اگرچه موبایلها نوآوری نسبتا مدرنی به حساب میآیند، اما ایده تلفنی که بتواند شما را در هر نقطهای همراهی کند، به اندازه خود تلفن کهن است. اما برای چندین دهه، بهترین تلفن همراهی که میشد خرید، دستگاههای بسیار بدقواره و رادیویی و دوطرفه بودند که اساسا کارکردی شبیه به واکی-تاکی داشتند و صندوق عقب اتومبیل را به صورت کامل اشغال میکردند. با این حال چند پیشرفت در حوزه مهندسی و رقابتی کلاسیک میان چند کسبوکار آمریکایی کافی بود برای اینکه فونداسیون دستگاهی که ارتباطات انسانی را دگرگون میکرد بنا شود و اولین موبایل جهان ساخته شود.
از زمانی که قرن بیستم میلادی آغاز شد، مردم جهانی را تصور میکردند که در آن بتوانند به انبوهی از روشهای مختلف برای ارتباط مداوم با یکدیگر دسترسی داشته باشند و از شر محدودیتهای سیمها و کابلها رها شوند. با رونمایی از ارتباطات رادیویی در اوایل دهه ۱۹۰۰ و سپس از راه رسیدن سرویسهای خط تلفن خانگی، تصورش دشوار نیست که چرا مردم فکر میکردند تلفنهای موبایل واقعی، آنطور که امروز میشناسیمشان، بسیار زودتر از آنچه که در حقیقت اتفاق افتاد از راه خواهند رسید.
در اکثر تاریخچه کوتاهشان، تلفنهای «موبایل» عمدتا رادیوهایی دوطرفه بودند که میتوانستید آنها را روی هر جسم متحرکی سوار کنید. در دهه ۱۹۲۰ میلادی، اپراتورهای راهآهن آلمان شروع به آزمایش تلفنهای بیسیم در کوپههای قطارهای خود کردند. این روند ابتدا با قطارهای نظامی و تعداد محدودی از خطوط آغاز شد و سپس این تکنولوژی تازه از راه رسیده، چند سال بعد سر از قطارهای عمومی درآورد.
در سال ۱۹۲۴، شرکت Zugtelephonie AG به عنوان یکی از تامینکنندگان اصلی تجهیزات تلفن موبایل برای استفاده در قطارها تاسیس شد و سال بعد نیز شاهد معرفی نخستین تلفن وایرلس عمومی برای مسافرین فرست کلاس برخی از مهمترین خطوط راهآهن میان برلین و هامبورگ بودیم.
جنگ جهانی دوم به پیشرفتهای فراوان در تکنولوژی رادیو منجر شد و رادیوهای دستی به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفتند. در همان دوران، این سیستمهای رادیویی موبایل پیشرفته درون وسایل نقلیه نظامی نیز تعبیه میشدند، اما محدودیتهای تکنولوژیک باعث میشد که کیفیت نهایی این سیستمها به شکلی بسیار قابل توجه محدود شود.
این باعث نشد کمپانیهای مختلف از تعبیه سیستمهای تلفن موبایل درون اتومبیلهای آمریکایی و دیگر نقاط جهان طی دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ میلادی دست بکشند. با این همه، درست مانند همتایان نظامیشان، این سیستمها نیز از چندین نقص بسیار جدی رنج میبردند. اینها سیستمهایی بسیار غولآسا بودند که نیاز به انرژی فراوان داشتند، مناطقی بسیار محدود را تحت پوشش قرار میدادند و شبکهها نمیتوانستند به صورت همزمان از بیش از چند اتصال فعال پشتیبانی کنند. این محدودیتها پیشرفت تکنولوژی تلفنهای موبایل را برای چند دهه مختل کردند و از سرعت همهگیری آن و استفاده عمومی از سوی مردم کاستند.
در پاسخ به این تقاضای رو به رشد برای تلفنهای موبایل بهتر، آزمایشگاه Bell شرکت AT&T درصدد توسعه سیستمی برمیآمد که دریافت و برقراری تماسهای تلفنی را درون اتومبیلهای شخصی امکانپذیر میکرد و میتوانست به صورت همزمان، پذیرای شمار بسیار بیشتری از تماسها باشد.
