حالا چند روزی است که وفامهر از ایران رفته و این پرسش مطرح شده که چهکسی از تقوایی مراقبت میکند؟ پیگیریهای در نهایت به این نتیجه ختم شد که پرستاری از ناصر تقوایی مراقبت میکند. کارگردان شاخص سینمای ایران که تا دیروز (چهارشنبه ۲۷مهر ماه)، نه همکارانش از او خبر دقیق و موثقی داشتند و نه در خانه سینما، بهعنوان جامعه اصناف سینمایی کشور، کسی از وضعیت این روزهای تقوایی مطلع بود. با توجه به شرایط جسمانی ناصر تقوایی، امکان حضورش در پانسیون یا خانه سالمندان، منتفی است و او نیاز به مراقبت در منزل دارد. حالا اینکه در غیاب همسر، چه بر او میگذرد و چگونه تحت مراقبت قرار دارد؟ پرسشی است که ظاهراً بی پاسخ مانده است. پیگیریهای ما از تعدادی از اهالی سینما که در همین یکی دو هفته مستقیم و غیرمستقیم از احوالات تقوایی مطلع بودهاند، در نهایت به نگرانی از وضعیت کارگردان ناخدا خورشید ختم شد. این دقیقا همان جایی است که باید خانه سینما، کانون کارگردانان و سازمان سینمایی به آن ورود کنند.
سکوتی که شکسته نمیشود
از آخرین حضور ناصر تقوایی در محافل هنری چند سالی میگذرد. در سالهایی که او فیلم نمیساخت، کلاسهایش پابرجا بود و هنرجویان از دانش تقوایی در رشتههایی چون فیلمنامهنویسی و کارگردانی بهرهمند میشدند. در دوران حضور حجتالله ایوبی، ناصر تقوایی یکی از مدرسان مدرسه عالی سینما بود. البته تدریس در آموزشگاههای خصوصی هم همچنان برقرار بود. از نیمه دوم دهه۹۰، اوضاع جسمانی تقوایی بهگونهای شد که دیگر امکانی برای تدریس هم وجود نداشت و چنین بود که کارگردان «آرامش در حضور دیگران» خانهنشین شد. کرونا هم که آمد، ارتباط تقوایی با دوستان و همکارانش کلا قطع شد.
کارگردانی که دیگر پاسخگوی هیچ تماسی نبود و همیشه همسرش بود که جای او پاسخ میداد؛ همسری که حالا از ایران رفته و تقوایی مانده و پرستاری که از او مراقبت میکند. اینکه در خلوت و سکون و سکوت ناصر تقوایی بر او چه میگذرد را کسی دقیقا نمیداند. خالق «کاغذ بیخط» سالهاست که سکوت کرده و حال و روزش هم هر چه باشد، قطعا خوش نیست.
ناخدای بازنشسته
کارگردان شاخص موج نوی سینمای ایران از همان فیلم اولش به اعتبار و جایگاهی درخور رسید. البته از همان موقع هم با دشواریهای فراوان مواجه بود. «آرامش در حضور دیگران» سالها در توقیف ماند و در نهایت هم چند روز بیشتر اکران نشد؛ زمانی که او «صادق کرده» و «نفرین» را هم ساخته و یکی از چهرههای شاخص موج نوی سینمای ایران بود. در سالهای بعد از انقلاب و در دهه۶۰، تقوایی «ناخدا خورشید» و «ای ایران» را کارگردانی کرد. وسواس هنرمندانهای که «ناخدا خورشید» را به نگین درخشان سینمای پس از انقلاب تبدیل کرد به مرور چنان در استاد شدت گرفت که جلوی فیلمسازیاش را گرفت. کمالگراییاش با شرایط حاکم بر سینمای ایران منطبق نشد و بعد از نیمهکارهماندن «چای تلخ» داستان تقوایی کارگردان به پایان رسید. تقوایی سالهای اخیر احتمالا به تنها چیزی که فکر نکرده، ساختن یک فیلم دیگر بوده. اینکه تقوایی در سالهای شکوفایی ذهن خلاقش و روزگاری که هنوز توان جسمی داشت، ما را از داشتن «آرامش در حضور دیگران»، «نفرین» و ناخدا خورشیدهای دیگر محروم کرد یا دیگران اجازه ندادند که استاد با فراغ بال فیلم بسازد، از آن پرسشهایی است که نمیشود به آن پاسخ قاطع و یکخطی داد. ناخدای ما سالهاست کشتیاش لنگر انداخته و خودش هم رخت بازنشستگی بر تن کرده. با آن کارنامه غبطهبرانگیز و جایگاه منحصربهفردش در تاریخ سینمای ایران، خانهنشینی و تنهاییاش غمانگیز است. این روزگار غریب ناخداست؛ تنهایی و سکوت و دیگر هیچ.
۵۵۵۵