برای داشتن کودک شاد باید به چند نکته توجه کنیم تا کودکان ما احساس ارزشمندی نسبت به خود داشته باشند.
معمولا بزرگترها بیشتر از شاد بودن کودکان به موفقیت آنها اهمیت میدهند. انتخاب کلاسهای آموزشی یا برنامه ریزی برای دانشگاه و انتخاب رشتهی تحصیلی که به بچهها کمک کند در آینده شغل بهتری پیدا کنند، و مواردی از این دست برای آنها بیشتر اهمیت دارد.
والدین به این موارد بسیار توجه میکنند، ولی آنقدر که باید و شاید به مسائلی که بچهها را خوشحال میکند، توجه نشان نمیدهند.
علاوه بر اهمیت موضوع از بعد روانشناسی کودک باید به این نکته نیز اشاره کرد که شادی یکی از راهکارهای حفظ سلامت قلب کودکان است. در ادامه در سایت پارس نیوز قصد معرفی روش هایی برای داشتن کودک شاد را به شما خواهیم داشت.
از آنجا که کودکان سرشار از انرژیاند نیاز به این دارند که انرژیهای درونیشان را به نحو مطلوب تخلیه نمایند که این فقط با بازی میسر و امکانپذیر میباشد.
همه ما والدین در قبال کودکان خود مسئول هستیم. جر و بحث و جدال بین والدین، تنش را در کودکان ایجاد کرده و اثرات منفی و مخربی را بر عملکرد مغز آنها میگذارد.
شاید ندانید موجب اختلال در یادگیری و در مدیریت صحیح احساسات آنها میشود. لطفا پدران و مادران… کمی آهستهتر… دور از چشم کودکان… اهمیت بازی کردن برای کودکان مانند اهمیت کار کردن برای بزرگسالان است تجاربی را که به دست میآورند در آینده برای کار کردن استفاده میکنند.
بازی کردن بدون برنامهی قبلی، یکی از رازهای کودکان شاد است. به نظر میرسد هنر بدون برنامه بازی کردن یکی از کمبودهای این روزهاست. امروزه بچهها سرشان با برنامههای مختلف شلوغ شده و محو اسباببازیهایی هستند که به جای آنها بازی میکنند.
بهتر است در برنامهی شلوغ آنها تجدیدنظر کنید و زمانی را خالی بگذارید تا بتوانند با هم بازی کنند. بازی برای روح، خوب است.بازی خوب باعث رشد و شکوفایی کودکان میشود آنها با بازی کردن به شادمانی میپردازند و این شادمانی خلاقیت را در وجودشان برمیانگیزد و احساس لذت و موفقیت را در او به وجود میآورد.
محیط امن و سالم بازیها را به سمت سازندگی میبرد، محیط ناامن بازی را تخریب میکند کودک باید بدون ترس و اضطراب، بدون تحمیل و نگرانی به بازی بپردازد و لذت ببرد، والدین میبایست دورادور حامی کودکان در بازیها باشند.
رقابت در بازیها نقش مخرب و مشارکت و همکاری نقش سازنده برای کودکان دارد، بازی تمرین زندگی است تمام مهارتهای زنگی را در بازی میآموزند.
بهترین بازی برای کودکان ساختن و خراب کردن است. انواع پازلها، شنبازی، خانه سازی و… کودکان نیاز به تحرک دارند، طناب بازی، طنابکشی، مسابقات گروهی، پریدن، رنگآمیزی کردن، روزنامه پاره کردن، گوله کردن، پرتاب کردن، آببازی، توپبازی، گرگم و گله میبرم و هزاران بازی خلاق دیگر در قالب نمایشهای عروسکی، خلاق و…
مهمترین راز پرورش کودکی شاد تمجید از اوست . عشق مطلق والدین مهمترین عامل در شادی کودکان است. وقتی کودکان بزرگ می شوند دانستن اینکه علایق ، عقاید ، خصوصیات و استعداد هایشان با ارزش تلقی می شود پایه گذار شادی سالهای بعدی زندگی شان خواهد بود . البته پذیرش کودک به معنای چشم پوشی همیشگی از خطاهایش نیست.
یاد بگیرد که عملکرد کودک را نقد کنید نه شخصیت اورا . همچنین آنچه را که از کودک می خواهید به او بگویید نه آنچه را که نمی خواهید.
