*این روزها به سبب اعتراضاتی که در فضای سیاسی اجتماعی جریان دارد، پرسشهای بسیار مهم و بنیادینی مطرح میشود که پرداختن به آنها برای آینده ایران ضروری است. نظرات و پرسشهایی که احتمالا در شرایط عادی به صراحت مطرح نمیشود ولی اکنون که فضای سیاسی- اجتماعی متلاطم و ملتهب است، مجال پیدا کردهاند که به نحوی صریح طرح شوند.
*اصلاحطلبان به نظر من هنوز هم از قدرت رانده نشدهاند. در قدرت بودن به معنای آن نیست که لزوما رییسجمهور و وزیر و وکیل باشند، البته بودن افرادشان در چنین موقعیتهایی از قدرت، اوج چنین حضوری است ولی کف آن نیست. تعریفی که خودشان از موضوع میکنند و انتظاراتی که ساخت قدرت از آنان دارد، دقیقا معطوف به بقای این حضور است، هر چند کمرنگ باشد.
*البته این حضور در شرایط کنونی و بیعملی برای آنان هزینه است ولی همچنان امکان تبدیل آن به فرصت وجود دارد.
*جنبش سبز (چه خوب، چه بد) به کلی با جنبش اصلاحات متفاوت بود و بسیاری از تحلیلگران نیز از همین منظر از آن استقبال میکردند و طرفداران و متولیان آن نیز با اصلاحات مرزبندی روشنی دارند. نمونه آن تفاوت ادبیات و رویکرد مهندس موسوی و خاتمی است. نتیجه آن جنبش چه شد؟ هر چه بود؛ چرا نتیجه آن را باید به حساب اصلاحات گذاشت؟ آن جنبش متفاوت از جنبش اصلاحات بود و کسی نمیتواند شکست آن و تبعات بعدی آن از جمله امنیتی شدن جامعه را به عهده جنبش اصلاحات بیندازد.
*آنچه شکست خورده یا موفق نشده است، جریان ۱۳۸۸ است که به نظر من دستاورد جدی جز امنیتی شدن فضای عمومی نداشت و اصلاحطلبان را دچار تناقضات خود کرد، به طوری که در سال ۱۳۹۲ سعی کردند با اصلاح سیاست خود به روال قبلی بازگردند، ولی به صورت نیابتی.
*اصلاحطلبان در راهبرد خود جزمی نبودند چون قبلا انقلابی بودند و پس از حدود دو دهه آن را کنار گذاشتند و اصلاحطلب شدند سپس وارد جنبش سبز شدند و دوباره به سوی اصلاحات ولی از نوع نیابتی آمدند و الان هم بلاتکلیف هستند.
* اصلاحات به دلیل جزمی بودن شکست نخورد به دلیل رسوبات انقلابیگری و تذبذب بود که شکست خورد. رسوباتی که در سال ۱۳۸۸ به شکل تراژیکی نمایان شد.
*اصلاحات گر چه نتوانست خود را تثبیت کند و پس از ۱۳۸۴، عقبگرد کرد، ولی هزینه آن برای کشور به مراتب کمتر و کمتر از حرکات انقلابی بعدی بود. اگر اصلاحات شکست خورد، انقلاب به مراتب شکست بدتری خورده است.
*جنبش اصلاحات موفقترین حرکت سیاسی در تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر ایران است، عدم تداوم آن محصول عدول راهبرانش از این جنبش بود و نه پایبندی به آن. مسوول اول آن نیز شخص آقای خاتمی است که امیدوارم جبران کند.
بیشتر بخوانید:
۲۱۲۲۰