محمدرضا فخرروحانی دارای مدرک دکتری زبانشناسی از دانشگاه تهران است. وی هماکنون عضو هیئت علمی دانشگاه قم است و آثار متعددی در قالب کتاب و مقاله منتشر کرده است. او در گفتگو با خبرگزاری قرآن به جنبههای مختلف مسئله علم در ایران پرداخته است که گزیدهای از سخنان او را در ادامه میخوانید:
-تیراژ کتاب در کشور ما خیلی کم است. در جامعه ما باید فرهنگسازی برای رشد و تعالی فرهنگ صورت بگیرد. متاسفانه در دانشگاه با شیب تند اهمیت ندادن به کار علمی از جانب دانشجویان مواجه هستیم و دانشجویان نمیتوانند انتظارات ما را برآورده کنند. اگر همین روند ادامه پیدا کند، آینده خیلی روشنی وجود نخواهد داشت.
-یکی از چیزهایی که برای من سوال است این است با وجود تنوع موضوعات علوم انسانی و علوم اجتماعی که در ایران داریم چرا در این حوزه نظریهپرداز نداریم. اگر هم داشته باشیم خیلی کم و در حد ملی است و نظراتشان در سطح جهانی قابل عرضه نیست. یکی از سوالات همین است. از سالها پیش در این کشور افرادی میگفتند ما در علوم انسانی و علوم اجتماعی حرف برای گفتن داریم ولی حقیقتا در علوم انسانی و اجتماعی نه تنها نتوانستیم در سطح جهانی تاثیرگذار باشیم بلکه بر اساس دادههایی که داریم برای جامعه خودمان هم نظریهپردازی نکردیم. پس ما به جای شعار باید ببینیم چقدر میتوانیم آموزههای نبوی را در رفتار پیاده کنیم.
-ما سراغ نداریم هیچ کدام از ائمه در مورد کسب یک علم نهی کرده باشند. بله، ممکن است عمل به یک چیز مجاز نباشد ولی از کسب علم نهی نشده است. علامه حسن زاده آملی میگفت موسیقی عملش حرام است ولی در روایات نگفتند علمش حرام است، لذا خیلی از عالمان مسلمان متخصص موسیقی بودند. اگر کسی واقعا متدین باشد به کار علمی گرایش پیدا میکند و اگر کسی اهل علم باشد و به قرآن مراجعه کند جنبه دینی و ایمانیاش تقویت میشود.در قرآن خیلی به تفکر دعوت شده است در کدام دین و مانیفست فکری این همه به تفکر دعوت شده است. جالب این است قرآن کریم که عین کلام خداست در مورد وجود خداوند دلیل میآورد. هیچ وقت خدا نفرموده من خدا هستم و شما باید بپذیرید که من وجود دارم. وجود خودش را با دلیل اثبات میکند. مایه تعجب است که وقتی پایه این دین مبتنی بر علم و تفکر است، چرا در جامعه اینهمه بیسواد وجود دارد؟
-ما یک آموزههای دینی داریم، یک عمل کردن به آموزههای دینی. همچنین یکسری رهبران سیاسی داریم. در دوره افشاریه عالم زیاد بود ولی چقدر رهبر یک منطقه به عالمان آن منطقه اهمیت میداد. در یک برهههایی ما شاهد حضور خواجه نصیر طوسی در عرصه قدرت هستیم که در نتیجه آن حوزههای بزرگ علمی و دانشمندان متعدد پرورش پیدا کردند. در برهههایی که حکام به علم اهمیت نمیدادند به عالمان هم اهمیت نمیدانند. چرا دوره صفویه امروز هم برای ما دوره شاخص است. انصافا در دوره صفویه خیلی کارهای بزرگی انجام شد. اینهمه آثار باستانی که امروز از آن دوران بر جای مانده است بر اساس یک فکر مهندسی است. چرا این تفکر موفق عمل کرده چون حاکم آن دوره میدانسته این عالم است لذا قدرش را میدانسته.
۶۵۶۵