الف - تغییر باورها
صرفنظر از تعاریف کلاسیکی که صاحبنظران جنگ نرم همچون جوزف نامی و دیگران در این زمینه ارائه دادهاند، یک تعریف عملیاتی از جنگ نرم داده شده است، در این تعریف از جنگ نرم آمده است: «استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی که منظور اصلی آن تأثیرگذاری بر باورها، احساسات و تمایلات و رفتارهاست» با این تعریف، مشخص میشود مهمترین شاخصه درجنگ نرم، تأثیرگذاری بر باورهاست. باور مجموعه اعتقاداتی است که فرد برای رسیدن به آن تلاش میکند. طبیعتاً وقتی باور یک فرد براساس آموزههای اسلامی، لیبرالیستی یا سوسیالیستی شکل گرفته باشد، همه تلاش او نیز بر آن خواهد بود که رفتار و عملکرد خود را برهمان اساس تنظیم نماید. آنچه در آشوبهای اخیر و 3 آشوبی که در سالهای گذشته شاهد آن بودیم و برای دشمن بیش از همه اهمیت داشته، تغییر باور ملتی بود که همواره براساس آموزههای دینی شکل گرفته و استمرار یافته بود. آموزههایی که خمیرمایه آن، اندیشههای دینی و آموزگار آن امام(ره) بود. نخستین گام دشمن در تغییر باور مردم در مرگ مهسا امینی کشته شدن او در مقر پلیس اخلاقی و مقصر معرفی کردن پلیس در این رابطه بود.دشمن برای جا انداختن این شبهه دراذهان مردم،هرچند هدف بزرگ تغییر ساختارنظام را دنبال میکرد اما این خواسته خود را با هدف کوچکتر که سالهاست او را نشانه گرفته یعنی بحث جمعآوری «گشتهای ارشاد» در کف خیابان دنبال کرد. از نگاه آنها اگر این باور در مردم شکل میگرفت که با حذف گشت ارشاد شرایط برای تغییرات دیگر در کشور فراهم میشود طبیعی بود که گامهای دیگر برداشته میشد.
ب- تغییر افکار
درصورتی باور مردم نسبت به یک پدیده تغییر خواهد کرد که همواره فکر و ذهن مردم این باشد که چگونه میتوانند در مسیر تغییر قرار گیرند.
تصور کنید یک مهندس مکانیک در کارخانهای کار میکند و با تبلیغات منفی به این باور رسیده باشد که فرایند توسعه و رشد تکنولوژیکی دنیای غرب آنچنان مقهورکننده است که او درصورت هرگونه ابتکاری توان رقابت را نخواهد داشت. طبیعی است درچنین شرایطی، نهتنها فکر خویش را برای نوآوری و ابتکار در تولیدات جدید متمرکز نخواهد کرد، بلکه چهبسا این شخص، ابزاری برای تبلیغات سوء دشمن و گرفتن انگیزه از دیگران خواهد بود. کسی که دغدغه ذهنی او بهجای پیشرفت کشور، گارد گرفتن در مقابل نوآوری یاحداقل، رخوت، سستی و بیتفاوتی باشد، هیچگاه منشأ اثر مثبت نخواهد بود.
آنچه در این روزهای آشوب در بین کسانی که شاید به خیابان نیامدند ولی با گذاشتن پست، توییت یا بحث و گفتوگو در اتوبوس و مترو جریان آشوب را دنبال کردند نشات گرفته از همان 2مرحلهای بود که دشمن کار خود را درمرگ مهسا امینی انجام داد یعنی هم توانسته بودند باور بخش زیادی از جامعه را به این سمت سوق دهد که پلیس عامل مرگ یک دختر آن هم با ابزار گشت ارشاد شده هم اینکه افکار جامعه را متناسب با این باور غلط شکل داده تنظیم کرده و او را آماده برای گام بعدی یعنی تغییر رفتار کند.
ج- تغییر رفتار
تغییر رفتار گام سوم پس از تغییر باور و تغییر افکار است. رفتار یعنی بروز عینی چیزی که انتظار آن را داریم، یعنی عملکرد آشکار فرد در محیطهای طراحی و پیشبینی شده. مهندسی که در یک کارخانه به باور رقابت با دنیای صنعت رسیده باشد و مکرر در فکر و ذهن خویش راههای رسیدن به قله پیشرفت و تلاش را طراحی و مرور کند و این فکر را تبدیل به دغدغه ذهنی خویش نماید، طبیعی است برای رسیدن به این مطالبه درونی، حداکثر تلاش خود را خواهد کرد تا با تولید محصول، ایدهآلها، آمال و آرزوهای خود را محقق نماید.
در آشوبهای اخیر و داستان مرگ مهسا امینی، فاجعه رفتاری از آنجا آغاز شد که دشمنان پس از تلاش برای تغییر باور و افکار جامعه بهویژه در بین نسل جوان، بهدنبال بروز رفتاری از مردم آن هم در یک موضوع کاملا احساسی با این نگاه که به دختر مظلومی ظلم شده پروژهای را کلید زدند که با آمدن مردم به کف خیابان، بتوانند هدف نهایی خود را برای آینده هموار کنند. آن رفتاری که در آشوبهای این سه هفته رخ داد را باید محصول پیگیری 2 تغییری دانست که پیش از آن کلید خورده بود. بروز رفتارهای ناهنجار و خشونتآمیزی همچون ریختن به خیابانها و آتش زدن اماکن عمومی، سطلهای زباله و تعرض به حریم خصوصی و عمومی مردم و سلب آسایش مردم و بهمخاطره انداختن امنیت جامعه و آشکارا بر ضد نظام مستقر اسلامی، قدعلم کردن را باید در راستای برنامهریزی دشمنان برای تغییر رفتار مردم و بروز رفتارهای موردانتظاری که در بستر تغییرات برای هدف غایی که تغییر ساختار نظام است، دانست.
د- تغییر ساختار
قطعاً مهمترین هدف دشمن درجنگ نرم و آشوبهای اخیر، تغییر ساختار نظام سیاسی بود. دشمن تمام هزینههای یک جنگ نرم را میپردازد تا بتواند میوه مورد دلخواه خود را در تغییر ساختار نظام سیاسی برداشت کند. بنابراین آخرین گامی که دشمن در جنگ نرم یا جنگهای ترکیبی دنبال میکند تغییر ساختار سیاسی یک نظام سیاسی است. همواره یکی از آرزوهای دیرینه آمریکاییها در ایران، تغییر ساختار سیاسی جمهوری اسلامی بوده است و اگر در مقاطعی از تاریخ انقلاب اسلامی بحث تغییر رفتار جمهوری اسلامی توسط دشمنان مطرح میشده است، در فاصله اندکی شاهد بودیم که آنها مطلوب نهایی خویش که همانا تغییر ساختار سیاسی در ایران بود را مطرح میکردند.
دشمنان داخلی و بیرونی نظام، تمام برنامههای خود را برای پیگیری و عملیاتی نمودن سهگام تغییر باور، افکار و رفتار انجام میدهند که در نهایت به تغییر ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ختم شود و به تعبیر آنها پایان انقلاب و جمهوری اسلامی را جشن بگیرند. چیزی که در هر آشوبی آن را دنبال میکنند و از سرمایه مادی، اطلاعاتی و نیرویی خود استفاده میکنند و همواره در طول این 43 سال با شکست مواجه شدهاند.
23302