به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، امتحاناتی که بعد از 4ماه و نیم آموزش از راه دور برگزار شد و حالا معلمان و کارشناسان از نتایج آن ناراضیاند و ارجاع دادن وضعیت تحصیلی دانشآموزان کشور به آن را نامعتبر و با درصد خطای بالا گزارش میدهند. گزارش زیر روایت چند معلم از امتحانات، نحوه برگزاری آن، مواجهه دانشآموزانشان با آزمون مجازی و برنامهریزی آموزش و پرورش در برگزاری یک آزمون استاندارد است.
من معلم دروس عمومی مانند انسان و محیطزیست، کار و فناوری، آموزش دفاعی، تفکر و سواد رسانهای در یک مدرسه نمونه دولتی در یکی از شهرهای استان کرمان هستم. چون در طول سال تحصیلی از گستردگی تقلب در امتحانات کوچک کلاسی خبر داشتم و مطمئن بودم در امتحانات دیماه تکرار میشود، شیوه آزمونها را تغییر دادم تا حداقل بتوانم به ارزیابی درستی از وضعیت درسی دانشآموزانم دست پیدا کنم؛ مثلا در بعضی از درسها، آزمون را کتاب باز گرفتم تا ببینم تسلط آنها به موضوعات درسی ارائه شده، چقدر است یا در برخی دروس دیگر، سؤالات را مفهومی طراحی کردم و به بچهها گفتم صرفا برداشت خودشان را از مطلب ارائه شده در کلاس بدون اتکا به حفظیات بنویسند، اما متأسفانه در هر دو روش تقلب مشهود و گسترده بود؛ مثلا در آزمون کتاب باز، حتی دانشآموزان بهخود زحمت نداده بودند کتاب را ورق بزنند و موضوع را پیدا کنند و از روی آن بنویسند. متأسفانه دیدم که یک پاسخ کاملا غلط و بیربط در برگه اغلب دانشآموزان تکرار شده بود.
یا مثلا در امتحان درس انسان و محیطزیست، خواسته بودم که دانشآموزان سراغ مادرانشان بروند و از آنها بپرسند که از چه محصولات تراریختهای در خانه استفاده میکنند و همان را در برگه بنویسند. در کمال ناباوری دیدم که در 70درصد برگهها یک پاسخ مشترک و عین هم تکرار شده و دانشآموز حتی نخواسته که این پرسش را از مادرش بپرسد.
بازخوردهایی که در امتحانات از دانشآموزان گرفتم، واقعا برایم دردآور بود. تنبلی، اصرار به تقلب، ناتوانی در پاسخ دادن به سؤالات ساده و ابتدایی، غلطهای املایی فراوان و جدی نگرفتن آزمون از سوی والدین از موضوعاتی بود که در اغلب دروس تکرار شد و از زبان همکارانم هم این موضوعات را شنیدم. من دانشآموز کلاس یازدهمی دارم که نمیتواند از روی سؤال بخواند و به همین دلیل توان فهم و پاسخگویی آن را هم ندارد.
یکی از معلمان درس فیزیک تعریف میکرد بهخاطر نمرات بد دانشآموزان در امتحان تشریحی_ با وجود اینکه از روی هم تقلب کرده بودند_ مجبور شده امتحان را 3بار تکرار کند، ولی باز هم نمرات دانشآموزان به 10نرسیده است. درنهایت برای اینکه نمرات را به سطح معقولی برساند، امتحان تستی گرفته، ولی باز هم نمرات خوب نبوده و مجبور شده که خودش میانگین نمرات را بالا بیاورد.
متأسفانه یک قانون نانوشته در آموزش و پرورش هست که باید نمرات دانشآموزان حتی شده بهطور غیرواقعی به میانگین خوبی برسد و دانشآموزی مردود نشود. این در سالهای گذشته هم وجود داشته و امسال بهخاطر شرایط کرونا شدت بیشتری گرفته است؛ مثلاً برای دروس عمومی میگویند نمرات بین 15تا 17باشد یا برای ریاضی بین 12تا 15. این روال در اغلب مدارس کشور وجود دارد و معلمان برای بالا بردن میانگین نمرات مدرسه موظفند از آن تبعیت کنند و مدیر مدرسه برای بالاتر بردن میانگین نمره منطقه و مدیر منطقه برای بالا بردن میانگین نمرات استانی بهصورت زنجیرهای خواهان رعایت این عرف هستند تا در ارزیابیهای کشوری موقعیت آموزش و پرورش استان خود را بالا نشان دهند.
