«تابناک با تو» - گاهی در لابهلای رنگهای خاکستری و سبزرنگ خاک و شاخ و برگ درختان، به حیواناتی با رنگهای جذاب و متفاوت برمیخوریم که به شدت جلب توجه میکنند. اما رنگها در دنیای حیوانات معانی و کاربردهای بسیار متفاوت و متنوعی دارند؛ گاهی برای جذب جفت هستند و گاهی برعکس برای دور کردن حیوانات شکارچی.
رنگ قرمز خونین و براق کاردینال نر شمالی (Cardinalis cardinalis) سیگنالی برای جذب جفت است. در قورباغههای سمی توتفرنگی (Oophaga pumilio) وجود رنگ قرمز نشانهی هشداردهندهای است که میگوید از من فاصله بگیرید وگرنه سم قدرتمند و کشندهام را قورت میدهید. زاخاری اِمبِرتس زیستشناس تکاملی و همکارش جان وِینز به این پرسش فکر کردند که چه چیزی باعث میشود رنگهای مشابه با چنین اهداف مختلفی در حیوانات مختلف تکامل یابد. آنها ۱۸۲۴ گونه از مهرهداران خشکی را بررسی کردند و رنگآمیزی آنها را به دو دستهی «بیا اینجا» و «دور شو» طبقهبندی کردند و میان این دو گروه وجه مشترکی یافتند.
حیواناتِ «بیا اینجا» از قبیل پرندگان و مارمولکها از اجداد روز-زی یا فعال در طول روز تکامل یافتهاند و حیوانات «دور شو» از قبیل مارها و دوزیستها از اجداد شبزی. امبرتس میگوید: «ویژگیهایی که ما امروزه در گونهها میبینیم میتواند نتیجهی سابقهی تکاملی آنها باشد. ما به دنبال همین الگوهای تکاملی بودیم بنابراین دو تحلیل جداگانه انجام دادیم. یک تحلیل به فعالیت روز-شب کنونی آنها و یک تحلیل به فعالیت روز-شب اجداد آنها اختصاص داشت».
محققان میان فعالیت روز و شب و رنگآمیزی کنونی حیوانات هیچ ارتباطی پیدا نکردند اما در عوض دریافتند که این ارتباط کاملاً اجدادی است و در گذشتۀ بسیار دور وجود داشته است؛ ارتباطی که به نظر میرسد در تمام مهرهداران زمینی که تکاملشان به حدود ۳۵۰ میلیون سال پیش بازمیگردد یافت میشود. وینز میگوید: «مهم نیست یک گونه چگونه رنگ تولید میکند. روش پرنده با مارمولک در نحوهی ایجاد رنگ قرمز متفاوت است، اما الگوی کلی فعالیت روز-شب همچنان اثربخش است.»
بر اساس تحلیل محققان، بیشتر اجداد حیواناتی که آنها مطالعه کردند در آغاز ساده بوده و رنگ بیروحی داشتند و به مرور زمان رنگهایشان تکامل یافته و سرزنده شده است. بیشتر این حیوانات اکنون در زیستگاههایی زندگی میکنند که رنگهای درخشان در آنها برجسته است و به چشم میآید. منطقیترین توضیح این است که حیوانات خوشرنگتر توانایی بقاء بیشتری دارند و مادهی ژنتیکیشان را به نسلهای ادامهدهندهی این مد منتقل میکنند. رنگهای تحلیلشده قرمز، نارنجی، زرد، بنفش و آبی بود و محققان دریافتند برای تمامی رنگها به جز آبی، رنگآمیزی بین سیگنال جنسی و هشدار به طور کاملاً مساوی تقسیم میشد، اما دلیل آن فعلاً مشخص نیست.
امبرت میگوید: «جالب است که از برخی رنگها از قبیل قرمز، نارنجی و زرد با فرکانس مشابه، هم به عنوان راهی برای دوری از شکارچیان و هم به عنوان راهی برای جذب جفت استفاده شده است. از طرف دیگر، رنگآمیزی آبی بیش از بقیه با جفتگیری ارتباط داشت و کمتر باعث دوری حیوانات شکارچی میشده است.»
رنگآمیزی حیوانات روز-زی منطقی است: یک حیوان زرق و برقدار در روشنایی روز قابلرویت از سوی حیوانات دیگر است، از جمله جفتهای بالقوه. درست است که این رنگهای خاص آنها را برای شکارچیان به اهداف بزرگتری هم تبدیل میکند، اما به نظر میرسد توانایی جفتیابی و بازتولید مهمتر از خورده نشدن است. رنگ مادههای این گونهها در قیاس با نرها بی زرق و برق و بیروح است، بنابراین آنها بهتر میتوانند از چشم شکارچیان پنهان شوند و برای تولید مثل زنده بمانند. اما حیوانات شبزی در تاریکی جست و خیز و تجسس میکنند. اگر مار ماده نتواند مار نر شبزی را ببنید، برای سیگنالدهی جنسی رنگ زرق و برقدار چه فایدهای برای او دارد؟
وینز میگوید: «رنگهای هشداردهنده حتی در گونههای بدون چشم هم تکامل یافته است. اینکه آیا بیشتر مارها یا دوزیستان میتوانند رنگها را ببینند هنوز شکبرانگیز است، بنابراین از رنگهای روشن آنها به طور کلی برای سیگنالدهی به شکارچیان استفاده میشود تا اعضای همان گونه.» محققان عقیده دارند شاید دلیلِ تکاملِ رنگآمیزی این باشد که به شکارچیان روز هشدار دهد از حیوان خفتهای که به طور تصادفی میبینند فاصله بگیرند. تحقیقات آتی جزئیات بیشتر را آشکار خواهد کرد. محققان امید دارند در زمینهی تکامل رنگهای روشن تحقیقات عمیقتری انجام دهند تا ببینند آیا عملکرد آنها به مرور زمان تغییر کرده است یا نه. در حال حاضر، چیزی که میدانیم این است که کنکاش در تاریخ تکاملیِ خصوصیاتِ حیوانات الگوهایی را آشکار میکند که امروزه دیگر رایج نیستند.
منبع: فرادید