این کمپانی از سرویس موبایل خود در سال ۱۹۴۶ میلادی رونمایی کرد و در سال ۱۹۴۹ نیز شاهد تجاریسازی آن تحت عنوان «سرویس تلفن موبایل» بودیم. این سرویس در ابتدا به شکلی کند مورد استفاده قرار گرفت و تنها چند هزار مصرفکننده در ۱۰۰ نقطه از آمریکا داشت. این سیستم نیازمند یک اپراتور بود که پای برد سوییچ مینشست و اتصالات را برقرار میکرد. از سوی دیگر کاربران هم باید برای شنیدن صدای طرف مقابل، یک دکمه را نگه داشته و سپس رها میکردند. بنابراین برخلاف سیستمهای تلفن از پیش موجودی که مردم به آنها عادت داشتند، سرویس AT&T کارکردی شبیه به رادیوی نظامی یافته بود.
این سرویس ضمنا حسابی گرانقیمت بود و تعداد کانالهای در دسترس برای اتصالات فعال در برخی مناطق بسیار محدود باقی ماند، گاهی در حد تنها سه اتصال. و از آنجایی که یک مکالمه میتوانست یک کانال را تا اتمام مکالمه به صورت کامل اشغال کند، هیچوقت نمیشد مکالمات فعال بیشتری نسبت به کانالهای در دسترس برقرار کرد.
مهندسین آزمایشگاه بل در دهه ۱۹۴۰ میلادی مشغول کار روی یک سیستم جدید بودند که بهینگی این کانالها را بهبود میبخشید. اما اشخاصی مانند داگلاس رینگ و دبلیو. ری یانگ خیلی زود و در سال ۱۹۴۷ میلادی، ایده ساخت شبکهای شامل «سلول»ها را مطرح کردند که به مدیریت بهتر کانالها و کاهش اختلالات منجر میشد. البته که این تکنولوژی هنوز در آن زمان در دسترس نبود و حدودا دو دهه دیگر طول کشید تا دو تن از مهندسین آزمایشگاههای بل به نام ریچارد فرنکیل و فیلیپ پورتر توانستند این مفهوم سلولها را تبدیل به نقشهای پر جزییاتتر برای شبکه تلفنهای موبایل در اتومبیلها کنند.
تا آن زمان، AT&T به کمیسیون ارتباطات فدرال ایالات متحده فشار آورده بود تا طیفهای فرکانسی بیشتری را برای ارتباطات رادیوتلفنی آزاد کند و در نتیجه، کانالهای ارتباطی بیشتری در اختیار کمپانی قرار بگیرد. یک پیشرفت برجسته دیگر در دهه ۱۹۷۰ میلادی اتفاق افتاد و آن، سوییچ سلول و خودگار و سیستمهای ارسال سیگنال بودند که باعث میشدند دستگاهها هنگام حرکت از نزدیکی یک سلول به سمت سلول دیگر، ارتباط را حفظ کنند و بنابراین منطقه تحت پوشش شبکههای تلفن موبایل گسترش یافت. اما از تمام این پیشرفتها برای بهبود هرچه بیشتر تلفنهای موبایل موجود در اتومبیلها استفاده میشد. بنابراین نیاز به تلاشی تازه بود تا نخستین تلفن موبایل و دستی جهان، آنطور که امروز میشناسیمش، ساخته شود.
درحالی که آزمایشگاههای بل مشغول توسعه سیستمی بود که بعدا شبکههای مخابراتی که امروز همه ما با آنها آشنا هستیم را پدید میآورد، AT&T موفقیت چندانی در ساخت یک تلفن دستی و حقیقتا پرتابل کسب نکرده بود. محققان این کمپانی اکثر تلاشهای خود را صرف توسعه آن چیزی کردند که قبلا تحت عنوان تلفن خودرو شناخته میشدند. این تکنولوژی امروز دیگر عملا وجود خارجی ندارد و حالا که هرکسی یک موبایل به دست میگیرد، اساسا نیازی هم به آن نیست.
