم و حتی اگر بخواهیم بهطور صددرصد این مناطق را از حیث موادفروشان و معتادان پاکسازی کنیم، راهکارش وجود دارد. شهردار محترم تهران در این بخش شخصا وارد شدند و تلاش میکنند و استاندار محترم تهران و شورای هماهنگی که واقعا سعی میکنند و ظرفیتهای ما را برای نگهداری معتادان خیلی افزایش دادند. برای اینکه این زحمت تکمیل شود، نیاز به ظرفیت ۷ تا ۸ هزارتایی دیگر هم داریم.
در بحث خردهفروشان که مردم و خانوادهها را آزار میدهند، چه در مناطق آلودهای که به آن اشاره شد و چه در پارکها و معابر که مردم گلهمند هستند، روی این افراد اشراف داریم، اما باید در این بخش اردوگاههایی برای جمعآوری و نگهداری براساس قانون مبارزه با موادمخدر تاسیس شود تا شاهد نتیجهبخشی اقدامات پلیس باشیم.
به همین ترتیب درباره قاچاقچیان عمده باندهایی را منهدم کردیم که از بعضی از آنها یک تن، ۲ تن و ۵۰۰ کیلو موادمخدر کشف شد.
در برخی از مناطق پایتخت ازجمله شوش، هرندی، فرحزاد و... همیشه حضور معتادان و خردهفروشان موادمخدر باعث ناراحتی و نگرانی مردم و شهروندان بوده است. در این مناطق پلیس پایتخت چه اقداماتی انجام داده است؟
ما بهصورت توامان هم با خردهفروشان و هم با معتادان متجاهر برخورد میکنیم؛ مثلا در شوش و هرندی روندی را از اواخر سال ۹۸ شروع کردیم و حالا در سال ۱۴۰۱ به اینجا رسیدیم که قرارگاه ویژهای را با ۳۰۰ نفر نیروی مستقل در آنجا فعال کردهایم؛ یعنی جدای از کار جاری پلیس در این مناطق، این قرارگاه ویژه در شوش و هرندی فعال شده و ۱۰ ایستگاه پلیس نیز در آنجا مشغول فعالیت شده که تاسیس این ایستگاهها لرزه به جان خردهفروشها انداخته است. با این حال باید بگویم که این ابتدای کاری است که در مرحله جدید فعالیت پلیس در شوش و هرندی اتفاق میافتد و ادامه دارد.
در منطقه فرحزاد با کمک شهرداری منطقه ۲ تمام آن منطقه را کاملا پاکسازی کردیم که شهروندان میتوانند برای تفریح و استفاده از طبیعت به آنجا بروند. ۵ ایستگاه پلیس در آنجا فعال شده و بیش از ۱۰۰ پلیس روزانه در آنجا فعالیت میکنند تا بتوانیم وجود معتادان و خردهفروشان را در آنجا ریشهکن کنیم. حتما بهخاطر دارید که در آن منطقه بعضا قتل هم اتفاق میافتاد، اما حالا تبدیل به مناطقی امن برای شهروندان شدهاند.
در منطقه گردنه تنباکو، سنگرها و پاتوقهایی که معتادان درست کرده بودند، کاملا با لودر و بولدوزر صاف شد و همه معتادان و خردهفروشان جمعآوری شدند. این اتفاق در منطقه جاجرود هم رخ داد و سایر مناطق نیز در دستور کار است. اما در این میان نکته مهمی وجود دارد؛ اینکه اگر بخواهیم این اقدامات به نتیجه برسند، حتما باید بسترهای لازم فراهم شود.