البته آمارسازی در نمرات پایانی دانشآموزان چندین سال است که رخ میدهد و پدیده تازهای نیست؛ وزارت آموزش و پرورش هم نسبت به آن آگاه است؛ اتفاقی که تبعات بسیاری دارد و مهمترینش این است که سطح علمی دانشآموزان را غیرواقعی نشان میدهد. بارها شده که ما معلمان تشخیص دادیم که دانشآموز نیاز به تکرار پایه دارد، اما مدیر مدرسه یا منطقه موافقت نکرده و گفته باید او را به پایه بعد بفرستید.
امسال، سال اولی است که معلم شدهام. در 2مدرسه، علوم پایه هفتم، هشتم و نهم را آموزش میدهم. کمبود معلم از یک طرف و جمعیت بالای دانشآموزی در منطقه ما از طرف دیگر، باعث شد که آموزش 250دانشآموز در 8کلاس با من باشد؛ آماری که برای یک معلم سال اولی خیلی زیاد است و میتواند بر تمرکز او و کیفیت تدریسش تأثیر بگذارد؛ بهخصوص که امسال آموزشها مجازی است و من تجربه کلاس حضوری هم اصلاً نداشتم.
کلاسهای من 35 نفرهاند و واقعاً نمیتوانم با این تعداد دانشآموز آن هم در فضای مجازی به دانشآموزان ضعیفتر برسم؛ به همین دلیل معتقدم این وضعیت قطعا بر نتایج امتحانات تأثیر میگذارد.
تلاش کردم سؤالات امتحان دی 1399را در سطحی طراحی کنم که همه دانشآموزان بتوانند به آن پاسخ دهند، اما متأسفانه نتیجه خوبی دریافت نکردم؛ موارد تقلب زیاد بود و ضعف شبکه شاد و سرعت پایین اینترنت هم به آن دامن زد. شاید بگویید چه ربطی دارد؟ ربطش این است که ما را مکلف کرده بودند که حتما امتحانات در شاد برگزار شود و دانشآموزان برگههای امتحانیشان را آنجا بارگذاری کنند؛ درحالیکه این اپلیکیشن خطای سروری مکرر میداد. بعضی بچهها با تأخیر زیاد برگههایشان را میفرستادند و میگفتند که شاد خطا میدهد و نمیگذارد برگههایمان را بفرستیم. این شد که خیلی از دانشآموزان دیگر هم از این نقص شاد سوءاستفاده و تقلب کردند. موارد تقلب به شیوههای دیگر هم داشتیم؛ مثلاً سؤالی در علوم پایه هشتم طرح کردم، اما دیدم چند نفر پاسخی به سؤال دادند که برای شیمی متوسطه دوم است. متوجه شدم از سال بالاییها کمک گرفتند تا به این پرسش پاسخ دهند یا مشخص بود که پاسخ سؤال را با جستوجو در اینترنت پیدا کرده و بدون حتی یک کلمه تغییر در برگه نوشتهاند. کمک از والدین هم که در تقلبها بهوفور دیده میشد.