این جمله باید اولین چیزی باشد که کودکتان صبح ها ، پس از بیدار شدن از خواب می شنوند و نیز آخرین جمله ای باشد که پس از شنیدن آن به خواب می رود . موقع دعوا و مشاجره و هر زمانی که انتظارش را ندارند بگویید که دوستش دارید .
توپ بزنید ، برای پرندگان دانه بریزید ةباد بادک هوا کنید و با او مسابقه دهید .
به تماشای بازی او در مدرسه یا زمین بازی بنشینید . لحظه هایی که به شما نگاه می کند یا نگاهتان باهم تلاقی می کند ،به او لبخند بزنید . علائم خاصی برای رابطه تان تعریف کنید که فقط خودتان دونفر معنی آنها را بدانید .
اجازه دهید احساساتشان را بروز دهند
بچهها هنگام عصبانیت فریاد میزنند. وقتی ناراحتند گریه میکنند. حتی وقتی نمیدانند چه احساسی دارند، پاها را به زمین میکوبند یا دور اتاق میدوند. جلوی آنها را نگیرید، زیرا به ابراز احساسات شان نیاز دارند.
بزرگترها وقتی حالشان خوب نیست به یک دوست زنگ میزنند و خودشان را خالی میکنند ولی بچهها قادر به انجام این کار نیستند. ساکت کردن و سرزنش آنها در جمع هیچ کمکی نمیکند.
اجازه بدهید با روش خودشان، خودشان را تخلیه کنند و بعد به آنها پیشنهاد کمک بدهید. عصبانیت بچهها شاید برای لحظاتی کوتاه شما را دستپاچه کند ولی بهتر از این است که به او اجازه ندهید احساساتش را بروز دهد و باعث شوید در درازمدت دچار مشکلاتی مثل اختلالات خوردن، افسردگی یا دیگر مسائل روحی شوند.
بچهها روی زندگی خود کنترل زیادی ندارند و این دیگران هستند که مرتب به آنها میگویند کجا بروند، چه کار بکنند و چه چیزی بخورند. اگر به آنها اجازه بدهید کمی کنترل اوضاع را به دست بگیرند، قدم بزرگی در شاد کردنشان برداشتهاید. اجازه دهید خودشان لباسهایشان را انتخاب کنند. اجازه بدهید هفتهای یکبار انتخاب کنند که چه غذایی میخواهند بخورند. از آنها بپرسید دوست دارند به چه کلاسی بروند. به آنها فرصت تصمیم گیری بدهید و بعد ببینید چطور لبخند به صورتشان برمیگردد.
هوش هیجانی صفتی است که یر درک احساسات خود، مدیریت کردن آنها و همچنین درک احساسات دیگران و همدلی با آنها تأثیر میگذارد.
این صفت ذاتی و غیر قابل تغییر نیست. بلکه مهارتی است که میتواند پرورش یابد و ارتقا پیدا کند. به کودکتان کمک کنید تا احساسات مختلف خود نظیر غم، شادی، خشم و… را بشناسد و به او آموزش دهید در مواجهه با هرکدام از آنها باید چه رفتاری از خود نشان دهد.
یادگرفتن روشهای مقابلهای درست با هیجانات منفی در پرورش هوش هیجانی و در نهایت تجربه شادی بیشتر در زندگی اهمیت بسیاری دارد.
یک نکته دیگر برای تربیت کودک شاد آن است که ما تلاشهای فرزندمان را برای موفقیت تحسین کنیم چرا که این کار باعث افزایش احساس ارزشمندی و عزت نفس در کودک میشود و نتیجه کار نباید برای والدین مهم باشد همچنین نباید کودکان را با سایر کودکان دیگر مقایسه کنیم.
نمره نهایی نباید برای والدین مهم باشد آنچه که باید برای ایشان دارای اهمیت باشد میزان تلاش کودک برای دستیابی به نمره خوب است.
دکتر کارتر با این نظریه موافق است که باید در کودک تان یک ذهنیت خلاق به وجود آورید و یا باور به این که هر نتیجه ی خوبی همراه با تمرین و پشتکار است نه هوش فردی آدم.
او هم چنین می گوید:
کودکانی که به صورت دائم باهوش تلقی می شوند دوست دارند که این را به بقیه ثابت کنند اما درحالی که مطالعات نشان داده کودکانی که ذهنیت ترقی وخلاق دارند از کارشان خیلی لذت می برند و اصلا نگران فکر مردم که اگر شکست بخورند چه می گویند نیستند.