درباره فعالیتهای پلیسهای تخصصی و دستاوردهای آنها در این مدت گفتید. این دستاوردها درخصوص پلیس راهور و پیشگیری را چطور ارزیابی میکنید؟
در بحث پلیس راهنمایی و رانندگی با برنامه پیش رفتیم. ۴ سال است که در کاهش کشتهها رتبه اول را در کل شهرهای کشور داریم. در روزهای نخست حضور من بهعنوان فرمانده انتظامی تهران، خیابانهای تهران قفل و مشکلاتی ایجاد میشد، اما الان بهرغم اینکه روزانه خودروهای فراوانی بهخودروهای تهران افزوده میشود، ترافیک تهران را قفل شده نمیبینید و فقط همان ترافیک صبحگاهی و شامگاهی است. این در حالی است که هیچ خودروی فرسودهای خارج نمیشود و ناوگان حملونقل عمومی بهویژه در حوزه اتوبوس به جهت مشکلاتی که وجود دارد، افزایشی نداشته که کاهش هم داشته، اما برای حل کامل مشکل ترافیک باید دستگاههای مختلف فعال شوند و کار کنند. مشکل پارکینگ را باید حل کنیم؛ مشکل افزایش حملونقل عمومی چه قطار شهری و چه اتوبوسها و تاکسیها را باید حل کنیم. ترافیک تهران بهرغم اینکه خیلیها میگویند راه برونرفت ندارد، به اعتقاد من راهبرونرفت دارد و ما میتوانیم اتفاقات بهتری را رقم بزنیم؛ بهویژه درباره ۲ معضل ترافیک و آلودگی هوا که معمولا ۶ ماهه دوم سال با آن روبهرو هستیم. در بخش پلیس فتا با افتخار میگوییم که جزو معدود استانهایی هستیم که بالغ بر ۹۰ درصد جرائمی که در فضای مجازی رخ میدهد، کشف میکنیم. در بحث کلانتریها هم تمام کلانتریهای ما بهعنوان محیطی انتظامی که بیشترین مراجعان را دارند، بهبود پیدا کردهاند. ظاهر کلانتریها کاملا متفاوت شده و به تبع آن فرایند خدمترسانی هم در کلانتری متفاوت شده است. در بخش مشاوره و مددکاری، تلاش میکنیم تا پروندههای کمتری به مراجع قضایی بروند. بخشهای مشاوره خوب کار میکنند و با حل اختلافهای مربوط به درگیریها باعث شدهاند که پروندههای زیادی در همان کلانتریها به صلح و سازش برسند. در بخش تسلط بر مجرمان و برخورد با مجرمان، گشتهای ویژه ما و گشتهای انتظامی ما که بهتازگی راهاندازی شدهاند، از اشراف خوبی برخوردار هستند. بهنظرم بیش از ۸۰ درصد برنامههایی که در دستور کار من بوده محقق شده و دنبال نوآوریهای جدید هستیم.
کلانتریها همیشه در صف اول ارتباط پلیس و مردم بودهاند. برای بهبود فرایند کار کلانتریها و تسهیل امور شهروندان و مراجعان به کلانتریها، چه اقداماتی انجام شده است؟
اول باید به این اشاره کنم که لازم است تعداد کلانتریهایمان را براساس مصوبه شورای امنیت به ۲۰۰ کلانتری برسانیم و در گام اول باید ۴۰ کلانتری فعال میشد که این اتفاق رخ نداده است؛ هر چند اخیرا کمکهای خوبی از سوی مجلس و نمایندگان تهران به پلیس شده و پیگیریهای خوبی در بحث تامین اعتبار ساخت کلانتریها صورت گرفته است. در بحث زمین، هم شهردار تهران و هم شهرداران مناطق ۲۲ گانه کمکهای خوبی کردهاند. در حال نوسازی حدود ۱۳ کلانتری هستیم. بخش دیگری از کار راهاندازی کلانتریها هم از صفر شروع میشود که به ارتقای سطح امنیت شهر کمک میکند. نکته دیگری که پیگیری میکنیم درباره بهبود روندهاست؛ ازجمله کلانتری دیجیتال. امکانات دوربین البسه که دوربینهای البسه البته نه کامل، اما بخشی از آنها تامین شده که انشاءالله استفاده از آنها در دستور کار است. حتی پیگیر این هستیم که مردم برای هر کاری به کلانتری مراجعه نکنند و به شیوه الکترونیک با آن در ارتباط باشند. البته الان اپلیکیشنهایی داریم که ۶ تا ۷ خدمات ازجمله اعلام سرقت خودرو را ارائه میدهند. بحث دیگر بحث اصلاح رفتار است. شعار ما پلیس خدمتگزار با رویکرد مردممحوری است که هماکنون هم این اتفاقات خوب میافتد. همواره میزان رضایتمندی مردم نسبت به پلیس در حال افزایش است. البته سطح توقعات مردم از پلیس هم بیشتر شده است. پلیسی که امروز میتواند در کمتر از ۲۴ ساعت خفتگیر اتوبان نیایش را بگیرد یا ظرف ۴۸ ساعت بزرگترین سرقت از بانک را کشف میکند یا ظرف چند دقیقه گروگانگیر آجودانیه را بدون اینکه خون از دماغ کسی بیاید، دستگیر میکند، اینها توقعات مردم را بالا میبرد که بجاست و روزبهروز تلاشمان این است که این روند بهتر شود.
