وی نوشت:مخالفان افایتیاف در سه گروه مشخص قابل دستهبندیاند؛
نخست: پارهای از مدیران دولت احمدینژاد و خود او که پایگاه اصلیشان مجمع تشخیص مصلحت نظام است و در آنجا بسان ترمز عمل میکنند. دلیل مخالفت آنها هم قابل فهم است. متاسفانه آنها فقط مخالف افایتیاف نیستند بلکه در اظهارنظرهای خود، دشمنی علیه موافقان برجام را هم کتمان نمیکنند.
دوم: چهرههای جناحی اصولگرا که اطلاعاتشان از مقوله افایتیاف (همچون معلوماتشان از برجام) ناچیز است. این گروه مثل دانش آموزانی که همیشه از روی بغل دستیهای خود کپی میکنند، ایده مستقلی ندارند. در این گروه هم غالبا تمایلات جناحی حرف اول را میزند.
سوم: افرادی که اطلاعات نسبی از موضوع افایتیاف دارند، اما هرچه میدانند از روی بولتنهایی در ذهن شان ضبط شده که با هدف شستوشوی مغزی نوشته شدهاست. در واقع آنان بولتنخوانهای حرفهای هستند که توسط بولتن سازان حرفهای تغذیه فکری میشوند.
در عین حال گروهی کم شمار هم هستند که گرچه بولتنها را میخوانند، اما به اطلاعات جانبی هم دسترسی دارند.این افراد، اولا تعدادشان بسیار کم است و ثانیا در هیچ جای قدرت تعریف نشدهاند و فرضا اگر بفهمند درکشان نادرست است، کاری نمیتوانند انجام دهند.
گروههای نخست، دوم و سوم اما به هیچوجه یارای بحث و گفتوگو ندارند. از نظر آنها افایتیاف یک مقوله نحس و نجس است. همه عالم آن را به توطئهای تبدیل کردهاند که حال ما ایرانیها را بگیرند. میخواهند ته و توی اسرار اقتصادی ما را در بیاورند. میخواهند ثروتهای ما را نابود کنند و...
این جماعت معتقدند ما تافته جدابافتهای هستیم که در دنیا لنگه نداریم و همه سنگ در دست گرفتهاند تا به سمت ما پرت کنند. اصلا شفافیتی که دنیا دنبالش است، برای این است که ما نتوانیم یک ریالمان را طبق میل خودمان خرج کنیم.
به افرادی که چنین استدلالهایی دارند چه سخنی میتوان گفت؟ حتی اگر وارد گفتوگو شوی، آب در هاون کوبیدن و کثیف کردن خون است. فرضا اگر هم بگویی در میان این همه مملکت عضو افایتیاف بعضیشان کشورهایی هستند که نه فقط اطلاعات اقتصادیشان بلکه تاکتیکهایشان را هم در دنیا لو میدهند، نگاه عاقل اندر سفیهی به شما میکنند، سری تکان میدهند، لبشان را کج میکنند و چنان با ترحم نگاه تان میکنند که احساس محجوری میکنید!
ممکن است این سوال پیش آید که پس چه باید کرد؟
به گمانم هیچ. باید تن داد به شیوه مخالفان افایتیاف. یعنی منتظر بمانیم که مبادلات اقتصادی مان مانند دوران پارینه سنگی و قبل از آن بشود. همین الان هم بخش عمدهای از مبادلات تجاری ما بهصورت کالا به کالاست (مثل همان دوره پارینه سنگی) و بهزودی این روند متکامل تر هم خواهد شد. پایان این فرآیند، از دست رفتن عزت ملت است، فقط.
اما کار دیگری که باید انجام داد انتظار است. یعنی منتظر بمانیم تا دولت بعدی که انشاءالله مخالف افایتیاف است! روی کار بیاید. آن وقت، دیگر رقیب سیاسی در قدرت نیست و میتوان افایتیاف را پذیرفت و به ظن قوی بهصورت پنهانی و صد البته که در آن صورت هزینه هایش سر به فلک خواهد کشید. اما چه باک! وقتی حریف شکست خورده است و ما به منفعت فراوان رسیدهایم، هزینه افایتیاف که چیزی نیست!
مفهوم آن هزینه سنگین را مولانا در چندصدسال قبل در این بیت ریخته است:
گر بگریزی ز خراجات شهر/ بارکش غول بیابان شوی
1717