خوش بختانه مطالعات نشان داده است که این ذهنیت را به راحتی با گفتن چند کلمه ی ساده می توان القا کرد: تو کارت را خیلی خوب انجام دادی، حتما خیلی سخت تلاش کردی. پس به این معنا نیست که اصلا از او تعریف نکنید بلکه کارهای او را تحت کنترل تان قرار دهید و طبق آن عمل کنید.
دکتر مُری می گوید: ” احساس خوش بختی یعنی احساس ما به چیزی که برای آن ارزش قائل هستیم و هم چنین برای دیگران هم ارزشمند است.
بدون این حس ممکن است نگران محرومیت از اقشار ها باشیم. هم چنین تحقیقات نشان داده است که ممانعت و محروم سازی انسان بدترین کابوس او می تواند باشد.
در واقع انسان ها به طور کلی یک تمایل ذاتی به تعلق داشتن و مفید بودن دارند. پس اگر از همان ابتدا بتوانید به کودک تان بفهمانید که او در راستای خانواده کار های درستی انجام می دهد و در خانواده مشارکت دارد او حس می کند که برای شما مفید واقع شده است و خوشحالی اش را چند برابر می کند.
دکتر مُری هم چنین می گوید کودکان ۳ ساله نقش مهمی در خانواده ایفا می کنند حتی اگر آن پر کردن کاسه ی غذای گربه یا گذاشتن دستمال سفره باشد. سعی کنید تا جایی که می توانید نقش هایی به او بدهید که با توانایی جسمانی او یکسان باشد.
مثلا اگر کودک تان دوست دارد وسایل ها را کنار هم بگذارد و تزئین کند از او بخواهید که کار چیدن چنگال و قاشق میز غذا خوری را انجام دهد.
اگر کودک تان بزرگ تر است و توانایی انجام کار بزرگ تری را هم دارد می توانید از او بخواهید که وقتی شما در حال شام خوردن هستید مراقب خواهر کوچک خود باشد و با او بازی کند.
پس تا زمانی که می دانید او در انجام کار ها و فعالیت ها مشارکت می کند این کار باعث می شود او حس تعلق خاطر و اعتماد به نفس که دو شرط اصلی برای احساس شادی است داشته باشد.
یکی از موثر ترین راه های تقویت کردن سلامت روانی و احساسی کودکان داشتن روابط گرم و صمیمی خانواده است.
طوری که کودک احساس تعلق کند حتی به دوستان، همسایه، پرستار و حتی حیوان خانگی خود. دکتر ادوارد هالووِل روانشناس کودکان و نویسنده ی کتاب ” دوران کودکی، ریشه ی خوشحالی در بزرگسالی دارد” می گوید: ” احساس تعلق کودک کلید شاد بودن او در آینده است” .
او همچنین به مطالعات سلامت روانی جوانان در ملیت ها و موقعیت های جغرافی مختلف به عنوان سند گفته های خود اشاره می کند که در این مطالعه بر روی حدود ۹۰ هزار افراد جوان انجام شده است و نشان می دهد که “حس تعلق” – حس درک شدن و مورد محبت دیگران قرار گرفتن – بزرگترین سد در مقابل فشار های روانی، افکار خودکشی و ناهنجاری های رفتاری مانند سیگار کشیدن، مصرف مواد و نوشیدنی های الکلی است.
خوشبختانه طبق گفته های دکتر هالووِل همه ی ما به راحتی می توانیم با عشق ورزیدن روابط اولیه خودمان و حس تعلق کودک به خودمان را تقویت کنیم. او هم چنین می گوید:
” انگار این حس و رابطه کمی نا آشنا شده است ، اگر در زندگی کودک تنها یک نفر بوده که او را تحت هر شرایطی دوست داشته این کودک در آینده در حل مشکلات دچار ضعف خواهد شد. این که فقط بگوییم که او را دوست داریم کافی نیست بلکه کودک باید این حس دوست داشتن را درک کند “.
هر چه قدر می توانید او را در آغوش بگیرید، به گریه هایش با نرمی و بردباری پاسخ دهید، او را صدا کنید و با هم بازی کنید و بخندید.
دکتر کریستین کارتر عضو هیئت رئیسه بخش مرکز تحقیقات عالی دانشگاه کالیفرنیا که سازمانی برای پژوهش در مورد شادی افراد است، پیشنهاد می دهد که برای کودکان موقعیت های زیادی در جهت برقراری رابطه دوستانه با دیگران فراهم کنیم.
او هم چنین اشاره می کند که:” داشتن تعامل اجتماعی حتی اگر مهم ترین عامل شادی نباشد اما باز هم در میزان شادی افراد تاثیر زیادی دارد.
