به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، اتفاقات اخیر در فضای هزار رنگ مجازی و در ذهن بعضی، چنین چیزی را به وجود آورد که «کشور شاهد یک نهضت اجتماعی منتهی به انقلاب» است. به منظور بررسی اصالت این ادعا با محمدعلی فتحاللهی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفتوگویی داشتیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید.
محمدعلی فتحاللهی
خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج
محمدعلی فتحاللهی در ابتدا گفت: اتفاقاتی که در کشور ما در سالیان اخیر با عنوان اعتراضات پیش میرفت و سرانجام به اغتشاش میرسید، حقیقتش توهمی است که با واقعیت اجتماعی و عینیت جامعه فاصله دارد. به طور مثال وقتی یک خبری مخابره میشود، افرادی در واکنش به آن اعتراضات و واکنشهای تندی را بروز میدهند، در صورتی که اصل خبر مورد خدشه است.
وی افزود: طبیعتاً وقتی چنین باشد نتیجهگیری از آن هم مورد انتقاد خواهد بود، چون اساس آن غیر متقن است. اگر اصل یک موضوع، زاییده توهم باشد نتیجه آن هم توهم خواهد بود. وقتی اساس و پایه حرکتی بر روی شایعات برآید، طبیعی است که کارکرد آن هم محدود به همان فضا و جو خواهد بود.
از همین ساختار بهرهمندند و آن را نقد میکنند!
وی افزود: امروز بسیاری از افرادی که در برابر پلیس جمهوری اسلامی موضع میگیرند و یا به ساختارهای آن نقد وارد میکنند، بسیاری از امور خود را با بهرهگیری از همین ساختارها و ارکان حاکمیتی پیش میبرند. به طورمثال کافیست که پول مختصری از جیبشان دزدیده شود تا ببینیم که همان افراد چگونه به پلیس پناه میبرند و از طریق قوه قضاییه طلب حق میکنند و صدای دادخواهیشان بلند میشود.
فتحاللهی گفت: در حقیقت آنچه که در جامعه وجود دارد این است که مردم به وسیله همین ساختارها مشکلات زندگیشان را حل میکنند اما وقتی که به فضای دیگر که فضای تشنج و اغتشاش است، نگاه میکنیم عجیب است که همگی تمام قد ساختارهای نظام را مورد حمله قرار میدهند.
ژست انقلابی که با واقعیت فاصله دارد
این عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: شما در انقلاب، در گام اول، رابطه خود را با ساختارها و سازمانهای موجود به حداقل میرسانید و به وسیله ساختارها که به اشکال و انحای مختلفی به وجود میآورید، سعی میکنید ساختارهای حاضر را تضعیف کنید. همانطور که گفته شد تقریباً همه افراد حاضر که ژست معترض و انقلابی به خود گرفتند نهایت بهرهبرداری را از ساختارها میبرند و حتی بعضی از آنها همچون سلبریتیها، پولهای کلانی به جیب میزنند. فضای وهمآلود ضدنظام از روزهای اولیه انقلاب تا به امروز وجود داشته است و عدهای دانسته یا ندانسته در این زمین بازی کردهاند، یعنی چیزی را میگویند و به موضوعی اعتراض دارند که در بسیاری از مواقع واقعیت اجتماعی ندارد.
کوری که به خود و دیگران آسیب میزند
فتحاللهی گفت: در چنین اوضاع و احوالی که بین آنچه که ادعا میشود و بین آنچه که در کف میدان شاهد هستیم، محصولی که به بار میآید خسارت و خرابی است. در فضای غبارآلود و وهمآلودی که شکل گرفته است، اغتشاشگران و فریبخوردگان عرصه مجازی با فعالیتها و رفتارهای خود چیزی جز خسارت برای خودشان و دیگران به ارمغان نمیآورند چرا که اصل این کار «کور» و متزلزل است.
زندگی در شهرهای ایران جریان دارد
او تصریح کرد: نکته دیگر این است که مردم ایران کاملاً به این موضوع واقف هستند که اتفاقات اخیر هیچ آوردهای برایشان نخواهد داشت و بیش از هر چیزی، این اتفاقات مصرف خارجی دارد. زندگی در شهرهای ایران جریان دارد و افراد به کار و بار خود مشغولند و به هیچ عنوان ساختار موجود را مُخلّ در زندگی خود نمیدانند.
فتحاللهی ادامه داد: کافیست نگاه کنید که در طول این چند روزه اخیر که کشور درگیر التهابات بود، اکثریت افراد به کار خود مشغول بودند چرا که مطمئن هستند، جریانات و اغتشاشات اخیر نفع خاصی برای ایشان نخواهد داشت. پس نمیتوان مدعی شد که اتفاقات اخیر یک نهضت اجتماعی منتهی به انقلاب است. مردم با این اقلیت هیچ همکاریای ندارند و تنها زور و توانشان را مجبورند در فضای رسانه به کار گیرند.
اپوزیسیون از پس خودش برنمیآید، بعد ادعای انقلاب میکند؟
این استاد مطالعات سیاسی و منطقه اشاره کرد: اساساً گروههای ضد نظام و اپوزیسیون جمهوری اسلامی که متشکل از منافقین، سلطنتطلبها و گروههای تجزیهطلب مثل کوموله هستند، یک اصل را پذیرفتند و آن تفوق و سلطه آمریکا است. یعنی فردای بعد از جمهوری اسلامی، هر حکومتی که از این جریانات به قدرت برسد، یک حکومت صوری خواهد بود که در اصل آمریکا بر آن برتری و سلطه دارد. فارغ از این موضوع اپوزیسیون جمهوری اسلامی در یک وضعیت نامناسب و ضعیف به سر میبرد، به طوری که که هیچگاه نمیتوانند به یک رهبری واحد و اتفاق نظر در یک نفر برسند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: هر چند آنها از حمایت سرویسهای امنیتی خارجی برخوردار هستند اما در صحنه اداره یک کشور واقعا تصور این موضوع غیرقابل باور است. آنها از اداره اجتماع و مجموعه کوچک خودشان برنمیآیند و نیروهای خود را با زور ارعاب و شکنجه نگه میدارند، چگونه میخواهند یک کشور ۸۰ میلیون نفری را اداره کنند؟ در اصل آنها نیروهای تروریستی حرفهای هستند و تنها خاصیت و کارکردشان اعمال تخریبی است. این که ما آنها را به عنوان اداره کنندگان یک جریان انقلابی به حساب بیاوریم اصلاً با واقعیت وجودی آنها سازگاری ندارد.
پایان پیام/