به گزارش اقتصادنیوز به نقل از فرارو، در یک اتفاق نادر در حیات وحش، یک گورکن عسلخوار دو مار را شکار میکند در حالی که یک باز شکاری و شغال منتظرند تا تکه پارهای از شکار را بردارند. این رویداد در پارک فرا مرزی کاگالاگادی آفریقای جنوبی رخ داده است.
همزیستی بین این سه گونه را میتوان به عنوان همسفرگی طبقه بندی کرد. این زمانی است که یک یا دو طرف از دیگری منتفع میشوند. گورکنهای عسلخوار حفارهای خارق العادهای هستند و به ندرت در گرفتن هر حیوانی تردید میکنند، حتی مارهای سمی!
مطالعات نشان میدهد که آنها بیشتر از جوندگان تغذیه میکنند و اغلب لانههای موشها، موشهای صحرایی و ... را حفاری میکنند. شغالهای پشت سیاه و بازها در اطراف گورکنها پرسه میزنند و منتظر فرصتی برای ربودن هر چیزی هستند که از توجه گورکن دور میشود.
پروفسور ۷۵ ساله بازنشسته پیت ون شالکویک و همسرش لین ون هیردن، این شانس را داشتند که این اتفاق را ببینند. آقای پیت توضیحاتی در این باره ارائه کرده است:
بعد از پنچر شدن لاستیک و اینکه مجبور شدیم برای سوخت به کمپ برگردیم، به خود گفتیم که دیگر برای مشاهده خیلی دیر شده است. یک گورکن عسلخوار را در کنار جاده دیدیم که در حال بو کردن و کندن اطراف بود. دو باز و دو شغال در همان نزدیکی آماده باش بودند. ما تنها بودیم، زیرا ماشینهای دیگر خیلی جلوتر بودند.
من به لین گفتم که با دوربینش آماده شود، زیرا میدانستم که اگر گورکن، موشها را بیرون بکشد شغالها یا بازها نزدیک میشوند. در کمال تعجب، گورکن یک مار در حال پیچش را بیرون آورد. ممکن است مار کبرا یا مار خالدار بوده باشد. او برای لذت بردن از غذای خود پشت یک بوته پنهان شد. ما هیجانزده بودیم، زیرا میدانستیم که این یک منظره بسیار خاص و نادر است.
او برگشت و دوباره شروع به حفاری کرد و وای ... او یک مار دیگر را بیرون کشید! لین از مارها میترسد، با این حال به عکس گرفتن ادامه داد. ما در حالی که بازها و شغالها او را زیر نظر داشتند، شاهد بودیم که گورکن مار دوم را درست در مقابل ما میخورد. سپس بسیار بی حال شد و دراز کشید. او دوباره سعی کرد حفاری کند، اما در نهایت از هوش رفت - ما گمان میکنیم ممکن است مار او را نیش زده باشد.
خودروهای دیگر رسیدند و آنچه را که شاهد بودیم به اشتراک گذاشتیم. یک نفر به ما در مورد پلنگ روی درخت در لیدریل گفت، بنابراین ما به آنجا رفتیم. وقتی بعد از سه ساعت برگشتیم، گورکن هنوز آنجا بود، سرش را داخل یک حفره کرده و دوباره در حال حفاری بود!
زمانی که مشاهده خود را با یک محیط بان باتجربه در کمپ در میان گذاشتیم، او به ما گفت که هرگز چیزی شبیه به آنچه ما دیده بودیم، تجربه نکرده است. لین به او گفت که این دیدن یک بار در زندگی است، که او پاسخ داد نه، یک بار در دو زندگی!