همچنین این موضوع به کمیت روابط بستگی ندارد بلکه به کیفیت آن بستگی دارد که به طوری که هر چقدر کودک احساس صمیمیت و نزدیکی بیشتری کند بهتر است. “
شاید کمی دور از عقل به نظر برسد اما بدانید که بهترین راه برای اینکه کودک تان را مدام شاد ببینید این است که دست از فراهم کردن شادی های زود گذر بردارید.
بانی هَریس نویسنده ی کتاب ” وقتی که کودکان شما را عصبانی می کنند چه باید کرد ” و بنیان گذار انجمن کور پَرنتینگ ( میزان تاثیر روابط والدین بر روی عملکرد کودک ) در پیتربورگ در این باره می گوید:
” اگر هر چیز که کودک مان می خواهد را برای او فراهم کنیم او یاد می گیرد که خواسته هایش همواره به راحتی برآورده می شود اما در دنیای واقعی انتظار دیگر در پیش روی است. “
او هم چنین می گوید که والدین مسئول خوشحالی کودک شان نیستند پس کودکان را نازپرورده بار نیاورید. والدینی که نگران خوشحالی و عواطف حساس کودک شان هستند از رویارویی کودک شان با احساساتی مانند ترس، خشم یا نا امیدی بیزار هستند.
ما والدین عادت داریم هر طور که شده هر چیزی که به ذهن مان می رسد را فقط برای خوشحال کردن کودک مان یا رفع کردن ناراحتی شان برایشان فراهم کنیم.
اما کودکانی که هرگز شرایط دست و پنجه نرم کردن با این احساسات منفی را نداشته اند مسلما در سنین بزرگسالی در مواجه با آن بسیار آسیب پذیر می شوند.
زمانی که قبول کردید که نمی توانید کودک تان را بیشتر از این شاد کنید نه تنها دیگر سر و کله زدن با احساسات او برایتان کم اهمیت می شود بلکه مایل هستید برای او شرایطی فراهم کنید که خودش مهارت هایش را بشناسد و رویارویی با سختی های زندگی را یاد بگیرد.
از آن جایی که ما نمی توانیم شاد بودن کودک مان را کنترل کنیم اما حداقل در مورد خودمان می توانیم این کار را بکنیم.
از طرفی دیگر هم باید مواظب رفتارمان باشیم چون کودکان همه چیز را از والدین تقلید می کنند. بنابراین کودکانی که در خانواده ای با والدین شادتر بزرگ شده اند مسلما کودکان شادتری هستند اما کودکانی که در خانواده ای غمگین بزرگ شده اند دو برابر کودکان عادی در معرض افسردگی هستند.
بنابراین بهترین راه حل برای تربیت یک کودک شاد این است که اول مراقب رفتار خودتان باشید: از ساعت های تفریح خود لذت ببرید و استراحت کنید و از همه مهم تر روابط محبت آمیز در خانه داشته باشید. روابط محبت آمیزتان با همسرتان را افزایش دهید. دکتر مُری می گوید:
” اگر والدین در تربیت یک کودک شاد روابط محبت آمیز و خوبی با یک دیگر داشته باشد این رفتار به طور قطعی در شاد بودن کودک تان تاثیر می گذارد زیرا او هم رفتار های شما را دنبال می کند. “
در نهایت مطالعات در مورد حس رضایت و شادی به صورت مداوم به سلامت روانی و حس قدر دانی مرتبط است.
تحیقات دانشگاه کالیفرنیا، داویس، نشان داده است افرادی که قدر دان هستند و آن لحظه ها را ثبت می کنند افراد خوش بین تری هستند و در زندگی بیشتر از بقیه ترقی می کنند و احساس رضایت زیادی از زندگی و اطراف خود دارند.
دکتر کارتر می گوید:
” درست است که نوشتن روزانه خاطرات برای کودکان دور از واقعیت است اما یک راه برای تقویت حس قدر دانی کودک این است از تمام اعضای خانواده بخواهید که روزانه با صدای بلند چیز هایی که او باید بابت آن شکر گزار باشد را نام برد مثلا می توانید این کار را میان صرف وعده ی غذایی تان انجام دهید.
و مهم تر از همه این است که این کار را با انجام مداوم آن به شکل یک رسم و آداب تبدیل کنید. این کار باعث پرورش احساسات مثبت در کودک می شود و می تواند به احساس رضایت و شادی دائم او منجر شود.