اما چالش اصلی من و خیلی از معلمان نمره مستمر است. دانشآموزانی داشتیم که با وجود داشتن موبایل، اینترنت و اکانت شخصی حتی یکبار هم سر کلاس درس حاضر نشدند و برعکس دانشآموزانی داشتیم که اینترنت نداشتند و در شرایط نامساعد به مدرسه میآمدند که جزوه بگیرند تا از درس عقب نمانند. حالا مدیر مدرسه میگوید: «نباید به دانشآموز دسته اول نمره مستمری صفر بدهید. یک کاری کنید که این ترم نیفتد تا ترم بعد.» این حقالناس نیست؟ نباید فرقی بین این دو دسته دانشآموز باشد؟ معلمان دیگر هم بدون اعتراض یا پرسش از مدیر مدرسه این کار را میکنند و نمره غیرواقعی میدهند. البته اگر میخواهیم وضعیت امتحانات و نمرات دانشآموزان را در دیماه بررسی کنیم، نباید تکبعدی به آن بپردازیم. مسائل زیادی در داخل آموزش و پرورش مانند کلاسهای شلوغ، کمبود تجهیزات، سرعت پایین اینترنت در کلاس، ضعف شدید اپلیکیشن شاد در ارائه دروس باعث شد که کیفیت آموزش پایین بیاید و دانشآموزان را دچار افت تحصیلی کند.
بهنظرم بررسی امتحانات و نتایج آن بدون درنظر گرفتن پیشینه آموزشی و شرایط سال تحصیلی جاری کار اشتباه و عبثی است. همان ابتدای سال تحصیلی عنوان کردند که 3.5میلیون دانشآموز به آموزش مجازی دسترسی ندارند و احراز هویت نشدند که قطعا این آمار بیشتر از این حرفهاست؛ چراکه شاهدیم وزارتخانه، ادارات استانها و شهرستانها را مجبور کرده که از مدیر مدرسه بخواهند دانشآموزان را در کلاسهای مجازی بهصورت صوری احراز هویت کنند تا بعدا فکری به حال آنها کنند. موارد متعددی داشتیم که مدیر مدرسه اکانت جعلی برای دانشآموزان غایب ساخته تا آمار دانشآموزان حاضر در کلاسهای درس و اپلیکیشن شاد را بالا ببرد. این معضلها را باید در نتایج امتحانات لحاظ کرد و به آن پرداخت. از طرف دیگر، ما زیرساختهای لازم را برای برگزاری کلاس نداشتیم. شاد یک پیامرسان است مانند واتساپ. معلم در شاد یک گوینده صرف است و سخنرانی یکطرفه بزرگترین آسیب را به آموزش میزند؛ چون معلم برداشتی از یادگیری دانشآموزان در لحظه ندارد. همچنین مدیران آموزش و پرورش فضایی برای برگزاری آزمون استاندارد تعریف نکردند و همین باعث تقلب گسترده دانشآموزان در زمان امتحانات شد. این را هم درنظر بگیرید که ما به دانشآموز از همان بدو ورود به مدرسه یاد میدهیم که امتحان یک نوع مچگیری است و باید بالای سر تو کسی مراقب باشد که تقلب نکنی. به او نگفتهایم که امتحان سنجشی است برای وضعیت یادگیری تو، که اگر معلم دید مطلبی را به هر دلیل نفهمیدهای دوباره برایت تدریس کند. در نتیجه میبینیم دانشآموزان بدون اینکه بدانند چه ضربهای به آینده تحصیلی خود میزنند با لذت تمام در فضای بهوجود آمده تقلب میکنند و نمرات غیرواقعی میگیرند. از سویی دیگر کرونا با تمام رنجها و غمهایی که به ما داد، یک خوبی هم داشت؛ اینکه باعث شد بفهمیم که چقدر سواد رسانهای و کار با رایانه و فناوریهای جدید در ما معلمان پایین است. مشخص شد چقدر نمره غیرواقعی به دانشآموزان دادیم تا ناتوانیهای خودمان را در این زمینه پوشش دهیم و چراغ خاموش از آن عبور کنیم تا مواخذه نشویم. معلوم شد که آموزش و پرورش باید در تابستان کلاس برای معلمان در زمینه استفاده از فناوریهای جدید آموزشی میگذاشت، اما کوتاهی کرد. متوجه شدیم دانشآموزان راحتطلب شدهاند؛ چون میدانند در بدترین شرایط درسی، نمره قبولی را میگیرند و به پایه بالاتر میروند. پس نیازی نیست روحیه تلاشگری را در خود حفظ کنند.