دلیل اینکه امروز نیازی به تلفنهای خودرو نداریم، به خاطر تلاشهای یک کمپانی کوچک به نام موتورولا و مردی به نام مارتی کوپر است.
کوپر در سال ۲۰۰۳ و طی یک مصاحبه با خبرگزاری بیبیسی گفت: «ما باور داشتیم که مردم نمیخواستند که درون اتومبیلها مشغول به مکالمه شوند و میخواستند با افراد دیگر صحبت کنند. و تنها راه اثبات این عقیده در کمپانی کوچک ما، موتورولا، این بود که به جهان نشان دهیم واقعا قادر به ساخت یک تلفن سلولی هستیم، یک تلفن شخصی».
و آنها دقیقا همین کار را کردند. با تشویق مدیرش، جان میچل، مدیر واحد محصولات پرتابل موتورولا، همراه با کوپر و دیگر مهندسین موتورولا که پیشتر یک پروتوتایپ موفق از نخستین موبایل دستی جهان ساخته بودند، شروع به کار کرد. در روز سوم آپریل ۱۹۷۳، پیش از قدم گذاشتن به کنفرانسی خبری در منهتن تا از این دستگاه تازه که قرار بود انقلابی در ارتباطات انسانی به وجود آورد رونمایی شود، کوپر به آزمایش ساخته خود پرداخت و نخستین تماس تلفن سلولی عمومی در جهان را برقرار کرد.
خودش میگوید: «من با همتایم در آزمایشگاههای بل، به نام جول انگل تماس گرفتم و گفتم: جول، من دارم با یک تلفن سلولی واقعی با تو تماس میگیرم. یک تلفن پرتابل و دستی».
شکست دادن AT&T در این حوزه، تجربهای بسیار هیجانانگیز برای کارکنان موتورولا بود. آنها کمپانی بزرگی را شکست داده بودند که در آن زمان یک مونوپلی در دنیای سیستمهای تلفنی ایالات متحده ساخته بود و قدرتی باورنکردنی داشت. «وقتی شما هویتی رقابتطلب مثل ما داشته باشید، یکی از بزرگترین احساسات رضایت از زندگی را به دست میآورید».
اگرچه تکنولوژی او در سال ۱۹۷۳ به نمایش درآمد، اما توسعه تلفن موبایل موتورولا - نخستین محصول جهان در نوع خودش- یک دهه دیگر طول کشید تا بالاخره برای عرضه رسمی به بازار آماده شود. سرویس این تلفن موبایل دستی در آن زمان با قیمت ۳۵۰۰ دلار فروخته میشود و هیچکس -نه حتی کوپر- نمیتوانست انقلابی که تلفن Motorola DynaTAC 8000x در ارتباطات انسانی به وجود میآورد را پیشبینی کند.
کوپر در جریان مصاحبه سال ۲۰۰۳ با بیبیسی گفت: «باید اعتراف کنم که [استفاده گسترده و جهانی از تلفنهای موبایل و دستی] در آن زمان بسیار دور از ذهن به نظر میرسد. و در سال ۱۹۸۳، آن تلفنها ۳۵۰۰ دلار قیمت داشتند که معادل ۷۰۰۰ دلار امروز است. اما ما به این فکر میکردیم که یک روز تلفنها آنقدر کوچک خواهند شد که میتوانید آنها را از گوش خود آویزان کنید یا حتی زیر پوستتان تعبیهشان کنید».
اگرچه کوپر لقبی که به او داده شده -یعنی پدر تلفنهای موبایل- را پذیرفته، اما احساس میکند که افتخار این لقب باید با همکارانش به اشتراک گذاشته شود. «اگرچه من نطفه تکنولوژی را به وجود آوردم، اما واقعا تلاشی گروهی بود و به معنای واقعی کلمه، هزاران نفر در ساخت تلفنهای مخابراتی امروز نقش داشتهاند که ضمنا باید گفت هنوز به تکامل کامل نرسیده. ما هنوز مشغول کار روی آن هستیم و هنوز سعی میکنیم بهترش کنیم».