امنیت همیشه جایگاه ویژهای در شعار هر سال پلیس دارد. شما امنیت و احساس امنیت در جامعه امروز پایتخت را چطور ارزیابی میکنید و امنیت پایدار که همیشه مهمترین هدف پلیس بوده، چطور محقق میشود؟
امنیت، ریشه است، بنیاد است و نیاز اولیه هر جامعه و بشر است. امنیت که نباشد چیزی معنا و ارزش پیدا نمیکند. امنیت زیرساخت همه فعالیتها و حرکتهاست. از سویی فلسفه وجودی پلیس برقراری امنیت است؛ یعنی رکن اساسی برقرارکننده نظم و امنیت پلیس است؛ هر چند دستگاههای دیگر هم تلاش میکنند، اما پیگیری بیش از ۹۵ درصد پروندههایی که در جرائم مختلف تشکیل میشود، کار پلیس است. درباره این موضوع ما باید درواقع کمک همه مردم و همه دستگاهها و سازمانها را داشته باشیم. قطعا پلیس بهتنهایی نمیتواند این مسئولیت و ماموریت حیاتی را به مرحله اجرا درآورد. در حکمی که مقام معظم رهبری به فرمانده محترم فراجا دادند قوای سهگانه و دستگاههای مختلف را مکلف کردند که به نیروی عظیم انتظامی در اجرای ماموریتش کمک کنند. با همه اینها خود مردم نیز باید کنار پلیس باشند و همه باید تلاش کنند که به پلیس اقتدار دهند تا بتواند ماموریت و وظیفهاش را بهخوبی انجام دهد. اگر رکن امنیتساز در جامعه که پلیس است، دچار اخلال و ایراد شود، نتیجه آن برمیگردد به تضعیف امنیت جامعه. تضعیف امنیت جامعه هم یعنی همه زیرساختها و همه فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... دچار چالش میشود. پس ما همواره تمام تلاشمان معطوف به استقرار امنیت پایدار و با ثبات است. زمانی که امنیت با ثبات و پایدار ایجاد شود، دستگاههای اطلاعرسان و فرهنگساز باید تلاشششان این باشد که احساس امنیت در جامعه بهوجود بیاید. اعتقاد من این است که میزان امنیت در جامعه از خود احساس امنیت بیشتر است؛ چون آن اقدام لازم برای بهوجود آمدن احساس امنیت در جامعه انجام نشده که این وظیفه رسانهها و دستگاههای فرهنگساز است که اقتدار پلیس را تبلیغ کنند؛ پلیسی که بدون هیچ سرنخی بزرگترین جرائم را کشف و بزرگترین مجرمان، قاتلان و جانیان را دستگیر میکند. اینها باید تبیین شود و لازم است گفته شود که کار رسانهها و دستگاههای فرهنگساز است.
از زمان حضور شما در پلیس پایتخت شاهد اجرای طرحهای مختلف برای مقابله با مجرمان بودیم. این طرحها در کاهش جرایم در پایتخت چه تأثیری داشتند؟
یکی از برنامههایی که ما از ابتدا دنبال کردیم، این بود که گامها را حساب شده، مکمل هم و هدفمند برداریم. بر این اساس طرحهایی ازجمله طرح رعد که رویکرد آن برخورد با مجرمان سطح پایین و سارقان است، اجرا شد. این طرح توسط پلیس پیشگیری و کلانتریها انجام میشود. کلانتریها تا پیش از این حلقه مفقوده در کشف جرم و دستگیری مجرمان بودند یا حداقل آنچنان که باید و شاید این کار را نمیکردند و با اجرای این طرح وارد دور شدند و الان بین کلانتریها رقابت است که کدامیک جرایم بیشتری را کشف و مجرمان بیشتری را دستگیر میکنند. طرح کاشف مکمل طرح رعد است که جرایمی که پیچیدهتر هستند را شامل و از سوی پلیس آگاهی انجام میشود. در طرح کاشف نیز مبارزه با قاچاقچیان و موادفروشان را در دستور کار داریم که تکمیلکننده ۲ طرح دیگر است. از سوی دیگر پلیس نمیتواند اقدمات اراذل و اوباش را تحمل کند؛ آنهایی که عربدهکشی میکنند و ترس به دل مردم میاندازند و... بر همین اساس طرح اقتدار که برخورد با اشرار، مزاحمان، قماربازان و... و. است، اجرا شد. این طرحها به نوعی همه ماموریتهای پلیس را شامل میشود که ابتکار پلیس تهران بزرگ است و استمرار دارد و اجرای همین طرح باعث شد که سهم ۲۵ درصدی تهران از وقوع جرائم در کشور به ۱۹ درصد کاهش پیدا کند.
این کاهش جرم در پایتخت امسال نسبت به سال گذشته نیز اتفاق افتاده است؟ میتوانید آماری از افزایش یا کاهش جرائم مختلف نسبت به سال گذشته ارائه دهید؟
اگر بخواهم وضعیت جرائم را در ۱۹۶ روزی که از سال میگذرد نسبت بهمدت مشابه آن در سال گذشته بررسی کنیم، متأسفانه باید بگویم امسال نسبت به سال گذشته ۸ درصد افزایش وقوع انواع سرقت داشتیم. البته در کشف آن یکدرصد افزایش کشف داشتیم. در بعضی از جرائم اما کاهشهای خوبی داریم و وضعیتمان بد نیست. در قتل ۳ درصد کاهش داریم. در سرقت طلافروشیها ۵۰ درصد کاهش داریم و در بعضی از جرائم دیگر هم کاهشهای قابلقبولی داریم. همچنین در شرارت ۲۱ درصد کاهش داریم که عدد خوب و قابلتوجهی است. در کشف سلاح ۱۷ درصد افزایش داشتیم. در کشف سوخت قاچاق که معمولا از تهران به سمت سایر استانها قاچاق میشود، ۵۹ درصد افزایش داریم. در مجموع وضعیتمان خوب و قابلقبول است.